لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 96 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تکامل دلفین ها
قبل از دوره والسانان I.(cetacean)
پیدایش والسانهای ا ولیه II.
اولین III. Odontocetes
از adontocete تا دلفینیده .III
قبل از دوره والسانان
مورد قبول واقع شده که خانواده ای Mesonychidae در پایان دوره زمین شناسی سرتاسر شروعی بودند والسانان ازدیگر پستانداران جدا شدند. این خانواده گوناگون بوده و یک مدرک علمی وجود دارد که این خانواده به آنگولاهای اندونزی مثل اسب ها، خوکها، باضافه والسانان تبدیل شدند.
خانواده مزونیکیده از پستانداران خشکی بوده اند و زمینهای همواری راکه امروزه آفریقاست در اوایل ائوسن اشغال کرده بوند. آنها دارای بدن های بزرگی بوده اند وساختار دندانی آنها نشان می دهد که این خانواده شامل گیاهخواران، گوشتخواران و همه چیزخواران بوده فسیل های مربوطه درمصب رود ها و تالاپ ها پیدا ش
ده و اینطور نتیجه می شود که بعضی از مزونیکیده درحال تکامل به سمت یک زندگی آبی بوده اند.
راسته ی ocndylarthra احتمالاً جد بین artiodactyla و والسانان بوده اند که به آنگولاها( سم داران) تبدیل شدند که دلایل حاکی از این موضوع شامل: فسیل های قدیمی، ترکیب خونی یکسان، قندخون جنینی( و کروموزومها) انسولین( مرفولوژی و هم ساختار هخونی) می باشد.
این تشابهات به همراه مرفولوژی جمجمه به این نتیجه منجر می شود که مزونیکیدهه احتمالاً جد والسانان امروزی هستند) قبل از پیدایش والسانان اولیه، condylarthra های زمینی احتمالاً در کنار رودهایی با جریان کند که به داخل دریای تستیس غربی و جنوبی ریخته می شده سکنی گزیده بودند که با دریای مدیترانه و خلیج فارس امروزی مطابقت دارد. مجتمع این حیوانات در منابع آبی مشابه پستانداران ساوانا در استوای امروز است مثل هیپوتالاموس احتمالاً این موجود ات بیشتر آبزی و کمتر حجیم و جاگیر بوده اند.
در ابتدا اجداد والسانان از ماهی های کندرو و نرمتنان تغذیه می کرده اند ولی وقتی رشد جمعیت افزایش یافت و رقابت برای بدست آوردن منابع ایجاد شد نیاز به رفلکس های مربع و دندانهای بسیار مناسب برای شکار ماهی های تندرو بوجود آمد توانایی فرار از صیادان نیز مهم بود ولی خیلی با اهمیت شده بود.
تغییراتی که در ساختمان دندانی مشاهده می شود تحلیل فسیل ها را آسانتر می کند. انهناء راسته ی condylarthra به نظر می رسد که به archaeocetes تبدیل شدند که مشابه همان والسانان اولیه در پایان ناپیوستن هستند. ممکن است که موجود ات حد واسط بین مزونیکیده و آرتئوست یک حیوان سیل شکل بوده که فقط برای ازدیاد نسل به ساحل می اید و در دریا تغذیه میکرده است. حدود 51 میلیون سال پیش سکنی گزیدن در دریا رخ داد.
* پیدایش والسانان اولیه
در دوره پالیوسین آنچه که امروز دریای مدیترانه و خلیج فارس است یک بخش بحساب شده بازو مانند قسمت غربی دریای تیسیس باستانی را ایجاد کرده است. احتمالاً دراین منطقه حدود 50 میلیون سال پیش condylarthra در حاشیه های ساحلی و مرداب ها سکنی گزیدند. آنها مناطق مناسب اکولوژیک را که در پایان کراتا سه باقی مانده بود. بهره برداری می کردند توسط خزنده های منقرض شده شامل، icthyosaurs,Plesiosars ودیگران.
آبهای گرم دریای تیسیس احتمالاً در طی ائوسن بواسطه ی فرونشستگی اروپا و افزایش فعالیت آتشفشان ها در مناطق مختلف جهان گسترش یافت. این دریای گسترده شده نهایتاً تبدیل شد به آنچه را که امروز اقیانوس هند و آتلانتیک است.
مابین والسانان اولیه و اجدادشان نقصان اطلاعات فسیلی وجود دارد وممکن استکه گونه های انتقالی شایع و موفق نبوده اند بنابراین فسیلهای اندکی که واقعاً مشخص باشند نایاب اند. در نطریه دیگر ممکن است که تکامل condylarthra ها به والسانان خیلی سریع و در اثر جغرافیایی عملی انجام شده.بعضی از تکامل گرایان درحال حاضر باور دارند که یک تغییر سلسله ای در بعضی از راسته ی حیوانات خیلی قابل قبول تر است.
دنیای والسانان اولیه که در زیر راسته ی archaeocetes طبقه بندی می شوند شامل رستنی های استوایی و مرداب ها و دریاهای پیشروی داده شده است. archaeocetes دارای بدن های طویل شده بودند و آبزی بودند از نظر سایز بعضی ها از آنها متعادل بوده اند ولی گروهی هم امکان داشته تا 21 متر رشد طولی داشته باشند.
قدیمی ترین فسیل قابل قبول والسانان به نام icthyosaurs,Plesiosaurs و دیگران. آب های گرم دریای تستیس احتمالاً در ی ائوسن بواسطه ی فروشستگی اروپا و افزایش فعالیت آتشفشانها در مناطق مختلف جهان گسترش یافت این دریای گسترده شده نهایتاً تبدیل شده به آنچه که امروز اقیانوس هند و آتلانتیک است.
مابین والسانان اولیه و اجدادشان نقصان اطلاعات فسیلی وجود دارد و ممکن است که گونه های انتقالی شایع و موفق نبوده اند بنابراین فسیلهای اندکی که واقعاً مشخص باشند نایاب اند. در نطریه دیگر ممکن است که تکامل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 92 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
مقدمه
همپای تحولاتی که در مفهوم، دامنه، نوع و کیفیت « جرم » و « بزهکاری » در سدههای اخیر رخ داده و دولتها را با بزهکاری نوین که پیچیده و متفاوت از گذشته است؛ روبرو کرده ، « واکنش اجتماعی علیه جرم » نیز به تناسب شاهد دگرگونیهای وسیعی بوده است. در این میان، زندان به مثابهی مهم ترین شکل واکنش اجتماعی علیه جرم و فرد اجرای کیفرهای اصلاح کننده ، دستخوش دگرگونیهایی شده است. در ادوار بسیار دور ، ضمانت اجراهای کیفری در قالب مجازاتهای شدید بدنی و ترذیلی اعمال میشد. در این دوره ، مجازات بر پایه انتقام و سرکوبی مجرم استوار بود و به شکل مجازاتهای بدنی قهرآمیز ـ بویژه اعدام ـ و سایر مجازاتهای غیرانسانی و خشن متظاهر شد.
هر چند مجازات زندان از عهد کهن و باستان وجود داشته است، به دلیل استفادة محدود و جزئی از آن نمیتواند در ردیف مجازاتهای شایع آن اعصار تلقی شود؛ اما زندان با گذشت زمان به تدریج بعنوان مجازات وارد زرادخانهی کیفری شد. در ابتدا، جانشینی مجازات زندان، با وجود وضعیت نامناسب و رقت بار زندان، بجای مجازاتهای شدید بدنی بسیار امیدوار کننده بود. ولی، به مدور اصلاح طلبان اجتماعی در جهت بهبود شرایط نامطلوب و وضعیت وخیم آن اقدامهای مهمی انجام دادند.
مجازات زندان، به عنوان یکی از مهمترین مجازاتهای کیفری، امروزه پیش از پیش مورد بحث و مناقشه قرار میگیرد. امروزه این امر مسلم شده است که مجازات زندان، ناقض حقوق بشر است. چرا که آثار و پیامدهایی دارد که با هدف و غرض اصلی از اعمال مجازات زندان کاملاً متفاوت است. توضیح بیشتر اینکه مجموعة فضا و شرایط زندان نه فقط کمکی به بازپروری شخصیت محکوم و بازگرداندن او به اجتماع نمیکند؛ بلکه سبب هتک حرمت شدید و طبعاً آسیبهای روحی و روانی میگردد. عواملی از قبیل « سوء رفتار زندانبانان با زندانیان، نحوة نگهداری زندانیان، فساد در زندان، عدم رعایت بهداشت در زندان و شرایط اسفبار ساختمان زندانها و اشباع زندانها» عواملی است که باعث شده مجازات زندان تاثیری بر اصلاح مجرم و جرم زدائی نداشته باشد. حتی اسباب جزم زائی و مجرم پروری را نیز فراهم آورد.
3
از طرف دیگر افزایش آمار زندانیان و مخارج سنگینی که به این دلیل بر دوش دولت گذارده میشود. و نیز افزایش جرائم و مفاسد درون زندانها، چندی است که توجه مسئولان و برنامه ریزان و محققان را به خود جلب کرده است. و باعث شده است؛ که یکی از مباحث مطرح شده امروزی، بحث ضرورت زندانی نشدن مجرمان یا به اصطلاح زندان زدائی از جرائم و مجازاتها باشد. کارگزاران قضا به این نتیجه رسیدهاند؛ که نباید در هر چیزی مجرم را به حبس و زندان محکوم کرد. چرا که این امر نه تنها، نتیجة مطلوب که همان ممانعت از ارتکاب جرم است؛ را نداده بلکه مضرات فراوانی هم داشته است. و این باعث شده که به شیوههای غیر از زندان به عنوان جانشین زندان متوسط شویم که مفصلاً در این باره بحث خواهیم کرد.
فصل اول : جایگاه زندان در میان سایر مجازاتها1
مجازات بدنی در قرن 18 بعنوان مهمترین مجازات در نظر گرفته میشد. مجازات بدنی که در حقیقت ، تنبیه بدنی بود. جسم محکوم را مجازات میکردند. و بعداً به این نتیجه رسیدند که این مجازات مثمرثمر واقع نمیشود.
با انقلاب فرانسه، « آزادی » در کنار « مسادات » به سطح والایی از ارزشهای مورد مطالبهی انقلابیون ارتقاء یافت. و بنابراین، سلب آزادی به عنوان کیفر، بویژه با الفای مجازاتهای بدنی، مد نظر زمامداران قرار گرفت. زندان در طول دو سده به حیات و تکامل خود ادامه داد و به عنوان نهادی جهانی، که مدعی فراهم کردن امنیت جامعه و مصون داشتن آن از دست مجرمان بود، درآمد. حتی ادعا شد که زندان توانایی اصلاح و درمان مجرمان را داراست. و در افکار بسیاری از انسانها در سراسر دنیا، زندان، معادل عدالت کیفری تلقی میشود.
1ـ تقریرات دکتر کوشا
در زمانی که مجازات زندان پیشبینی شد؛ دو رویکرد بوجود آمد. رویکرد اول : هدف از زندان باید اصلاح باشد و اصلاح را بعنوان مهمترین هدف در اعمال زندان باید قرار داد. رویکرد دوم : حذف و طرد محکوم از جامعه که در حقیقت این بیشتر جنبة مزارعی را در نظر میگرفتند. در زمانی که مجازات زندان اعمال می شد؛ این دو رویکرد وجود داشت.
4
از سال 1970 به این طرف این تفکر و اندیشه بوجود آمد که زندانها از آن اهداف خود دور شده است. و ما به جایی که طرف را اصلاح کنیم؛ بدن شخص را تنبیه میکنیم که تنبیه بدنی اشکالات فراوانی دارد.
بنابراین نگرش جدیدی بعد از مکتب دفاع اجتماعی نوین بوجود آمد. که حبس را به نقد درآورند. و به سوی مجازات جایگزین حبس سوق پیدا کردند. یعنی ایراداتی که به حبس و زندان و نحوة ادارة زندانها بوجود آمد؛ اشکالاتی ایجاد کرد که رویکرد جدید به این سوق پیدا کرد؛ که مجازات جایگزین حبس، بجای حبس بکار گرفته شود.
فصل دوم : معایب و ضرورت مجازاتهای جایگزین
دستگاه عدالت جزائی در سراسر جهان دچار بحران و نیازمند اصلاح و دگرگونی است. بالغ بر 8 میلیون زندانی در سراسر جهان وجود دارد. مدت زمان انتظار برای محاکمه طولانی است. و برخی مواقع این انتظار طولانی تر و بیشتر از حداکثر مجازاتی است؛ که امکان دارد؛ بنا به حکم دادگاه به فرد تحمیل شود. خیلی از افراد زندانی از کمترین مساعدتهای حقوقی بیبهرهاند. به علاوه زندان منافع ناچیزی برای جامعه در بر دارد. و زندگی خانوادگی زندانیان را متلاشی میکند. و در عین حال سودی به حال متضرر و زیان دیده از جرم ندارد.
4
زندانها در سراسر دنیا موسساتی هستند؛ که از جامعه مجزایند و به راحتی به فراموشی سپرده میشوند. در واقع اگر بگوییم که شرایط زنانها اغلب غیرانسانی و از حداقل استانداردهای مورد پذیرش سازمان ملل متحد که اکثر دولتها آنرا قبول کردهاند؛ بیبهرهاند؛ حرفی بیهوده گفته نشده است.
هدف از محکوم کردن متهم به مجازات زندان، نه اعمال رنج و عذاب بروی، بلکه تضمین آرامش و امنیت جامعه است. ولی در عمل ما شاهد گرفتاریهای زندانی هستیم. در حالی که زندان باید فقط در سلب آزادی از محکوم خلاصه شود.
زندان منجر به قطع رابطة زندانی با زندگی عادی، خانواده ، کار و دوستانش میشود. این مجازات علاوه بر محکوم، بر خویشان و نزدیکان و بویژه همسر و فرزندان او نیز تحمیل میشود. و صد البته سرانجام منجر به فروپاشی کانون خانواده خواهد شد.
نقض حقوق بشر در زندان بسیار مشاهده میشود. تورم در جمعیت زندانیان یا اشباع زندانها، سوء تغذیه، نبود مراقبتهای پزشکی، شیوع بیماریهای واگیر و عفونی، تجاوزهای جنسی، فساد رفتاری، شیوع بیماریهای ویروسی و مرگبار همچون ایدز، از جمله آثار این نقض حقوق انسانی است.
فقدان پرسنل آموزش دیده، مجرب و متخصص و نبود منابع مالی کافی در زندانها و نیز عدم هماهنگی در دستگاه عدالت جزائی، منجر به اطالة دادرسی و تاخیر در رسیدگی های کیفری و اجرای عدالت میشود.
تعداد و شمار زندانیان با توسل به مجازات سالب آزادی به طور چشمگیری در همة جرائم به خصوص جرائم مربوط به مواد مخدر افزایش یافته است. بسیاری از کسانی که بخاطر مواد مخدر دستگیر شدهاند؛ حتی در زندان به استفاده غیر قانونی از مواد مخدر ادامه میدهند. و این نیز خود راهی برای انتقال ویروس ایدز و دیگر بیماریهای خونی است؛ که به علت استفاده از سرنگ مشترک حادث میشود. افزون بر این، گروهای آسیبپذیر و بسیار حساس، همچون زنان، نوجوانان و زندانیان مریض و ناتوان و اقلیتهای مذهبی و قومی، از کمترین توجه مورد نیاز خود محرومند.