لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
فداییان اسلام
دبیرکل جمعیت فدایان اسلام گفت: ولایت فقیه مایهی وحدت ملی است و به خاطر همین امروز لبهی پیکان دشمنان به سوی ولایت فقیه است. به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، صبح پنجشنبه در ادامهی مراسم دومین دوره از طرح بصیرت فرماندهان و مسوولان بسیج سپاه ناحیهی شهید بهشتی، محمدمهدی عبدخدایی در سخنانی به معرفی خود پرداخت و گفت: سال 1330 برای اولین بار به زندان رفتم و در سال 1332 آزاد شدم. پس از آن که سال 1335 به دلیل فعالیتهای سیاسی دوباره به زندان رفتم، در سال 43 از زندان آزاد شدم و با توجه به این که از جمعیت فدایان اسلام بودم اگر با نواب صفی دستگیر میشدم قطعا من نیز تیر باران میشدم. دبیرکل جمعیت فدایان اسلام با اشاره به اهمیتِ داشتن بصیرت علمی از سوی بسیجیان به بررسی ریشههای وهابیت پرداخت و گفت: فرزندان وهابیت، سپاه صحابه در پاکستان، طالبان و طرفداران بنلادن و القاعده هستند. آنان از سلفیها هستند که اقدام به جنایتهای مختلف میکنند و در ترجمههای خود اظهار میکنند در زمان پیغمبر نه ائمهی چهار گانه حضور داشتند و نه شیعه و هرچه در این باره گفته شده است کفر است و ریختن خون همهی مسلمانان به غیر از خود را مباح میدانند. عبدخدایی با اشاره به وجود منابع قرآن و حدیث در بررسی وهابیت و تحقیقات بزرگان و علمای شیعه به ویژه آیت الله مکارم شیرازی، به تحلیل سیاسی خود از وهابیت پرداخت و گفت: عبد الوهاب دمشقی در دمشق بوده و از مریدان ابن تیمیه و او از مروجان مذهب ابن تیمیه بوده و تعصب عجیبی داشت که بر آن اساس ریختن خون غیر از متعصبان به خود را مباح میدانست. وی با اشاره به تقسیم بندی وهابیت اظهار کرد: متعصبان وهابیت در قالب روشنفکران آن در عربستان هستند و در پوشش دیگر القاعده، طالبان و گروه صحابه در پاکستان را تشکیل دادهاند. این سه گروه زائدهی تعصب تفکرات عبدالوهاب هستند به طوری که این گروه به هیچ وجه اهل مذاکره نیستند و فقط به نابود کردن اعتقاد دارند. اما تنها بخش روشنفکر آن در عربستان حضور دارند که کمی حاضر به بحث و گفتوگو هستند. اما همین گروه در حالی که تمام کتابهایشان در عربستان آزاد است، اجازهی پخش و یا توزیع حتی یک کتاب شیعه را نیز در عربستان نمیدهند. این گروه تمام آثار اسلام در صدر اسلام را از بین بردهاند و فقط قبر پیغمبر را از بین نبردهاند که برای آن نیز تلاش کردهاند اما به خاطر هجوم مسلمین موفق به این کار نشدهاند؛ اما بقیه آثار ائمه را با خاک یکسان کردند. دبیرکل جمعیت فدایان اسلام افزود: برخلاف آن چه در قرآن کریم آمده است، مجادلهی اهل وهابیت با زور است. او با اشاره به حضور عبدالوهاب در دریه و حضور در کنار صعود الفیصل گفت: عبدالوهاب با الفیصل پیوند بسته و عربستان را از دست فرزندان شریف خارج کرده و حتی با حملهای در کربلا و نجف بین صد تا صد و پنجاه نفر آدم را کشتند و بدین ترتیب در حال حاضر روشنفکران این گروه حاکمان عربستان هستند که همگی آنها سلفی هستند. آنان که اکنون در جهان قتل و جنایت میکنند و خود را مسلمان میدانند از گروه متعصبان وابسطه به این گروه هستند. عبدخدایی دربارهی این گروه و تفکراتشان گفت: آنان با عذاداری مخالفند و آن را خلاف شرع میدانند و در زمانی پیدایش یافتند که اروپاییها و آمریکاییها به وجود نفت در عربستان پی بردند. در پاسخ به آنانی که به دنبال ریشهی بابیها و وهابیها و طرفداران کسروی هستند باید بگویم اینها در یک عصر صد ساله ظهور پیدا کردند. وی با اشاره به ریشههای بابیگری در ایران و حضور میرزا محمد باب گفت: بابیها به شدت از امیرکبیر متنفر هستند چرا که او را در مقابل
2
میرزا محمد باب میدیدند به طوری که با بررسی ریشهی بابیها به شیخ محمد احصایی میرسیم که از احصای عربستان به نجف آمده و پس از آن به یزد مهاجرت کرد و به دنبال نامهی فتحعلیشاه برای حضور در دارالخلافهی تهران از یزد به قزوین آمد و در آنجا خود را رکن چهارم نامید. به طوری که در این تصویر خدا رکن اول، پیغمبر رکن دوم، ائمه رکن سوم و شیخ محمد احصایی رکن چهارم بود. بدین ترتیب علما وی را تکفیر کردند و بدین ترتیب بنیان شیخیه بنا نهاده شد و پس از آن فردی به نام سید کاظم رشتی در نجف اعلام کرد منتظر رکن چهارم بعدی باشید و بعد از این فرد میرزا محمد علی باب پیدا شد.
دبیرکل جمعیت فدایان اسلام با اشاره به خاطرات یک روسی افزود: سیاستمداران روسیه دیدند تجارت روسیه در ایران در حال شکست است و بعد از قرارداد ترکمانچای دیگر قند کلوخه با عنوان این که استخوان روس در آن است خورده نمیشود و روحانیت با اعلام این که کفش روسی نجس است اجازه خرید آن را از مردم گرفته است و بدین ترتیب تجارت روسیه در حال از بین رفتن است. این فرد در خاطرات خود می نویسد با دستور دولتمردان روسی به نجف رفتم تا فردی را پیدا کنم تا این شرایط را تغییر دهد و مسیر حرکت ایرانیان را و پیروی آنان از روحانیت را تغییر دهد. بدین ترتیب در نجف میراز محمدعلی پسر تاجر شیرازی به نام باب را پیدا کردم و از آنجا که وی را فردی با عقدههای فراوان یافتم با وی طرح دوستی ریخته و زمانی که او را میدیدم از جا بلند میشدم و همچون دیدار با ائمه به وی سلام میدادم. در روزهای اول وی تصور میکرد من اشتباه میکنم اما من به وی گفتم در جبین تو نوری میبینم که باید به ایران بروی و مردم آن را هدایت کنی و آنقدر این موضوع را گفتم که او به این نتیجه رسید و به ایران آمد و در عصر ناصرالدین شاه با ادعای آن که بر وی وحی شده است کتاب بیان را نوشت. عبد خدایی با اشاره به شرایط زمان ناصرالدین شاه گفت: در این زمان علما سه دسته بودند؛ عدهیی از آنان جبارین بودند که حاشیهنشین شاه بوده و برخلاف نظر شاه حرفی نمیزدند. مقدسین نیز کسانی بودند که منبر و محراب را در دست گرفته بودند و اینها کسانی بودند که خود را به تقدس زده بودند؛ و در ادامه گروه سوم عالمانی بودند از دستهی روشنفکران که نه دینشان به آنان اجازه میداد حاشیهنشین دستگاه ظالم شاه باشند و نه دانش آنان بهشان اجازه میداد مردم را در این شرایط رها کنند و بدین ترتیب در این شرایط میرزا محمدعلی باب در تهران پیدا شد و بابیگری را در ایران مطرح کرد. آیاتی که وی در میان مردم میخواند آیات قرآن نبود چرا که او آنقدر بیسواد بود که حتی درست خواندن آیههای عربی را بلد نبود و زمانی که یکی از علما ایرادات تلفظ وی را گفت، اظهار کرد که ما علم نحو را از زبان عربی برداشتهایم. وی افزود: بعد از محمدعلی باب، یحیی سپه برادر کوچک میرزا حسین علی وهاب مطرح شد و بعد از آن میرزا حسین علی بها کتاب ایقاء را نوشت و پس از آن عباس افندی، شوقی افندی، و در ادامه راه این روند تکرار شد. و درست در زمانی که ملت ایران نیاز به وحدت داشت تا در برابر دشمن بایستد و قرار داد ترکمانچای را با عمل منفیاش پاره کند، محمدعلی باب پیدا شد و در روزگاری که جهان اسلام نیاز به وحدت داشت تا در برابر اروپا بایستد و قد علم کند، افرادی همچون قادیان و عبدالوهاب پیدا شدند. دبیرکل جمعیت فدایان اسلام خطاب به بسیجیان گفت : اگر خوب دقت کنید میبینید که این افراد و گروهها بیخودی پیدا نشدند؛ اینها همانهایی هستند که خون مسلمین را ریختن را حلال کردند و درست در زمانی که انقلاب اسلامی دروازههای استکبار را میشکند طالبان را علم کردند و سپاه صحابه را در جایی دیگر به وجود آوردند و القاعده را به عنوان چهرهی اسلام معرفی کردند. او خطاب به بسیجیان گفت: وقتی اینها را ملود
4
آمریکا و فرزند خلف آن معرفی میکنیم برای آن است که آنان درست زمانی شکل میگیرند که بچههای شیعه در مقابل صهیونیسم خیانتکار که از کشتن بچههای کوچک خودداری نمیکند سپاه صحابه را به وجود میآورند و این نشان از آن دارد که تاریخ مرتبا در حال تکرار است. دبیرکل جمعیت فدایان اسلام افزود: بررسی برههیی از تاریخ نشان میدهد زمانی که وطن اسلامی ما اشغال شده است و نیروهای روسی، آمریکایی و انگلیسی آن را به اشغال در آوردهاند و در شرایطی که مردم ایران نیاز به وحدت دارند و قحطی در ایران غوغا میکند، فروغی، نخست وزیر، ماده واحدهای را به مجلس میبرد و در آن اعلام میکند چون نیروهای خارجی مهمانان دولت ایران هستند هزینههای آنها را دولت ایران بپردازد. و بدین ترتیب اسکانس چاپ کرده و دلار چهارده قران را سه تومان و چهار قران از آمریکاییها خریده و بدین ترتیب انبارها توسط نیروهای خارجی خارج شده و قحطی به وجود آمد به طوری که مردم دانهی خرما را آسیاب میکردند و میخوردند. در این شرایط کسروی در ایران پیدا شد و داستانی دیگر را به جای وحدت ایرانیان رقم زد.
وی خطاب به بسیجیان گفت: من صرف نظر از آن که به ولایت فقیه معتقدم بر این باورم که به این ولی فقیه باید عشق بورزم چرا که این ولی فقیه امروز مظهر وحدت ملی است و میدانید اگر خدای ناکرده نباشد یک کردستان مستقل، یک آذربایجان مستقل، یک بلوچستان مستقل و یک لرستان مستقل شکل میگیرد؛ چرا که ما کشور کثیرالملت هستیم و امروز همهی دعوا بر سر این است که این مظهر وحدت را از بین ببرند و شاید بیشترین دعوا برسر ولایت فقیه نباشد بلکه بر سر ولی فقیه باشد؛ چرا که او عالمانه کشور را هدایت میکند و در این عرصه عالمانه از بچه هایی که در لبنان در مقابل صهیونیسم ایستادهاند حمایت کرده و در برابر آمریکا با تفکراتی محکم نه تنها از اندیشه دفاع میکند بلکه به بهترین شکل وحدت تمام اقوام کشور را حفظ میکند. عبدخدایی با اشاره به آن که آنها در ایران برسر چه چیزی دعوا دارند و می جنگند؟ گفت: آنان میدانند که ما نمیتوانیم بمب اتم داشته باشیم و چگونه میتوانیم در میان کشورهای اسلامی به کشوری بمب اتم بزنیم و مگر برد موشکهای ایران چقدر است و اگر آتشی باشیم، در دنیای تکنولوژی امروز آمریکا حتی نمیتوانیم جای خودمان را بسوزانیم پس از اگر چشمان خود را در مقابل دعوای آمریکا باز کنیم میبینیم این دعوا به خاطر آن است که منافع استکبار در خاورمیانه به خطر افتاده است و ریشهی این دعوا بر سر ولی فقیه است و آنان به خاطر وحدت ملی ایرانیان نگران هستند و دشمنی میکنند؛ چرا که امروز وحدت ملی در ولی فقیه متمرکز شده است. و این موضوع مربوط به امروز نیست. او تاکید کرد: این که میبینید یک روز شهید مدرس با جمهوریت مخالفت میکند، علت دارد و مطمئن باشید اگر سیاستمداری غیر از امام راحل رهبری انقلاب را برعهده داشت امروز هر استان ایران برای خود یک جمهوری شده بود و به قول مرحوم آیت الله طالقانی ایران تبدیل میشد به مجموعهیی از تهران و یزد. از این رو باید به این بصیرت برسیم که همه چیز به خاطر متفرق کردن ایرانیان از وحدت ملی آنان است. دبیرکل جمعیت فدایان اسلام با اشاره به اقداماتی که متعصبان وهابیت در عربستان یا سایر نقاط اسلامی جهان انجام دادند، گفت: علت دعوای طالبان و القاعده با ما مشخص است چرا که ما با همهی خرافاتی که آنان میگویند مخالفیم و به قول جواهر لعل نهرو، تشیع مذهبی است که در تمام تاریخ علیه قدرتهای استکباری جنگیده است؛ اما همین تشیع در عین حال با گفتمان مخالف نیست و زمانی که به آن چه امام علی به عنوان رهبر تشیع صورت داده نگاه میکنیم، آن چه حقوق اسلامی نامیده میشود را به معنای واقعی مشاهده میکنیم. به گزارش خبرنگار ایسنا، عبدخدایی با اشاره به آن چه علما و روحانیون در باب وهابیت نگاشتهاند، اظهار کرد: آنان براساس آن چه در
5
قرآن تحقیق کردند و آن چه نهج البلاغه در مقابل چشمانشان قرار داد ریشههای وهابیت را پیدا کرده و پایههای سست آن را برای مسلمانان شیعه مشخص کردهاند به طوری که آن چه وهابیون در تفکرات خود عنوان میکنند حاکی از کوته نظری و فاصله گرفتن از وقعیات است. وی با اشاره به آن چه نواب صفوی در اقدامات خود انجام داد، نواب را فردی دارای بصیرت خواند و گفت: آن چه نواب انجام داد به دنبال تحقیق فراوان بود؛ وی آن چه کسروی در کتاب خود نوشته بود را به تعدادی از بزرگترین محققان شیعه و آیات عظام نشان داد و در نهایت با کمک و همراهی همین افراد در زمانی که کسروی جوی خفقانآور را در تهران به وجود آورده بود وی را ترور کرد. چرا که او (نواب) بر نظر علمای شیعه که نویسندهی کتاب را واجب القتل میدانستند عمل کرده بود. او از بسیجیان خواست که با بررسی سیر آن چه در تاریخ اتفاق افتاده است، در مقابل حربههای دشمن نگاهی عالمانه داشته و حیلههایی که مانع از وحدت میشود را با بصیرت کامل بشناسند. عبدخدایی افزود: همهی آنچه در قالب طالبان، سپاه صحابه و القاعده شکل گرفته است برای آن است که در مقابل انقلاب اسلامی قرار بگیرد؛ چرا که انقلاب اسلامی در پرتوی تشیع و ولایت مرزهای تشکر متفکرین دنیا را شکافته است و سنگرهای آنان را یکی پس از دیگری تسخیر میکند؛ و در این روند تنها وحدت است که انقلاب اسلامی را چون ابرقدرتی در منطقه مطرح کرده و همین ابرقدرت اسراییلیها را از جنوب لبنان بیرون کرده و فلسطین را در رسیدن به آزادی حمایت میکنند و همهی اینها در پرتوی ولایت فقیه اتفاق میافتد.
دبیرکل جمعیت فدایان اسلام گفت: ولایت فقیه یک آرمان است؛ اما ولی فقیه یک شخص است و وجود وی ضرورت دارد چرا که مایهی وحدت ملی است و به خاطر همین امروز لبهی پیکان دشمنان به سوی ولایت فقیه است. از این رو تنها بصیرت میتواند ما را کنار چنین ولی فقیهی که به خوبی و در مسیر درست حمایتمان میکند، بمانیم.
مقام معظم رهبری در دانشگاه افسری ارتش :
نیروهای مسلح ایران جان فدایان ارزشهای اسلامی هستند
رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: نیروهای مسلح ایران جان فدایان ارزشهای اسلامی هستند و برای تثبیت فضایل الهی و انسانی است که تمرین و مقاومت میکنند، در میدانها میایستند و پیروزی قطعی و قاطع را به دست میآورند. مراسم مشترک دانشآموختگی، تحلیف و اعطای سردوشی به دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران عصر یکشنبه با حضور حضرت آیتالله خـامنـهای رهبـر معظّم انقلاب اسلامی در دانشگاه امام علی(ع) برگزار شد.حضرتآیتالله خامنهای فرمانده کل قوا در این مراسم، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران را حصار و بازوهای مستحکم کشور برشمردند و افزودند: ملت، پشتیبان نیروهای مسلح است و آنان را جزو لاینفک خود میداند. رهبر انقلاب اسلامی، نیروهای مسلح کشور را از اجزای بسیار مهم اقتدار ملی دانستند و خاطرنشان کردند: این "اقتدار و مظهر قدرت ملی"، زمانی اهمیت مضاعف پیدا میکند که نیروهای مسلح علاوه بر سلاح و توانایی دفاع از کشور، به نیروی ایمان و قدرت معنوی و روحی مجهز شوند و اکنون ایران اسلامی با داشتن جوانـان مسلح و سربازان شجاع، رشید و مؤمن دارای اقتـدار کم نظیری در جهان و سراسر تاریخ است. فرمانده کل قوا افزودند: نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، فقط با قدرت سلاح، عظمت و ابهت خود را نشان نمیدهند، بلکه اقتدار معنوی آنان به برکت صلابت ایمان، دفاع از ارزشهای اصیل توحیدی و انسانیت متجلی می شود . حضرت آیتالله خامنهای، ارتشِ قدرتهایجهانی را وسیله زورگوییو فرونشاندن آتشحرصو طمع ابرقدرتها دانستند و خاطرنشان کردند: نیروهای مسلح ایران جان فدایان ارزشهای اسلامی هستند و برای تثبیت فضایل الهی و انسانی است که تمرین و مقاومت میکنند، در میدانها میایستند و پیروزی قطعی و قاطع را به دست میآورند. فرمانده کل قوا با اشاره به پیروزی ایمانِ جوانانِ شجاعِ حزبالله لبنان در مقابل ارتش تا دندان مسلح رژیم صهیونیستی و اعتراف آنان به ذلت شکست، افزودند: این پیروزی به معنی برتری و اقتدار معنوی بر قدرتهای مادی است و جوانان عزیز ارتشی، سپاهی، بسیجی و نیروی انتظامی باید قدر امتیاز استثنایی ایمان و معنویت خود را بدانند. حضرت آیت الله خامنه ای فرمانده کل قوا با اشاره به شجاعت، ایمان، صلابت و ایثار ملت در مقابل دشمنان و وادار کردن آنان به عقبنشینی خاطرنشان کردند: دشمنانی که در آغاز انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی تصور نمیکردند این ملت بتواند در مقابل طوفانهای مخالفت آنان ایستادگی کند، اکنون با تجربه ای 30 ساله اعتراف میکنند ایران اسلامی و نیروهای مسلح آن، در قویترین موقعیت قرار دارد. رهبر انقلاب اسلامی، نیروهای مسلح کشور را به کسب فضایل بزرگ معنوی، فراگیری علوم، انضباط کامل، آمادگی دائمی و اخلاص در عمل توصیه کردند. در این مراسم، امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران ضمن خیر مقـدم بـه فرمانـده کـل قـوا، در گـزارشی به ارتقـاء سطح مؤلفـههای رزمی یگانهای ارتش اشاره کرد و استحکام بنیه های اعتقادی نیروها، استفاده از راهبرد نوآوری و شکوفایی در تمامی زمینه ها، تقویت روحـیـه خـودبـاوری و اعتماد به نفس بـا بهرهگیـری از تجـربیـات 8 سال دفاع مقدس را از برنامههای ارتش برشمرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
2
مقدمه
رشد و توسعه پایدار کشاورزی یکی از شاخص ترین و مهم ترین هدفهای هر دولتی است که تحقق آن طریق تحولات بنیادی همه جانبه در ساختار کشاورزی، مدیریت و بهره برداری مطلوب از منابع و امکانات، سازماندهی و هدایت سنجیده فعالیتها در چار چوب برنامه ریزی علمی و منطقی امکانپذیر خواهد بود. بر همین اساس، بخش کشاورزی در کلیه برنامه های توسعه کشور از اولویت ویژه ای برخوردار بوده و به عنوان محور و اساس توسعه اقتصادی کشور مورد توجه قرار داشته است.
تنوع بسیار گسترده شرایط سرزمین، از نظر آب، هوا، خاک، منابع آب، منطقه، رطوبت، ارتفاع و تجربه های نیروهای انسانی در کشاورزی و … همه و همه دلالت بر ظرفیتها و امکانات بالقوه و بالفعل وسیعی دارد که قلب هر کسی را که برای این آب و خاک و این مردم می تپد و هیجان می آورد و بهره برداری از این منابع لایزال خدادادی را برای بهبود شرایط زندگی نسل های کنونی و آینده این سرزمین به صورت آرزویی در دسترس ولی مستلزم تلاش فراوان جلوه می دهد.
فرآیند توسعه ملی دو بعد است و یا به عبارت دیگر از دو مرحله می گذرد: مرحله تشکیل دولت و مرحله انسجام ملت. تشکیل دولت عمدتا دارای ویژگی فیزیکی و زیر بنایی است مانند ساختمان شبکه های حمل و نقل، ایجاد دیوانسالاری های مدرن کشوری و نظامی و برقرار کردن نظام های داد و ستد و اوزان و امثال آن. مرحله انسجام ملت برخلاف مرحله قبل متضمن توسعه ساختارهایی است که جنبه ارتباطی و اطلاعاتی دارد، مانند تغییر نظام های ارزشی و تغییر ساختارهای اجتماعی و گروهی. وجه مشترک هر دو مرحله به فعل درآورن بالقوه و به کار اندختن استعدادها و امکانات در جهت تعالی، بهزیستی و رفاه افراد جامعه است که اصطلاحا آن را فرآیند توسعه می نامند.
در واقع بخش کشاورزی یکی از مهمترین و تواناترین بخش های اقتصاد کشور است که تأمین کننده حدود 4/1 تولید ناخالص ملی، 3/1 اشتغال، بیش از 5/4 نیازهای غذایی، 3/1 از صادرات غیر نفتی و حدود 9/10 نیاز صنایع به محصولات کشاورزی است. توسع بخش برطرف نشود، سایر بخش ها به شکوفایی و توسعه، دست نخواهد یافت.
تعاریف و مفاهیم توسعه روستایی
برای توسعه روستایی یک تعریف قابل قبولی که مورد پذیرش همه علمإ مربوط در سطح جهانی باشد ارائه نشده است. و لذا مفهوم توسعه روستایی در چهار چوبی تقارب و وسیع به کار برده می شود. گروهی توسعه روستایی را مانند توسعه ملی تعریف کرده اند و عده ای نیز بر مفهوم توسعه محدود به منطقه و محیط روستایی تأکید دارند، از این جهت توسعه روستایی به عنوان یک مفهوم و یک پدیده و یک استراتژی و یک دی سیپلین مورد توجه قرار گرفته است و می تواند ابراز شود. توسعه روستایی به عنوان یک مفهوم اشاره ضمنی به عمران کلی مناطق روستایی با نظر اصلاح کیفیت زندگی مردم روستایی دارد. در چهار چوب این مفهوم توسعه روستایی یک امر جامع و مفهوم و تصور چند بعدی بوده که در برگیرنده توسعه کشاورزی و فعالیت های وابسته به آن یعنی صنایع دستی و صنایع روستایی، زیر بناهای اقتصادی اجتماعی، خدمات اجتماعی و تسهیلات مربوطه و بالاتر از همه توسعه منابع انسانی در مناطق روستایی می باشد. توسعه روستایی به عنوان یک پدیده نتیجه عکس العمل ها و واکنش ها بین عوامل مختلف فیزیکی، تکنولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نهادی است.
1
2
توسعه روستایی بعنوان یک استراتژی جهت اصلاح و بهبود وضع زندگی اقتصادی و اجتماعی یک گروه ویژه روستایی یعنی فقرا و مستمندان در مناطق روستایی طراحی می شود وبالاخره توسعه روستایی بعنوان یک دی سیپلین عبارت از برخورد و واکنش بین علوم کشاورزی، علوم اجتماعی، مهندسی و مدیریت می باشد. در واقع توسعه روستایی در طبیعت خود مجموعه چند دی سیپلین است.
در هر حال توسعه روستایی فرآیند تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در محیط روستا است. تاکنون تعاریف مختلفی از توسعه روستایی توسط متخصصین و کارشناسان و سیاستمداران بیان شده است که در اینجا جهت آشنایی بیشتر با موضوع به شرح برخی از آنها اکتفا می شود.
میسرا معتقد است که توسعه روستایی دیگر صرفا به معنای توسعه کشاورزی نیست. همچنین موردی از رفاه اجتماعی هم نمی باشد که با تزریق پول به مناطق روستایی جهت رفع نیازمندیهای اولیه و اساسی انسانی مرتفع گردد بلکه توسعه روستایی طیف وسیعی از فعالیتهای گوناگون و بسیج انسانی را شامل می شود که مردم را به ایستادن روی پای خود و از میان برداشتن ناتوانیهای ساختاری موجود غالب سازی ناتوانیهایی که آنها را در اسارت شرایط نامساعد زندگیشان نگه داشته است.
این طیف شهر نشینی را نیز شامل می گردد به این ترتیب منظور و هدف توسعه روستایی گسترده است و شعاع عمل و نتایج آن از نظر سیاسی و اجتماعی بسیار زیاد می باشد. با این همه کاری است که باید صورت گیرد.
بنابر این میسرا توسعه روستایی را از دیدگاه وسیعی مورد بررسی قرار داده و توجه خود را بر پرورش روستائیان و توانا ساختن آنها معطوف می دارد تا بتوانند خود در شرایط نامساعد زندگی خویش تغییر بوجود آورند.
دکتر ازکیا توسعه روستایی را بهبود شرایط زندگی توده های قشر کم درآمد ساکن روستا و خودکفا ساختن آنها می داند. البته بهبود شرایط زندگی توده های روستایی با افزایش تولید و درآمد و بهبود سطح زندگی آنها میسر است.
1
4
آلبرت واترسون توسعه و عمران روستایی را یک فعالیت چند بخشی مرکبی می داند که شامل توسعه کشاورزی و توسعه تسهیلات اجتماعی برای هر فرد روستایی می باشد. او از اهداف نخستین توسعه روستایی سخن به میان آورده و معتقد است که هدف نخستین توسعه کشاورزی معمولا افزایش رشد تولیدات کشاورزی است در حالیکه هدف نخستین عمران روستایی تقویت رفاه مادی و اجتماعی جمعیت روستایی که غالبا شامل کشاورزان فقیر و برخی مواقع شامل کارگردان بی زمین کشاورزی و سایر افراد در مناطق روستایی می باشد.
البته نامبرده توسعه کشاورزی و خودکفایی در کشاورزی را کلید خودگردانی عمران روستایی پایدار می داند و معتقد است که اگر قرار است برنامه های عمران روستایی پایدار بماند باید کشاورزی پیوسته حامی و پشتیبان آن باشد.
بانک جهانی توسعه کشاورزی را یک استراتژی می داند که به منظور بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی گروه خاصی از مردم بویژه روستائیان فقیر طراحی شده و اجرا می گردد. این فرآیند شامل بسط منافع توسعه در میان فقیرترین اقشاری است که در مناطق روستایی در پی کسب معاش هستند. این گروه شامل کشاورزان خرده پا، خوش نشینان و کشاورزان بی زمین است.
بانک جهانی معتقد است که چون توسعه روستایی قصد تقلیل فقر را دارد بنابر این باید به طور وضوح طوری طراحی و اجرا گردد که تولیدات را افزایش داده و قدرت تولیدی روستائیان را نیز بالا ببرد.
بانک جهانی بر اهداف توسعه روستایی نیز تأکید دارد و آن را شامل بهبود بازدهی و افزایش اشتغال و بالا بردن درآمد برای روستائیان و همچنین تأمین حداقل قابل قبول سطح تغذیه، مسکن، آموزش و پرورش و بهداشت می داند.
پروفسور جرج اکسین عمران روستایی را چیزی بالاتر از قول آنجام وعده نیکوی افزایش باروری و بازدهی کشاورزی و ایجاد رونق در بخش کشاورزی می داند. توسعه روستایی از دیدگاه او عبارتست از اعلام وعده ارزشمند افزایش شخصیت و اعتبار زندگی روستایی و تغییر زارع از یک روستایی فقیر به یک کشاورزی مترقی و علمی و در همان حال تهیه کیفیت بالاتر زندگی، تغذیه بهتر و عرضه منظم و بیشتر مواد غذایی برای ساکنان شهرها با قیمت ارزانتر می باشد. این همان قول بهتر کردن شرایط زندگی انسانها در محیط روستا است.
ژولیوس نیرره توسعه و عمران روستایی را به معنی سرمایه گذاری و به کار بدن تکنولوژی در روستاها می داند اما مهمتر از این او توسعه و عمران روستایی را یک مسئله و موضوع سیاسی مهم نیز می شمارد و آن را وظیفه و کار اصلی دولت ها تلقی می کند. در جایی دیگر نیرره توسعه روستایی را به معنی برآوردن احتیاجات اساسی مردم روستاها می داند. او معتقد است که چنانچه به امر انجام توسعه روستایی متعهد و مصمم باشیم توسعه روستایی به خودی خود روشها و ترتیب انجام امور و اولویت ها را مشخص ساخته و فی الجمله تمام زمینه ها و جنبه های مربوط به تلاشهای دولت و فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی را در بر می گیرد. اما نکته بسیار مهمی که نیرره در امر توسعه روستایی بر روی آن تاکید دارد این است که ولی معتقد است که نباید در خصوص افزایش تولید در روستاها خیلی وسواس و نگرانی نشان داده و حساس باشیم زیرا روستاها هم اکنون هم اضافه تولید دارند چیزی که هست اضافه تولید آنها به وسیله عوامل و مرکز قدرت شهری از دست آنها خارج می شود. از این رو عمران و توسعه روستایی یعنی معکوس کردن جریان سنتی ثروت و سرمایه از روستاها به طرف شهرها و قرار دادن ثروتها در کانالهایی که منافع آن به جیب کارگران و روستانشینان بود همان کارگران و کشاورزان و روستانشینانی که ثروتهای مذکور را با دستها و مغزهای خود تولید کرده اند.
1
4
به طور کلی توسعه روستایی یک فرآیند توسعه دادن و مورد استفاده قرا دادن منابع طبیعی و انسانی، تکنولوژی، تسهیلات زیر بنایی، نهادها و سازمانها، سیاست های دولت و برنامه ها به منظور تشویق و تسریع رشد اقتصادی در مناطق روستایی جهت ایجاد شغل و بهبود کیفیت زندگی روستایی برای ادامه زندگی و پایداری حیات است. این فرآیند علاوه بر رشد اقتصادی درگیر تغییرات در طرز تلقی و در بسیاری موارد حتی شامل تغییر در عادات و اعتقادات مردم می باشد. فرآیند توسعه روستایی در برگیرنده تمامی قدمهای تغییر است که به وسیله آن یک سیستم اجتماعی روستایی از شرایط زندگی که غیر مطلوب به نظر می رسد به طرف شرایط مطلوب مادی و روحی حرکت می کند.
با توجه به تعاریف فوق شاید بتوان گفت که توسعه روستایی به طور کلی به معنای تغییر شکل تدریجی نه تنها در روشهای تولیدی و سازمانها و موسسات اقتصادی بلکه تغییر در زیربناهای اجتماعی و سیاسی و همچنین تغییر شکل در روابط انسانی و موقعیت های افراد روستایی می شود که نتیجه آن افزایش رضامندی اقتصادی مردم روستایی است.
در تعاریف فوق هر یک از متخصصین و کارشناسان بسته به نظر خاص خود بر مفاهیم، اهداف. استراتژی ها و روشهای اجرائی و اهمیت توسعه روستایی تاکید کرده اند و برخی نیز معیارهایی جهت ارزشیابی عمران روستایی ارائه نموده اند. درهر صورت کسانی که ادعای عمران و توسعه روستایی و داعیه حل مشکلات پیچیده آن را دارند باید حداقل تعهد اساسی به یک چارچوب ارزشی را داشته باشند. این چارچوب ارزشی دارای چهار بعد اساسی به شرح زیر است:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 12 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا
درس14
میراث فرهنگی ایران در عصر سلجوقی
در درس گذشته پی بردید که از میان سه سلسله تر ک تبار که بر ایران حکومت کردند، سلجوقیان هم به سبب تأثیری که در تحولات ایران و سایر سرزمی نهای اسلامی و هم به سبب وسعت قلمروشان، اهمیت بیشتری داشتند.
سلجوقیان تشکیلات اداری و حکومتی خود را براساس تشکیلاتی که از سامانیان و غزنویان به جای مانده بود،پایه گذاری کردند. البته تشکیلات آن دوره ها نیز برگرفته از نظام اداری و حکومتی ایران باستان بود و در هر دوره تغییراتی نیزدر آن پدیدمی آمد.
تشکیلات حکومت
در رأس حکومت سلجوقی، سلطان قرار داشت.
در آن دوره، خلیفه عباسی بیشتر ریاست معنوی و دینی داشت و
قدرت سیاسی و نظامی در اختیار سلاطین بود.
سلاطین سعی میکردند برای مشروعیت بخشیدن به
حکومت خود و جلب نظر مردم، خود را مطیع و پشتیبان
دستگاه خلافت نشان دهند. اگرچه شاهان در امور مختلف
با وزرا مشورت میکردند اما رأی و نظر آنها مافوق همه بود.
در این دوره نیز سلاطین با ظلم و خودکامگی
حکومت می کردند و منتقدان و مخالفان خود را به سختی
مجازات می کردند. سلاطین زندگی پرتجملی داشتند و
صاحب املاک و ثروت زیادی بودند.
وزیران: از مهم ترین مقا مهایی که در عهد سلجوقیان
وجود داشت، مقام وزارت بود. حکومت سلجوقی قدرت و
عظمت خود را با سیاست و کفایت وزیران ایرانی به دست
آورده بود.
سلجوقیان، مردمانی گله دار و بیابان گرد بودند که با
زور شمشیر، امور سیاسی و نظامی را در اختیار گرفتند، آنها
از شهرنشینی و کشورداری بی خبر بودند و برای اداره قلمروِ
پهناور خود ناگزیر شدند از وزیران ایرانی استفاده کنند.«عمیدالملک کُندری»وزیر سلطان طغرل نقشی مؤثردر موفقیت های این سلطان داشت.
سردیس شاهزاده سلجوقی
سلاطین
« خواجه نظام الملک » وزیر آلب ارسلان و ملکشاه نیز چنان قدرت و نفوذی داشت که کمتر کاری بدون صلاحدید و مشورت او انجام می گرفت . این وزیران، نقش مهمی در اداره. حکومت سلجوقی داشتند و درنتیجه. تدبیر و مدیریت آنها، اوضاع اقتصادی و فرهنگی بهتر شد و کشاورزی، بازرگانی، صنعت ، هنر و معماری رشد زیادی کرد . یکی از وظایف مهم وزیران، تنظیم رابطه. سلطان با خلیفه و دیگر فرمانروایان بود.