دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 43 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مقدمه:
آموزش و پرورش یکی از نهادهای اصلی جامعه است که تعلیم و تربیت و ساختن انسان مطلوب و مؤثر را در جامعه به عهده دارد. برای پرورش افراد مطلوب، نیاز به یک نظام آموزشی کارآمد است که اجزاء و عناصر آن اعم از مواد درسی، دانشآموز، معلم، وسایل آموزشی، فضا و غیره با یکدیگر ارتباط متقابل دارند تا اهداف مورد انتظار تحقق یابد. از طرف دیگر، تدریس و آموزش ازنظر ماهیت یک نظام ارتباطی متقابل است و مدرسه بهسان گروه پویایی، درصدد آماده کردن افراد برای ورود به جامعه در سطح بسیار گستردهتری است. مفهوم اثربخشی تدریس، یعنی اینکه تعیین کنیم آموزشهای انجامشده تا چه حد به ایجاد مهارهای موردنیاز سازمان بهصورت عملی و کاربردی منجر شده است. ارزیابی از اثربخشی آموزش یعنی: تعیین میزان تحقق اهداف آموزشی، تعیین نتایج قابلمشاهده از دانشآموزان در اثر آموزشهای دادهشده، تعیین میزان انطباق رفتار دانشآموزان با انتظارات آموزشوپرورش و تعیین میزان تواناییهای ایجادشده در اثر تدریس برای دستیابی به اهداف موردنظر است. الگوهای تدریس درواقع الگوهای یادگیریاند و معلمان درحالیکه به دانشآموزان خود اطلاعات میدهند نحوه یادگیری درست را نیز به آنها میآموزند. نحوه تدریس، اثربخشی بسیار بر روی توانایی دانشآموزان دارد (تورانی وهمکاران 1387، 19).
اولین دیدگاهی که راجع به اثربخشی ارائه گردید احتمالاً در طی دهه ۱۹۵۰ بسیار ساده بود. در این دیدگاه اثربخشی بهعنوان میزان یا حدی که یک سازمان اهدافش را محقق میسازد تعریف شده بود؛ اما با گسترش علم مدیریت و سازمان محدودیت این تعریف روشنتر گردید. اگر ما هدفی را که بیشتر محققان سازمانی بر آن اتفاقنظر دارند و شرط ضروری برای موفقیت یک سازمان محسوب میشود مدنظر قرار دهیم، آنوقت نقطه نظرات روشنتر میگردد، آن هدف، بقاست. اگر سازمان به انجام فعالیتهایی مشغول است به علت آن است که حیاتش را تداوم بخشد. بقاء ارزیابی از تکامل حیات و یا پدیده مرگ است و سازمانها دقیقاً شبیــــه انسانها نمیمیرند. درواقع بیشتر سازمانها نمیمیرند، آنها تجدید ساختار میشوند، گاهی به ادغام با دیگر سازمانها روی میآورند، یا کلاً به حوزه فعالیت جدیدی وارد میشوند و یا در قالب سازمان دیگری شکل میگیرند و این خود تشخیص معادله بقاء را دشوار میسازد. بعلاوه سادهلوحانه است که چنین فرض کنیم سازمانهایی که اثربخش نیستند به دنبال بقاء نیستند. یا فرض نمائیم سازمانهایی که اثربخش هستند عمداً در پی بقاء نیستند. تعداد معدودی از تحقیقات صورت گرفته پیرامون اثربخشی از معیارهای چندگانه استفاده کردهاند و خود معیارها نیز از مقیاسهای عمومی نظیر کیفیت، روحیه و معیارهای تخصصی نظیر نرخهای حوادث و میزان غیبت در کار تشکیلشدهاند و این امر باعث گردیده که اثربخشی برای افراد مختلف معانی مختلفی پیدا کند (الوانی و داناییفرد، 1381، 49).