دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 77 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 52 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
تعارضات زناشویی
حل تعارضات زناشویی یکی از آرزوهای مشاوران خانواده است. اگر بپذیریم که هیچ زندگی مشترکی بدون تعارضات قابل تصور نیست، آن گاه می توانیم خود را از فشار چرایی به وجود آمدن مشکل برهانیم و در عوض به حل آن فکر کنیم. شناسایی تعارضات همسران در زندگی مشترک متأسفانه برخی افراد سر هر موضوع و یا اتفاقی که از طرف فرد مقابلشان صورت می گیرد، پیشداوری و یا قضاوت زود هنگام میکنند که در زندگی آنها تأثیر منفی میگذارد. همه ما در زندگی کم و بیش شاهد مشاجره بین پدر و مادر بوده ایم و یا خود به عنوان والدین گاهی با همسرمان مشاجره کرده ایم. حتماً شنیده اید که قدیمی ها می گفتند دعوا، نمک زندگی است. شاید منظور آن ها این بوده است که هیچ زندگی بدون دعوا نمی شود. اما موضوع این است که اگر این دعواها یا تعارضات در زندگی مشترک حل نشود، دیگر نه نمک زندگی بلکه سمی مهلک خواهد بود که اساس آن را به خطر خواهد انداخت. از این رو حل این تعارضات که مایه اصلی اختلاف در زندگی مشترک است، هم و غم مشاوران و کارشناسان خانواده می باشد و هرچه در این زمینه تلاش شود باز کم است. خوشبختانه با پیشرفت علم مشاوره و آشنایی نسبی مردم با مشاوره ها، استفاده از تکنیک های مختلف برای حل مشکلات زناشویی رواج پیدا کرده است. کتاب های زیادی در این زمینه چاپ می شود و الگوهای مختلفی برای کمک به زوج ها ارائه می شود.
برونفن برنر[1](1994) در نظریه نظام های بوم شناختی پاسخ های اعضای خانواده را درپیوند با هم می داند. او شخص را به صورتی در نظر می گیرد که در یک نظام پیچیده از روابط رشد می کند، به طوری که چندین سطح از محیط اطراف بر او اثر می گذارند. در این الگوتعاملات رفتاری میان همسران ، یکی از عوامل تأثیر گذار بر رشد روانی کودکان به شمار می رود. تعارض بین والدین ، یکی از مشکلاتی است که کودکان سراسر دنیا با آن مواجهه هستند وتقریباً همه کودکان حدی از تعارض بین والدین را تجربه و آن را به عنوان منبع تنیدگی معرفی می کنند(کامینگز،کوروس وپاپ[2]،2007). زمانی که رابطه زناشویی والدین صمیمی باشد ، فرزندان خود را بیشتر تشویق وتحسین می کنند و کمتر از آنها ایراد می گیرند و یا آنها را سرزنش می کنند . در مقابل، وقتی که زندگی زناشویی تنش زا وخصمانه است، والدین به احتمال بیشتری به فرزندان ابراز خشم ، انتقاد وتنبیه می کنند(ارل وبورمن[3] ،1995 ؛هاروادو کانگر[4] ،1997). تعارض زناشویی، با تأثیر بر روحیات وخلق وخوی کودک موجب تنش ومشکلات رفتاری وعاطفی برای کودکان است وهم با اثرگذاری بر رضایت از زندگی زناشویی پدر ومادر ، به صورت غیر مستقیم موجب اختلال در تعامل والد– کودک و فرزند پروری خواهد بود. چنانچه زن وشوهر نتوانند یک الگوی ارتباطی سالم را در تعاملات خود بکار گیرند ، روابط آنها در تعامل با دیگر اعضای خانواده نیز دچار بحران می شود(فورز[5] ،1998). براساس مطالعه برنان[6] (1990)، در کنشهای متقابل تعارضات خانوادگی، به طور معمول چند الگوی رفتاری مختلف نظیر مقابله منفی ومقابله منفی توأم با خشنوت بروز می کند.
[1] - Bronfenbrenner
[2] - Kouros & Popp
[3] - Erel & Burman
[4] - Harold & Conger
[5] - Fawerz
[6] - Bernon
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 77 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
پرخاشگری
رفتارهای ضد اجتماعی و پرخاشگری در زمره شایع ترین علل ارجاع کودکان و نوجوانان به کلینیکهای بهداشت روانی هستند. آنچه باعث توجه محققان به رفتارهای پرخاشگرانه شده، اثر نامطلوب آن بر رفتارهای بین فردی و همچنین اثر ناخوشایند آن بر حالات درونی و روانی افراد است. عدم مهار رفتارهای پرخاشگرانه از یک سو می تواند باعث ایجاد مشکلات بین فردی و جرائم مختلف شده و از سوی دیگر درونریزی را نیز به همراه دارد و باعث انواع مشکلات جسمی و روانی میشود (الیس، 1999).
پرخاشگری رفتار منحصر به فردی نیست. در اصل این کلمه به رفتارهایی اشاره دارد که افراد انجام داده و باعث آسیب های عاطفی، روانشناختی و جسمانی به دیگران می شوند. ضربه زدن، لگد زدن یا مشت زدن یک کودک به کودکان دیگر تصور قالبی اکثر افراد از پرخاشگری دوران کودکی است، اما انواع دیگر رفتارها را نیز می توان به عنوان رفتار پرخاشگرانه طبقه بندی کرد. رفتارهایی نظیر پخش شایعات زشت در مورد دیگری، طرد عمدی یک فرد از گروه، اسم گذاری و مسخره کردن دیگران نیز در زمره رفتارهای پرخاشگرانه قلمداد می شوند. اکثر کودکان در چند مرحله از دوران تحصیلی خود با رفتارهای پرخاشگرانه مواجه می شوند(نواکو، وهمتاب، 1998؛ به نقل از ابوالمعالی و همکاران، 1388).
پرخاشگری از مسائل مبتلا به دوران نوجوانی است. همه روزه در مدارس و خیابانها نوجوانانی مشاهده می شوند که به زد و خورد، دعوا و رفتارهای پرخاشگرانه می پردازند و به همین علت مورد تنبیه انضباطی چه در مدارس و چه در خانه قرار می گیرند. نوجوانان پرخاشگر معمولا قدرت مهار رفتار خود را ندارند و رسوم و اخلاق جامعه ای که در آن زندگی می کنند را زیر پا می گذارند، در اغلب موارد والدین و اولیای مدارس با آنها درگیری پیدا می کنند و حرکات آنها گاهی به حدی باعث آزار و اذیت اطرافیان می شود که به اخراج آنها از مدرسه می انجامد. آنچه که باعث توجه محققان به رفتار پرخاشگرانه شده است اثرات نامطلوب آن بر رفتار بین فردی و همچنین اثر ناخوشایند آن بر حالات درونی و روانی افراد است. عدم مهار رفتار پرخاشگرانه علاوه بر اینکه می تواند باعث ایجاد مشکلات بین فردی و جرم، بزه و تجاوز به حقوق دیگران شود، می تواند درونریزی شده و باعث انواع مشکلات جسمانی و روانی مانند زخم معده، سردردهای میگرنی و افسردگی گردد (الیس، 1999). برخی از مشکلات جدی اجتماعی مانند کودک/ همسرآزاری و اشکال مختلف کشمکش بین گروهی به روشنی ریشه در خشم و ناتوانی مهار برانگیختگی خشم دارد (نواکو، وهمتاب، 1998؛ به نقل از ابوالمعالی و همکاران، 1388).
پرخاشگری مربوط به یک سن و دوره خاصی نیست و همانطور که در تحقیقات متعدد مشخص شده است، پرخاشگری و خشونت از سنین خردسالی وجود داشته و در طول زمان تداوم یافته و در نوجوانی و بزرگسالی ادامه مییابد (صادقی، احمدی و عابدی، 1381).
بیشترین بروز و ظهور پرخاشگری در سنین نوجوانی است (کاپلان و سادوک، 1387). تحقیقات میزان بالایی از جرم های خشونت آمیز از جمله ضرب و جرح، دزدی، آتش افروزی، قتل و تجاوز را بین نوجوانان نشان میدهد. این نوع انحرافات به احتمال زیاد ماهیتی پرخاشگرانه و خشونتآمیز دارند.
با توجه به اثرات ناخوشایند رفتار پرخاشگرانه، مدت مدیدی است که عصبانیت و خشونت به عنوان مشکلی جدی در دوران نوجوانی تلقی گردیده و نیاز به بررسی های بالینی و قانونی دارد. نوجوانانی که در مهار خشم خود دچار مشکل می شوند و اغلب رفتارهای خشن از خود بروز می دهند، هدف روشهای متعددی قرار گرفتهاند. محققان زیادی در پی تمهیدات و روش هایی برای مهار پرخاشگری و درمان آن بودهاند بودهاند (فایندلر[1] و اکتون[2]، 1987).
یکی از روش های رفتاردرمانی شناختی است که در مشکلات رفتاری نوجوانان نیز مداخلات سودمندی ارائه داده و در درمان و مهار خشم نیز کارایی آن مورد تایید قرار گرفته است، دیدگاه الیس و درمان عقلانی- رفتاری- عاطفی میباشد. در دیدگاه الیس خشم به علت تاثیر افکار غیرمنطقی بر احساسات و رفتار افراد ایجاد می شود و درمان پرخاشگری نیز بوسیله تصحیح و تغییر افکار غیرمنطقی و جایگزین نمودن افکار منطقی صورت می گیرد (الیس، 1999).
[1]. Ecton
[2]. Feindler
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 86 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
خلاقیت
مثل هر مفهوم نظری و انسانی دیگر، تعریف خلاقیت نیز تابع گرایشات و برداشت های شخصی و مکتبی صاحبنظران است که در مجموع مشابه به نظر می رسند. بمنظور جلوگیری از طولانی شدن بحث، ذیلا به ذکر تعاریف خلاصه چند تن از مشاهیر زمینه تحقیقات و منابع علمی خلاقیت اشاره می گردد.
- فرهنگ توصیفی اصطلاحات روانشناسی: "تفکرخلاق تفکری است که مشخصه اصلی آن توانائی کنارگذاشتن فرض های غیرلازم و زایش افکاراصیل است "(برونو، 1370).
- استیفن رابینز[1](1991): "خلاقیت به معنای ترکیب ایده ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده هاست "(طالب زاده و انوری، 1375).
- استین، پارنس و هاردینگ[2](1962): "خلاقیت همان چیزی است که به ایجاد یک کار جدید منجر می شود، که در زمانی به عنوان یک چیز قابل دفاع یا مفید یا خشنود کننده مورد قبول گروه قابل توجهی قرار گیرد".
- مدنیک[3] (1962): "خلاقیت عبارت از سازمان دادن به عناصر همخوانده به صورت ترکیبهای جدیدی است که به خواسته های خاص پاسخ می دهند یا اینکه به گونه ای مفید هستند ".
- فاکس[4] (1966):" فرآیند خلاق به هر نوع فرآیند تفکری گفته می شود که مساله را به طریق مفید و بدیع حل کند".
- هورلاک[5] (1982): "خلاقیت در واقع همان شکل کنترل شده تخیل است که منجر به نوعی ابداع و نوآوری می گردد".
- استرنبرگ[6] (1989): " خلاقیت ترکیبی از قدرت ابتکار، انعطاف پذیری و حساسیت در برابر نظریاتی که یادگیرنده را قادر می سازد خارج از نتایج تفکر نامعقول به نتایج متفاوت و مولد بیندیشد که حاصل آن رضایت شخصی و احتمالا خشنودی دیگران خواهد بود"( کفایت، 1373).
- لوتانز[7](1992): "خلاقیت به وجود آوردن تلفیقی از اندیشه ها و رهیافت های افراد و یا گروهها در یک روش جدید، است"(انوری، 2007).
- فرانکن[8] (2005): "خلاقیت رویکرد خلق یا تشخیص ایده ها و احتمالاتی است که در حل مسئله یا در ارتباطات انسانی و سرگرم کردن خود و دیگران مفید است"وی اضافه می کند که برای خلاق بودن، افراد باید قادر باشند که مسائل را از دیدی تازه بنگرند، احتمالات و جایگزینهای بدیع خلق نمایند ( همتی، 1387).
- هالپرن [9]: خلاقیت توانائی شکل دادن به ترکیب تازه ای از نظرات یا ایده ها برای رسیدن به یک نیاز یا تحقق یک هدف می باشد"( سایت فکر نو، به نقل از نگین برات، 1382).
- تورنس[10] (1973): "خلاقیت عبارت است از حساسیت به مسائل، کمبودها، مشکلات وخطاهای موجود در دانش، حدس زدن، تشکیل فرضیه هایی در باره این کمبودها، ارزشیابی و آزمایش این حدسها و فرضیه ها و احتمالاً اصلاح و آزمودن مجدد آنها و در نهایت نتیجه گیری ". تورنس که تحت تاثیر چهارچوب نظری گیلفورد است خلاقیت را مرکب از چهار عامل اصلی می دانند که عبارتند از:
1- سیالی[11] : توانائی تولید تعداد بی شماری ایده در قالب تصویر با فرض پاسخ و عقیده در مورد آن.
2- ابتکار[12] : توانائی تولید ایده هایی که از ایده های عادی و رایج متفاوت است.
3- انعطاف پذیری[13] : توانائی تولید انواع گوناگون و متنوع ایده ها در قالب تصویر و ارائه راه حلهای نو.
4- بسط[14] : توانائی اضافه کردن جزئیات یا تکمیل ایده های تصویری( کفایت، 1373).
به زبان ساده می توان گفت : "خلاقیت عبارت است از بکارگیری توانائیهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید ". از مضامین بکار گرفته شده در تعاریف فوق چنین برمی آید که اولاً ماهیت خلاقیت به چگونگی تفکر انسان و نتیجه آن بستگی دارد و ثانیاً مشتمل بر یافتن راهها و روش های جدید و مؤثر می باشد. بنابراین بدون وجود سه ویژگی اساسی:
1- ذهنی بودن[15]
2- نوبودن[16]
3- موثر بودن [17]
نمی توان لفظ خلاقیت را بر یک فرآیند و فعالیت ذهنی و یا عملکرد اطلاق نمود.
[1] .Robbins,S
[2] .Steine, Parnes & Harding
[3] .Mednick
[4] .Fox
[5] .Hulark
[6] .Sternberg,R
[7] .Lotans
[8] .Franken,R
[9] .Holpern
[10] .Torence
[11] .Fluency
[12] .Originality
[13] .Flexibility
[14] .Elaboration
[15] .Mental
[16] .New(Innovative)
[17] .Effective
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 63 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
شیوه های حل تعارض (بین فردی)
تعاریف تعارض
در فرهنگ لغات فارسی، تعارض به معنای «متعرض و مزاحم یکدیگر شدن، با هم خلاف کردن و اختلاف داشتن» معنی شده است (عمید، 1381).
از تعارض تعاریف زیادی بعمل آمده است. چند نمونه از این تعاریف، تعارض را اینگونه تشریح –میکنند: «تعارض رفتاری است که به وسیله برخی از اعضاء سازمان در جهت مخالفت با دیگر اعضاء صورت میگیرد»،
«تعارض فرآیندی است که موقعی بوجود میآید که یک طرف چنین درک کند که طرف مقابل در پی مقابله با اوست یا آنکه میخواهد مانع رسیدن وی به هدف مورد نظرش بشود. » یا «تعارض وقتی شکل میگیرد که فعالیتهای ناسازگار رخ دهند. » (رابینز، 1385).
«تعارض فرآیندی است که در آن نوعی تلاش آگاهانه به وسیله الف انجام میگیرد تا تلاشهای ب را خنثی کند؛ البته از طریق سد کردن راه او، که در نتیجه ب در مسیر نیل به هدف مستأصل میشود؛ یا آن که الف بدان وسیله بر میزان منافع خود میافزاید. » (رابینز، 1380).
«پوتنام و پول[1]، تعارض را تعامل افراد وابسته به هم که درک متفاوتی از اهداف، مقاصد و ارزشها دارند، میداند که هر کدام طرف دیگر را مخالف این اهداف میداند. »، «تامپسون[2]، تعارض را هر رفتاری که از جانب اعضای یک سازمان به منظور مخالفت با سایر اعضاء سر بزند میداند. »، «لوسیر[3]، تعارض را شرایطی میداند که در آن مسائل مورد توجه در طرف ناسازگار و ناهماهنگ به نظر برسد. » (قربانی، 1379).
«لورنز[4]، که به عنوان پیر دانش «رفتار شناسی حیوانات» اشتهار دارد، تعارض را مخصوص انسان نمیداند، او در کتاب «تهاجم»، تعارض را جنگ غریزی حیوان یا انسان علیه همنوعان خود میداند. بنابراین به عقیده او اگر شیری یک بزکوهی را بدرد یا انسانی حیوانی را شکار کند نباید آن را تعارض نامید بلکه موقعی اطلاق تعارض درست است کهشیری شیر دیگری را بکشد. از نظر لورنز، تمام اعضای یک نوع، دارای مرزها و حدودی هستند که همه آن را میشناسند و چنانچه عضوی به زور از این مرزها بگذرد و به مرز دیگری تجاوز کند تعارض بوجود میآید. » (مشبّکی، 1377).
تأثیرات تعارض
اﺷﻤﻴﺖ[5] ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻌﺎرض در ﺳﺎزﻣﺎن، ﻣﻴﻞ ﺑﻪ ﺟﺴﺖوﺟﻮ ﺑﺮای ﻳﺎﻓﺘﻦ روﺷﻬﺎی ﺟﺪﻳﺪ را زﻳﺎد ﻣﻲﻛﻨﺪ و اﻓﺮاد ﺑﺎ روش ﺣﻞ ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺑﺎ ﻣﺸﻜﻼت و ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺑﺮﺧﻮرد ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ و در ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻣﺸﻜﻼت ﺑﺮای زﻣﺎن ﺑﻴﺸﺘﺮی ﺣﻞ ﻣﻲﺷﻮد. او ﻣﻲﮔﻮﻳﺪ در ﻣﻮﻗﻌﻴﺘﻬﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺗﻌﺎرض وﺟﻮد دارد اﻋﻀﺎی ﺳﺎزﻣﺎن ﻧﻈﺮﻫﺎی ﻓﺮدی ﺧﻮد را ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ و ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻮﺷﺸﻬﺎ ﻣﻮﺟﺐ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺷﺪن ﻋﻼﻗﻪ و ﺑﺮوز ﺧﻼﻗﻴﺘﻬﺎی اﻓﺮاد ﻣﻲﺷﻮد (ﮔﻮردن[6]، 1978).
تعارض در سازمان اجتنابناپذیر و لزوماً برای سازمان غیرضروری نیست، تعارض میتواند خلاقیت را بیشتر و نوآوری و تغییر را ترویج دهد و یا ممکن است باعث اتلاف و تحلیل انرژی و منابع سازمان شود، تعارض پدیدهای است که آثار مثبت و منفی روی عملکرد افراد و سازمانها دارد، استفاده صحیح و موثر از تعارض موجب بهبود عملکرد و ارتقای سطح سلامتی سازمان میگردد و استفاده غیرمؤثر از آن موجب کاهش عملکرد و ایجاد کشمکش و تشنج در سازمان میشود (صیاد زاده، 1389).
[1] Potnam & Pool
1-Thompson
2-Lussier
3-Lorenz
[5] Shmite
[6] Gordon
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 54 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
اضطراب
به حالتی اشاره دارد که به موجب آن فرد، بیش از اندازه درباره اتفاق افتادن چیز وحشتناکی در آینده ، نگران ، تنیده و ناراحت است. اضطراب هم عنصر شناختی وهم عاطفی دارد. وقتی مضطرب هستید ، احساس می کنید اتفاق وحشتناکی روی خواهد دادکه قدرت تغییر دادن آن را ندارید . بعد روی نگرانی های درونی خود متمرکز می شوید ، و درباره احتمال خطر یا تهدید ، گوش به زنگ یا بیش از حد مراقب می گردید. اضطراب بیشتر آینده گرا وکلی است و زمانی مایه نگرانی بالینی می شود که به چنان سطح وسیعی رسیده باشد که توانایی عمل کردن در زندگی روزمره را مختل کند به طوری که فرد دچار حالت ناسازگارانه ای شده باشد که مشخصه آن واکنشهای جسمانی وروانی شدید است . این تجربیات ، شدید ، غیر منطقی وتوانکاه ،اساس اختلال های اضطرابی هستند .
اضطراب شامل احساس عدم اطمینان ، احساس درماندگی وبرانگیختگی فیزیولوژیکی می باشد(ساراسون[1] ،1987). برای اولین بار در قرن پانزدهم میلادی به معنای فشار جمعی معرفی شد . از نظر هیجانی ، اضطراب موجب خود بیمار انگاری ، غیبت از کار ، سوء مصرف مواد روا نگردان و کاهش عزت نفس می گردد(نوریان وهمکاران،1390).
فروید اضطراب را یک پدیده روزمره وراهی برای توضیح روان آزردگی قلمداد می کند(خدا پناهی ، 1379). اضطراب معمولاً به عنوان احساس پراکنده ، مبهم و نامطبوع ترس وتشویش معرفی می شود(ساراسون، 1987). اضطراب هیجانی است که باعث می گردد درافراد، احساس دلشوره ونگرانی به وجود آید و آنان را وادار به تغییر سازش سازد( کامکاری، 1385). فروید اضطراب را به سه نوع تقسیم کرده است:
الف - اضطراب واقعی: هنگامی تجربه می شود که شخص با تهدید ها وخطرات بیرونی مواجه باشد.
ب – اضطراب نوروتیک[2] : زمانی بروز می کند که تکانه های نهاد[3] موجب تهدید فرد در برابرقطع کنترل های من و ظهور رفتارهای که منجربه تنبیه وی خواهند گردید ، می شود.
ج – اضطراب اخلاقی[4] : وقتی ظاهر می شود که فرد عملی برخلاف وجدان اخلاقی یا ارزش های اخلاقی خویش انجام داده یا حتی در نظر دارد انجام بدهد وبه این دلیل احساس گناه بکند(آزاد ، 1378)
2-2-1 ماهیت اختلال های اضطرابی
افراد مبتلا به اختلال های اضطرابی[5] در اثر احساس های مزمن و شدید اضطراب درمانده می شوند . این احساس ها به قدری نیرومند هستند که افراد مبتلا به این اختلال ها قادر نیستند فعالیت های روزمره خود را انجام دهند. اضطراب آنها ناخوشایند است و باعث می شود نتوانند از موقعیت های عادی لذت ببرند، اما علاوه بر آن ، آنها می کوشند از موقعیت های که باعث می شوند احساس اضطراب کنند ، اجتناب ورزند . در نتیجه آنها فرصت های را برای خوش گذرانی یا عمل کردن طبق تمایلشان از دست می دهند .
میزان شیوع مادام العمر اختلالات اضطرابی برای زنان 5/30 درصد مردان 2/19 درصد گزارش شده است. نگاهی سطحی به آمار مراجعان روان پزشکان وروان شناسان در ایران نشان می دهد که اختلالات مورد نظر ، شایع ترین علت مراجعه به این متخصصان را تشکیل می دهند. شاید تمامی آنها قبل ازمراجعه ، تلاش زیادی جهت کنترل علایم مختلف بیماری خود به ویژه نشانه های عاطفی نموده ولی به دلیل بی تأثیر بودن آنها، به ناچار به درمانگران مراجعه کرده اند. به عبارت دیگر، همه آنها قبل از مراجعه ، راهبرد های ناکارآمدی را به کار گرفته اند. به علاوه ، به دلیل نگرش منفی مردم ایران به اختلالات روانی ودرمانگران ذیصلاح ، تلاش شخصی جهت کنترل این علایم بسیار جدی تر بوده وغالباً بعد از تحمل ناراحتی های زیاد وطولانی این اختلالات ،تصمیم به دریافت کمک های تخصصی گرفته می شود. از آنجا که اکثر این افراد شناخت کافی از راهبرد های مناسب برای تقلیل ناراحتی های خود ندارند ومعمولاً با فاصله نسبتاً زیادی از شروع بیماری خود مراجعه می کنند، طبیعی است که بیماریشان مزمن شده واثر بخشی درمانهای تخصصی را کاهش می دهند(سیدمحمدی،1379).
[1] - Sarason
[2] - Neurotic
[3] - Id impulses
[4] - Moral anxiety
[5] - Anxiety disorders
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 122 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
تعصب
تعصّب از مادّه «عَصَبَ» در اصل به معنای رشته هایی است که مفاصل استخوانها و عضلات را به هم پیوند میدهد. سپس این مادّه به معنای هر نوع وابستگی شدید فکری و عملی آمده است که غالبا بار منفی دارد؛ هر چند وابستگی مثبت نیز در مفهوم آن هست (حسینی، 1386).
درلغت نامه دهخدا در معنای تعصب کردن آمده است:" جانب داری کردن، طرفداری شدید کردن، حمایت بدون چون و چرا کردن، عصبیت کردن" (لغت نامه دهخدا).
تعصب در فرهنگ عمید، جانب داری کردن از کسی یا از طریقه و مذهبی، حمایت و یاری کردن، به چیزی دلبسته و مقید بودن و سخت از آن دفاع کردن، معنی شده است (فرهنگ عمید).
همچنان دیگر فرهنگ ها تعصب را جانب داری کردن، حمایت کردن، حمیت داشتن، پرخاش کردن، سخت گرفتن، حمیت، عصبیت وسختگیری ترجمه کرده اند. تا این جا فکر نمیشود نقصی کلی یا جزیی درآن متصور باشد و مورد نکوهش قرارگیرد. چه بسا که در مواردی مثبت و پسندیده نیزمی باشد. اما کاربرد این واژه در اصطلاح در واقع مغایر و مناقض معنای لغوی آن است (رومان، 1387).
”تعصب” و”عصبیت” در اصل از ماده”عصب” به معنی رگ ها و پیهایی است که مفاصل را به هم ارتباط میدهد، سپس هر گونه ارتباط و به هم پیوستگی را تعصب و عصبیت نامیدهاند، اما معمولا این لفظ در مفهوم افراطی و مذموم آن به کار میرود. تعصب و تحجر به معنای ایستایی، تحول ناپذیری، جمود و برنتابیدن فرهنگ و ارزشهای حق و متعالی است که هم در ساحت بینش و دانش (تحجر) و هم در حوزه گرایش و رفتار (جمود) بروز و ظهور دارد و عقل و دل و ابزارهای معرفتیاب و منابع شناختزا را نیز شامل میگردد (مطهری، 1377).
تعصب، حالتى روانى است که به صورت حمایت و دفاع از خود و متعلقات خود بروز مىکند. این تعلقات، شامل وابستگىهاى دینى، ملکى، وطنى، ملى، منطقهاى و حتى شغلى و روابط استاد و شاگرد مىباشد. این حالت، ریشه در خودخواهى، خود پرستى و سلطه بر تمامى فعالیتهاى درونى و برونى دارد و به همین خاطر، از رذائل اخلاقى شمرده شده، منشأ بسیارى از مفاسد اخلاقى و رفتارى مىگردد(سایت آیینه رشد، 1384).
تعصب در اصطلاح سختگیری خود خواهانه، پرخاشگرانه و گاه ستیزه جویانه برای نشان دادن برتری غیرواقعی نسبت به همتاها درشرایط و موقعیت های همسان است. از این دید گاه تعصب رنگ منفی به خود می گیرد وباعث ایجاد مشکل های اساسی دریک اجتماع، در بین اقوام، مذاهب وسایر گروهای انسانی می گردد (رومان، 1387).
اقسام تعصّب
تعصّب و حمیّت به دو قسم مذموم و غیرمنطقی و ممدوح و منطقی تقسیم می شود؛ هرچند غالبا این واژه در منابع دینی در بخش منفی و مذموم به کار رفته است. اگر تعصّب و وابستگی انسان به امور غیرمنطقی همچون نژاد، قبیله و امثال آن باشد، تعصّب مذموم نامیده می شود و در قرآن و روایات از آن به نام «تعصّب جاهلی» یاد شده است و اگر تعصّب و وابستگی نسبت به امور مثبت همچون دین و آیین و مذهب از روی علم و آگاهی باشد، به آن تعصّب مثبت و ممدوح گفته می شود (حسینی، 1386).
تعصب ممدوح و مذموم در آیات و روایات: تعبیر دیگر که از عصبیت در آیات و روایات آمده” حمیت” یا” حمیت جاهلیت” است.” حمیت” در اصل از ماده” حمی” به معنی حرارت است و سپس در معنی غضب و بعدا به معنی نخوت و تعصب آمیخته با غضب به کار رفته است. این واژه گاه در همین معنی مذموم (توأم با قید جاهلیت ، یا بدون آن) و گاه در معنی ممدوح و پسندیده به کار میرود و اشاره به غیرت منطقی و تعصب در امور مثبت و سازنده است (مکارم شیرازی، 1374).
فطری بودن غیرت و تعصب
دین اسلام مساله غیرت و تعصب را باطل معرفی نکرده و بلکه اصل آن را حفظ نموده است. زیرا غیرت ریشه در فطرت انسانی دارد و اسلام هم دین فطرت است. البته در جزئیات تعصب دخالت کرده و فرموده است آن قدر از غیرت و تعصب که مطابق با فطرت است حق میباشد ولی شاخ و برگی که اقوام به آن دادهاند باطل میباشد. مثلا در طی زندگی مواقعی وجود دارد که شخص احساس میکند دیگران به منافع او تجاوز میکنند ورعایت احترام مقدسات (مثلاً اطفال و ناموس ) او را نمیکنند ویا درصدد هستند آبروی او را بریزند وخاندان او را هتک حرمت نمایند، در اینجا است که باورهای دینی او را وادار به دفاع میسازد. به عبارت دیگر لزوم دفاع از خود و از متعلقات خود حکمی است که فطرت، به گردن بشر انداخته است. البته نحوه بکار بردن این نیرو و اطاعت از این حکم فطرت به دو گونه میباشد: یکی به نحو شایسته یعنی بکارگیری تعصب وغیرت انسانی برای دفاع از حق خود ودیگری به نحو ناشایست ومذموم؛ یعنی خود عمل باطل باشد وبرای حفظ باطل هم انجام گیرد که معلوم است در این صورت چه فساد وشقاوتی در پی دارد وچقدر نظام امور زندگی را به هم میزند (طباطبایی، 1374).
تعصبات شدید نژادی و قبیلگی بدون شک انسان به هر سرزمین یا قبیله و نژادی تعلق داشته باشد نسبت به آن عشق میورزد و این پیوند علاقه او با سرزمین و قوم و نژادش نه تنها عیب نیست بلکه عامل سازندهای برای همکاریهای اجتماعی او است. ولی اگر این امر از حدش بگذرد به صورت مخرب و گاه فاجعهآفرین درخواهد آمد و منظور از تعصب نژادی و قبیلگی که مورد نکوهش قرار میگیرد همین” افراط” است. دفاع افراطی از قوم و قبیله و نژاد و وطن ، سرچشمه بسیاری از جنگها در طول تاریخ بوده است و عاملی برای انتقال خرافات و زشتیها -تحت عنوان آداب و سنن قبیله و نژاد- به اقوام دیگر شده است. این دفاع و طرفداری افراطی گاه به جایی میرسد که بدترین افراد قبیله در نظر او زیبا و بهترین افراد قبیله دیگر در نظر او زشت و شوم است و همچنین آداب و سنتهای زشت و زیبا و به تعبیر دیگر تعصب نژادی پردهای است از خودخواهی و جهل که بر روی افکار و درک و عقل انسان قرار میگیرد و قضاوت صحیح را از کار میاندازد. این حالت عصبیت در میان بعضی اقوام صورت حادتری دارد، از جمله گروهی از اعراب که به تعصب، معروف و مشهورند (وب سایت پژوهه، 1392).
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 37 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مبانی نظری تعهد سازمانی
تعهد از واژه هایی است که تعاریف زیادی از دیدگاه های مختلف برای آن ارائه شده است. مفاهیم متعددی مانند وجدان، اخلاق کاری، رغبت و مسؤلیت پذیری با وجود داشتن تفاو ت های مفهومی، معادل با تعهد مورد استفاده قرار می گیرند، به عبارتی مانند خیلی ازمفاهیم روان شناختی سازمانی، تعهد نیز به شیوه های متفاوتی تعریف و با ابعاد و مقیاس های گوناگون اندازه گیری شده است(شکرزاده،2002).
2-4-1- مفاهیم تعهد
تعهد سازمانی یک نگرش است. یک حالت روانی است که نشان دهنده نوعی تمایل، نیاز و الزام جهت ادامه اشتغال در یک سازمان میباشد. تمایل یعنی علاقه و خواست قلبی فرد برای ادامه خدمت در سازمان، نیاز یعنی فرد به خاطر سرمایهگذاریهایی که در سازمان کرده ناچار به ادامة خدمت در آن است و الزام عبارت از دین، مسؤولیت و تکلیفی است که فرد در برابر سازمان دارد و خود را ملزم به ماندن در آن میبیند از دیدگاهی دیگر، تعهد سازمانی نوعی احساس وابستگی و تعلق خاطر به سازمان است(تولایی،1391).
بنابراین تعهد سازمانی «یک نگرش دربارة وفاداری کارمندان به سازمان است، و یک فرایند مستمری است که از طریق آن اعضای سازمان علاقة خود را به سازمان و موفقیت و کارایی پیوسته آن نشان میدهند. بدیهی است تعهد سازمانی کارکنان زمانی ارزشمند خواهد گردید که بر روی عملکرد سازمان تأثیر مثبت داشته و موجب ارتقاء بهرهوری سازمان گردد (مجیدی، 1377).
تعهد را افراد مختلف به گونههای متفاوت تعریف کردهاند که ذیلاً برخی از آنها مورد بررسی قرار میگیرد:
استاد شهید مطهری، تعهد را به معنی پایبندی به اصول و قراردادهایی میداند که انسان نسبت به آنها معتقد است و بیان میدارد: "فرد متعهد کسی است که به عهد و پیمان خود وفادار باشد و برای اهداف آن تلاش نماید". کانتر تعهد را تمایل افراد به در اختیار گذاشتن انرژی و وفاداری خویش به نظام اجتماعی میداند. سالانکیک تعهد را عبارت از پیوند دادن فرد به عوامل و اقدامات فردی وی میداند، یعنی تعهد زمانی واقعیت مییابد که فرد نسبت به رفتار و اقدامات خود احساس مسئولیت و وابستگی نماید (الحسینی،1380).
مودی و همکارانش، تعهد را به عمل فراتر از وظایف مقرره اطلاق مینمایند. ابراز عملی تعهد، برای به انجام رسیدن فعالیت ها ضروری است و بخصوص در مشاغل کلیدی و حساس، از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. کوک و وال نیز سه مفهوم "وفاداری"، "احساس هویت و شناسایی" و "آمادگی" را برای تعهد مطرح کردهاند (مجیدی، 1377).
2-4-2- انواع تعهد
تعهد در سازمان به انواع مختلف نظیر، تعهد مکتبی، تعهد ملی، تعهد خویشتنمدارانه، تعهد گروهی و تعهد سازمانی تقسیم میشود(الحسینی،1380).
- تعهد مکتبی
از تعلق به یک جهانبینی به وجود میآید و به میزان تقید فرد به الزامات نگرشی و گرایشی مکتب مربوط، میتواند از نوع تعهد اصولگرایانه یا سازش کارانه و یا معتدل و معقول قلمداد شود.
- تعهد ملی
همان حس ناشی از وطندوستی است که فرد طی آن مصالح ملی و میهنی خویش را ملاک رفتار خود قرار میدهد.
- تعهد خویشتنمدارانه
از علاقهمندی بیش از اندازه فرد به منافع خود ناشی میشود و معمولاً افرادی که گرفتار کیش شخصیت و خود برتربینی و یا بیتوجه به منافع دیگران و سازمان هستند از آن برخوردارند، لذا، به تناسب محور بودن منافع فردی و ناسازگاری آن با منافع سازمان ناهنجاریهای رفتاری بروز پیدا میکند.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 78 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 44 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
تاب آوری
انسان ها در برابر شرایط نامساعد، خطرها و ناملایمات معمولاً احساس بی پناهی می کنند و در بسیاری مواقع نیز سعی می کنند که در برابر خطرها و موقعیت های ناگوار، تحمل نمایند واغلب نتایج غیر منتظره ای به دست می آورند. توانایی اجرای این «جادوی رایج [1]» (ماستن[2]، 2001) اغلب در حوزه علوم اجتماعی، انعطاف پذیری یا «تاب آوری» نام دارد. تاب آوری در علوم اجتماعی به عنوان «فرایند کشسانی و واکنش در مقابل ناملایمات» فرض می شود(هانتر[3]، 2001ص12).
کانر[4] (2006) تاب آوری را به عنوان «روشی برای اندازه گیری توانایی فرد در مقابله با عوامل استرس زا و عواملی که سلامت روان فرد را تهدید می کند»، تعریف کرده است.
افراد تاب آور دارای رفتارهای خود شکنانه نیستند. از نظر عاطفی آرام بوده و توانایی مقابله با شرایط ناگوار را دارند. بونا[5] (2004) راه های بدست آوردن تاب آوری را داشتن سرسختی، خود افزایی، مقابله سرکوبگرایانه، داشتن خلق و خو و احساسات مثبت می داند.
برای درک تفاسیر و روش های مرتبط با تاب آوری، ممکن است به تمایز بین احتمال خطر و مصادیق تاب آوری نیاز داشته باشیم. در سه دهه اخیر تحقیق کاملی در این خصوص انجام و نمونه های تاب آوری جمع آوری شده است (گارمزی، نوچترلین[6]، 1972 ،لاتر[7]، 2003). تاب آوری به عنوان قدرت یا توانایی برگشتن به زندگی اولیه و شروع وضعیت جدید از طریق کاهش فشار عصبی یا تحریف آن و جایگزینی نشاط تعریف می گردد. تاب آوری همچنین به عنوان توانایی بهبود بیماری افسردگی یا مسائلی از این دست نیز فهمیده می شود (وبستر[8]، 1995ص32).
تاب آوری مهارتی مناسب است برای پشت سرگذاشتن مشکلات زندگی حتی وقتی که شرایط نامطلوب و سخت وجود دارد، مثل اینکه شخص یک طناب قابل ارتجاع [9]را دور مشکلات بسته که به فرد کمک می کند وقتی اوضاع بد شد آنها را به عقب بکشد و به آنها به چشم انسانها بنگرد(فولر[10]،1998ص67).
تاب آوری به توانایی یک انسان گفته می شود که به طور موفقیت آمیز شرایط نامطلوب را پشت سرگذارده وبا آنها تطابق می یابد و به رغم مواجهه با مشکلات زندگی به قابلیت تحصیلی و هیجانی و اجتماعی دست می یابد (دیویدیس[11]، 1999ص76).
مفهوم تاب آوری طی پژوهش هایسه دهه گذشته علوم اجتماعی، به مثابه یک پدیده چند بعدی شناخته شده است که در بافت های مختلف اجتماعی و درونی متفاوت هستند(کانر ودیویدسون[12]، 2003ص43).
در تحقیقات گذشته تاب آوری بر متغیرهایی مثل توانایی بیمار، پنهان سازی احتمال خطر و عوامل آسیب پذیر تاکید شده است(لاتر،2003ص34).
بر طبق مدل های ارائه شده از سوی اورال، آلتروسپ و پاولسن[13]، 2006) سه حوزه عملکردی برای تاب آوری تعریف و بر آنها تمرکز شده است.
1. تاب آوری به عنوان یک ویژگی شخصیتی یا توانایی پیش بینی افراد در مقابل تاثیرات منفی ناملایمات و احتمال خطر فرض می شود.
2. یک وضعیت روحی مثبت یا سلامت روانی(مثل درک مثبت، خود پنداره، پیشرفت تحصیلی، موفقیت در وظایف و. ..) یا فقدان بیماری روحی روانی به رغم وجود یا احتمال خطر تعریف می گردد.
[1] .Ordinary Magic
[2] . Masten
[3] . Hunter
[4] .Canner
5 .Bouna
[6] .Garmezy & Nuechterlin
2.Later
[8] . Webester
[9] . Elastic
[10] . Fuller
[11] .Davidis
[12] . Conner & Daividson
[13] . Everall, Altrowsp, Paulson
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 85 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 66 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
عملکرد شغلی
تعریف عملکرد شغلی
عملکرد شغلی به عنوان ارزش سازمانی رفتارهای شغلی کارمند در زمانها و موقعیتهای شغلی مختلف تعریف می شود. منظور از ارزش سازمانی، برآوردی است که سازمان از فعالیتها و خدمات کارکنان خود دارد؛ نظیر انجام وظیفه شغلی یا داشتن رابطه کاری مناسب با دیگر کارمندان (برمن[1]، 2003). نکته مهم در این تعریف این است که عملکرد شغلی به عنوان خاصیت یا ویژگی رفتاری معین تعریف شده، به ویژه این که عملکرد شغلی به عنوان خصوصیتی یک پارچه از رفتارهای جداگانه و مجزا که در گسترهای از زمان رخ می دهد در نظر گرفته شده است. نکته دوم در این تعریف این است که ویژگی رفتاری عملکرد شغلی، به ارزش مورد انتظار سازمان برمیگردد. با این تعریف، می توان عملکرد شغلی را به عنوان متغیری که بین مجموعهای از رفتارها که توسط افراد متفاوتی انجام می شود و رفتارهایی که به وسیله افرادی مشابه در زمانها متفاوت انجام می پذیرد به شمار آورد (برمن، 2003).
اسپکتور[2] بیان می کند که مردم زمانی می توانند در مشاغل خود به خوبی عمل کنند که از توانایی و انگیزش لازم برای داشتن عملکرد مناسب بهرهمند باشند. در واقع وی معتقد است که توانایی و انگیزش، حالت و نیرویی درونی است که فرد را به رفتارهای خاصی وا می دارد. انگیزش باعث می شود که فرد، رفتاری را به صورت جهت دار، با تلاش و جدیت و تداوم در طول دوره زمانی خاص انجام دهد (اسپکتور، 2008).
در مورد عملکرد، دیدگاههای مختلفی ارائه شده است. عملکرد شغلی در واقع به مجموع رفتارهایی که در ارتباط با شغل، افراد از خودشان بروز می دهند یا به عبارتی میزان محصول و بازدهی است که به موجب اشتغال فرد در شغلش (اعم از خدماتی، آموزش و تولیدی) حاصل می شود (رشیدپور[3]، 2000).
عملکرد شغلی همان بازده افراد طبق وظایف قانونی و مقرر می باشد و عبارت است از پیامد فعالیتهای نیروی انسانی در خصوص انجام وظایفی که به او واگذار می شود و میزان تلاش و حدود موفقیت کارمند در اجرای وظایف شغلی و تکالیف رفتاری مورد انتظار را بیان می کند (بابو[4] و همکاران، 1997). همچنین منظور از عملکرد شغلی نحوه و میزان انجام وظایف و مسئولیتهای محوله توسط کارشناس می باشد (الوانی و معمارزاده[5]، 1995).
عوامل مؤثر در عملکرد شغلی
توانایی و انگیزش: مارچانت[6] (2000)، دو عامل توانایی و انگیزش را در عملکرد شغلی مؤثر می داند وی بیان می کند که جهت توانمند کردن افراد می بایستی آنها را آموزش داد و برای برانگیختن آنها باید از عوامل انگیزشی استفاده کرد، در واقع دو عامل انگیزشی و آموزشی در عملکرد شغلی افراد از دید وی نقش تعیینکننده دارند (رضوانفر و رضایی، 1386).
انسانها انگیزههای جسمانی، روانی و اجتماعی گوناگونی دارد که میزان فعالیت آنها را کنترل می کند و در حد امکان ارضای این انگیزه ها، از کار و فعالیت خود احساس خشنودی می کنند. صرف نظر از غذا و مسکن، انسانها به دنبال انگیزه هایی از قبیل احساس موفقیت، احساس مسئولیت، جلب احترام و محبت متقابل با دیگران و تلاش برای خود شکوفایی هستند. به نظر هرزبرگ[7] احساس رضایت مندی از نوع کار و حرفه و این که شخص خود را در حال پیشرفت بداند و احساس خود شکوفایی مهم ترین عامل علاقهمندی به شغل است و میزان درآمد و محیط روانی کار از این لحاظ در درجه دوم اهمیت قرار دارد (حجازی و اروانی، 1381).
یکی از مسائلی که پیوسته که نظر دانشمندان را به خود جلب کرده است انطباق محیط و الگوهای محیطی با ویژگیهای شخصیتی افراد است که خرسندی و ارضاء نیاز درونی فرد را به همراه دارد و زمینههای پیشرفت در فعالیتهای شغلی و اجتماعی فرد را نیز فراهم می نماید. هالند[8] (1973) نظریه خود را در زمینه شغل و شخصیت چنین بیان می دارد که اگر ما الگوی شخصیتی یک فرد و الگوی محیطی او را بدانیم می توانیم در اصل با بکارگیری دانسته هایمان در مورد تیپهای شخصیتی و الگوهای محیطی به پیش بینی برخی از نتایج اینگونه سازگار شدنها پرداخت. این گونه نتایج شامل انتخاب شغل، تغییرات کاری، موفقیت شغلی، صلاحیت فردی و رفتار تربیتی و اجتماعی میگردد. جریان تصمیم گیری تحت تأثیر تجارب حاصل از تحصیلات، اشتغال، خصوصیات ارثی و فشارهای اجتماعی است. به اعتقاد کینزبرگ[9]، انتخاب شغل فرایندی پیوسته و تکاملی است و با عواملی نظیر ارزشهای فردی، واقعیات محیطی، عوامل عاطفی فرصتهای تربیتی بستگی کامل دارد. به عبارت دیگر، انتخاب شغل فرایندی است که طی زمان خاص انجام می گیرد و زمان خاص آن هنگامی است که فرد طی آن به توافق میان انتظارات و امکانات و خصوصیات خود برسد (شفیع آبادی، 1375).
[1] Borman
[2] Spector
[3] Rashidpoor
[4] Babu
[5] Alvani and Meimarzadeh
[6] Marchant
[7] Herzberg
[8] Halend
[9] Kinzberg
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 69 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 39 |
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
تعارضات زناشویی
خانواده به عنوان یک نظام تعریف میشود و طبق این تعریف رفتار اعضای یک خانواده تابعی از رفتار سایر اعضای خانواده است و خانواده نیز مانند هر سیستمی متمایل به تعادل است. لذا رفتار اعضای آن در مجموع بهگونهای است که تعادل سیستم حفظ شود (باغبان و مرادی، 1382).
ازدواج با تشکیل خانواده به قدمت تاریخ و حتی ما قبل تاریخ است و مشکلات زناشویی از همان ابتدا وجود داشته است. اما دلایل پیچیده ماندن مشکلات زناشویی آن است که ما هنوز بعد از گذشت قرنها خانواده را نمیشناسیم. ازدواج به دلایل زیادی دچار تعارض میشود. از جمله مشکلات شناخته شده در این زمینه میتوان مسائل اقتصادی، روابط جنسی، روابط خویشاوندی، دوستان، فرزندان، نحوه صرف اوقات فراغت، خیانت، به پایان رسیدن عشق متقابل، مشکلات عاطفی، سوءاستفاده جسمانی، ازدواج در سنین پایین، درگیریهای شغلی و غیره را نام برد (ثنایی، 1378).
تعارض در روابط زناشویی زمانی به وجود میآید که زوجها در زمینه همکاری و نیز تصمیمهای مشترک درجات متفاوتی از استقلال و همبستگی داشته باشند. درک تعارضات و کمک به همسران در یادگیری و حل این مشکلات بسیار مهم است. برخی از تعارضات و ناسازگاریها ممکن است در هر رابطهای طبیعی باشد (ثنایی، 1378).
اما امکان تعارض در هر انسانی وجود دارد. بعضی از زوجها تعارضات بیشتری نسبت به بقیه دارند و بعضی قادرند با تعارضات به طور سازندهای برخورد نمایند. زوجهایی که نسبت به دیگران بستهتر هستند امکان بیشتری برای جلب رضایت در روابط خود دارند. بنابراین امکان تعارض بیشتری نیز دارند. تعارض میتواند عشق و حتی یک ازدواج خوب را تخریب کند. از طرف دیگر میتواند تنشها را تسکین دهد و هر دو نفر را بهتر از قبل در کنار هم قرار دهد. این امر بستگی به شرایط کلی، نوع تعارض، روشی که بر آن تکیه میشود و نتیجه نهایی دارد. ناسازگاریهای درون خانواده سبب میشود تا روابط اعضای خانواده به هم بخورد و از هم بگسلد و وحدت میان اعضای خانواده به خطر بیفتد و در نهایت منجر به فروپاشی آن گردد. تعارضات زناشویی دو منشأ دارد، عدم تعادل ساختار خانواده و عدم پایبندی هر یک از زوجها به هنجارها و تخلف از آنها (هاشمی، 1376).
وقتی دو نفر در کنار هم قرار میگیرند مسلماً اختلاف سلیقه و درگیری به وجود میآید. این کاملاً طبیعی است و نیاز به تغییر و تکامل را نشان میدهد. اگر به این امر آگاه باشید میتوانید از قبل برای اختلافات برنامهریزی کنید و برای آن آماده باشید. بعد از آن برای رسیدن به توافقاتی که میخواهید استفاده کنید. به یاد داشته باشید خیلی آسان تر است که برای اختلاف آمادگی داشته باشید تا اینکه کاملاً در آن غرق شده باشید و بعد بخواهید از آن استفاده کنید. اختلاف قسمتی طبیعی از هر رابطهای است و بیشتر اوقات نشانه تمام شدن عمر رابطه نیست. باید به اختلافات زناشویی خوشامد گفت چون نشانهای برای تلاش برای رابطهای بهتر و تکامل یافته تر و راهی برای فهم متقابل عمیق تر است (بارکر، 1990).
پرهیز از اختلاف در زندگی زناشویی این واقعیت را تغییر نمی دهد که مسالهای در زندگی زناشویی وجود دارد که باید به آن رسیدگی شود. اختلافات که بالا میگیرد دلیل بر این است که زن و شوهر باید وقت بیشتری با هم بگذرانند. در غیر این صورت فاصله بیشتری بین آنها ایجاد میشود و بیشتر از هم دور میشوند. اختلاف باعث از نو پیدا شدن ارزشهای مهم میشود و کمک میکند زن و شوهر برای یک هدف مشترک دوباره با هم متحد بشوند. هنگامی که در زندگی زناشویی اختلافی پیش میآید طرفین ممکن است دریابند وقت آن رسیده که نقشهای کنونی خود را کنار بگذارند و نیز انتظارهایی را که از طرف مقابل دارند تغییر بدهند. اختلاف معمولاً نشان دهنده این است که زن و شوهر روشهای قدیمی با هم بودن را پشت سر گذاشته اند و باید پیوسته برای رابطه خود دوباره برنامهریزی و آن را احیا کنند. گوش کردن، صحبت کردن، برقراری ارتباط، حل مساله، تصمیم گیری مشترک. . . اینها لازمه ارتباط بین زن و شوهر هستند. رابطه بدون مهارتهای ارتباطی و اختصاص زمان مفید برای صحبت درباره مسائل مشترک خیلی زود به دردسر میافتد و منجر به شکست میشود (بارکر، 1990).
تعارض، اغلب دلیل مراجعه همسران برای درمان است زوجها ممکن است بدان دلیل به درمانگر مراجعه میکنند که نمیتوانند با هم باشند و یا این که آنها از زندگی ناراضی یا افسردهاند، اغلب برای رفتارهای همدیگر، انگیزههای منفی فرض میکنند. یکی از ویژگیهای بارز چنین همسرانی آن است که وقتی طرف مقابلشان چنین رفتاری را نشان میدهد، آنها شروع به ذهن خوانی میکنند و وقتی درمانگر با چنین زوجهایی صحبت میکند، روشن میشود که زوجها میزانی از تعارض را تجربه میکنند. تعارض مقداری از انرژی رابطهشان را میگیرد. در این موقع ممکن است لازم باشد زوجها یاد بگیرند تا مشکلات شان را در بیرون با یکدیگر وارسی کنند به جای اینکه ذهن همدیگر را بخوانند (سودانی، 1385).