دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 17 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 67 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
مقدمه
یکی از سنن بسیار کهن در روابط خانوادگی بشری این است که مرد هنگام ازدواج، برای زن «مهر» قائل می شده است. چیزی از مال خود به زن یا پدر زن خویش می پرداخته است. و به علاوه در تمام مدت ازدواج عهده دار مخارج زن و فرزندان خویش بوده است.ریشه این سنت چیست؟ چرا و چگونه به وجود آمده است؟ مهر دیگر چه صیغه ای است؟ نفقه دادن به زن برای چه؟ آیا اگر بنا باشد هر یک از زن و مرد به حقوق طبیعی و انسانی خویش نائل گردند و روابط عادلانه و انسانی میان آنها حکمفرما باشد و با زن مانند یک انسان رفتار شود مهر و نفقه مورد پیدا می کند؟ یا اینکه مهر و نفقه یادگار عهدهایی است که زن مملوک مرده بوده است، مقتضای عدالت و تساوی حقوق انسان ها، خصوصاً در قرن بیستم، این است که مهر و نفقه ملغی گردد، ازدواج ها بدون مهر صورت گیرد و زن خود مسؤولیت مالی زندگی خویش را به عهده بگیرد و در تکفل مخارج فرزندان نیز با مرد متساویاً شرکت کند.سخن خود را از مهر آغاز می کنیم. ببینیم مهر چگونه پیدا شده و چه فلسفه ای داشته و جامعه شناسان پیدایش مهر را چگونه توجیه کرده اند؟به عقیده ی ما پدید آمدن مهر نتیجه ی تدبیر ماهرانه ای است که در متن خلقت و آفرینش برای تعدیل روابط زن و مرد و پیوند آنها به یکدیگر به کار رفته است.مهر از آنجا پیدا شده که در متن خلقت نقش هر یک از زن و مرد در مسئله عشق مغایر نقش دیگری است. عرفا این قانون را به سراسر هستی سرایت می دهند، می گویند قانون عشق و جذب و انجذاب بر سراسر موجوداتو مخلوقات از لحاظ اینکه هر موجودی وظیفه خاصی را باید ایفا کند متفاوتند، سوز در یک جا و ساز در جای دیگر قرار داده شده است. مهریه، صداق یاکابین، مقدار مالی است که از سوی شوهر به زن در فرآیندی به نام ازدواج داده می شود. اما آیا واقعاً ازدواج یک معامله و عقدی همانند دیگر عقود است؟ اگر ازدواج به معنای قرارداد و پیمان زناشویی باشد، مهر و محبت و عشق در این معامله، در کجای آن قرار دارد؟ چگونه می توان از یک قرارداد و معامله انتظار دست یابی به آرامش را داشت که در آموزه های قرآنی به عنوان یکی از مهم ترین اهداف ازدواج و همسری مطرح شده است؟ و اصولا فلسفه و اهداف مهریه و صداق در آموزه های قرآنی، چیست؟
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 14 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 37 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
مقدمه
اشتغال ارزش محوری جامعه است و رفع بیکاری نیروی انسانی به عنوان یک پدیده ی مخرب اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، همواره از جمله دغدغه های اساسی برنامه ریزان بوده است. بدین روی موضوع اشتغال و بهره وری کامل و مناسب از نیروی انسانی باید به عنوان یکی از اهداف راهبردی توسعه ی کشور در نظر گرفته شود . امروزه در بسیاری از کشور های در حال توسعه ، بیکاری یکی از مهمترین مسائل اجتماعی است و یکی از نامطلوب ترین پدیده های اجتماعی اقتصاد که پیامد های مختلفی را در زمینه های مختلف به دنبال دارد؛ به طوری که در سال های اخیر به ویژه در حال حاضر اقتصاد ایران علاوه بر معضل بیکاری ، گریبانگیر پیامد های آن و مشکلات دیگری مثل ناامنی ملی ، فقر و ناهنجاری های روانی ، خرابکاری و بزهکاری و روسپیگری ، مهاجرت ، قاچاق مواد مخدر ، طلاق و ... می باشد .علی رغم آنکه در ایران، گستره ی مشکلات اجتماعی چون بیکاری ، فقر ، تبعیض ، اعتیاد ، روسپیگری ، خشونت و....، به سبب عوارض سوء فردی و اجتماعی آنها و نقش منفی بر فرایند توسعه ی جامعه ایران ، نگران کننده بوده و ضرورت بررسی های علمی و مداخلات جدی مبتنی بر شواهد در سطوح مختلف را فراهم آورده است . مقاله ی حاضر به دنبال شناخت مسائل نیروی انسانی و اشتغال در ایران بوده است . .
موضوع اشتغال و دستیابی نیروهای انسانی به شغل مورد نظر از اساسی ترین نیاز های جامعه محسوب می شود . بیکاری به عنوان یک پدیده ی مخرب اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی مطرح بوده و رفع آن همواره از جمله دغدغه های برنامه ریزان بوده است اشتغال و بیکاری از جمله موضوعات مهم اقتصادی هر کشوری است ، به گونه ای که افزایش اشتغال و کاهش بیکاری به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع تاقی می شود . البته بسیاری از محققان با زمینه ها و سوابق آموزشی مختلف ، سرانجام در واکنش مناسب به این طرز فکر که مفهوم بیکاری را در حد بعد اقتصادی آن پایین می آورد ، توجه همگان را به این مسئله جلب کرده اند که لازم است بعد اقتصادی بیکاری با مجموعه ای از مفاهیمی که به همین اندازه حائز اهمیت می باشد ، از قبیل جامعه پذیری ، مشارکت ، شخصیت و غیره همراه گردد تا بدین وسیله هم در تجزیه تحلیل های علمی و هم در برنامه ی کاری ، همه ابعاد اجتماعی-فرهنگی جهان کار را شامل می گردد در واقع، بیکاری را گاهی علاوه بر اینکه یک پدیده ی اقتصادی می دانند یکی از معضلات اجتماعی نیز قلمداد می کنند ، از آن رو فرد بیکار چون خود را سبب هیچ فایده و و انگیزه ای نمی داند ، دارای انرژی برای تخریب و کنش های غیر معقول در جامعه می باشد
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 28 |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 32740 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 100 |
نمونه سوالات پودمان مدیریت خانواده دروس عمومی
مشاوره خانواده
مدیریت اقتصاد و برنامه ریزی در خانه
کاربری کامپیوتر
کاربرد و اصول نگهداری لوازم خانگی
روانشناسی و تعلیم و تربیت کودکان
حقوق خانواده
جمعیت، بهداشت و فوریتهای پزشکی
پرورش گلهای زینتی در خانه
دکوراسیون و تزئینات داخل خانه
آشپزی و سفرهآرایی
آداب معاشرت و همسر داری نمونه سوالات پودمان مدیریت خانواده دروس عمومی
مشاوره خانواده
مدیریت اقتصاد و برنامه ریزی در خانه
کاربری کامپیوتر
کاربرد و اصول نگهداری لوازم خانگی
روانشناسی و تعلیم و تربیت کودکان
حقوق خانواده
جمعیت، بهداشت و فوریتهای پزشکی
پرورش گلهای زینتی در خانه
دکوراسیون و تزئینات داخل خانه
آشپزی و سفرهآرایی
آداب معاشرت و همسر داری
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 23 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 66 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
مقدمه
در مورد رابطه روح و بدن باید گفت بدن مرتبه ای از مراتب نفس و روح است و به همین دلیل در حقیقت، بدن در نفس و روح است نه این که روح در بدن موجود باشد؛ زیرا براساس حکمت متعالیه نفس به دلیل جامعیت و قوت وجودی دارای مراتبی است که بدن از مراتب پایین آن محسوب می شود، و شعاعی از اشعه آن است؛ در نتیجه باید گفت در حقیقت بدن در نفس و روح است نه این که روح در بدن باشد.
تبیین رابطه نفس و بدن از مسائل مهمی است که هنوز از مشکل ترین مباحث فلسفی نفس است. توضیح این که؛ دو مطلب نزد همه اندیشمندان بدیهی و روشن است:
1. در وجود انسان دو نوع ویژگی مشاهده می شود که بسیار متفاوتند؛ نوع اول ویژگی نفسانی مانند؛ آگاهی، اراده، هویت شخصی، خوشحالی، غم، احساس درد و...که هیچ یک از معیار های فیزیکی بر آن تطبیق نمی کند و با آن قابل اندازه گیری نیست. نوع دوم ویژگی های فیزیکی و جسمانی است.
2. ویژگی های نفسانی و فیزیکی در عین تفاوت، به طور بسیار عمیق و پیچیده ای با یکدیگر در ارتباطند.
ولی در این که با چه بیان و تبیین فلسفی می توان آن رابطه را توضیح داد؛ فیلسوفان و حکیمان وحدت نظر ندارند.
قرآن مجید تصریح مىکند که ارتباط روح با بدن دو مرحله دارد و ممکن است در مرحلهاى ارتباط روح با بدن قطع شود در حالى که این ارتباط در مرحلهاى دیگر همچنان باقى است. این مسأله، علاوه بر اینکه به شیوه هاى تجربى قابل اثبات است، فى نفسه نیز قابل توجه است.