دانلود پاورپوینت انگیزش - تمایل به انجام کار است و در گرو توانایی فرد ، تا بدان وسیله نوعی نیاز تأمین گردد . انگیزه ها( Motives ) را گاهی به عن...
دانلود پاورپوینت انگیزش و رفتار - بنام خدا انگیزش و رفتار رفتار رفتار عبارت از یک رشته فعالیت می باشد. انسان همواره در حال انجام کاری (فعالی...
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 108 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
انگیزش در مدیریت
هدف رفتاری
مقدمه :
بطورکلی انسانها باید برانگیخته شوند تا رفتار مشخص و معینی را از خویش بروز دهند، یکی از راههایی که باعث افزایش تولید یا بطور کلی بالا رفتن کیفیت کار در سازمانها می شود، برانگیختن کارکنان به شیوه های مختلف است این اصلی است که هر مدیری برای پیشرفت کارش و اعمال مدیریت صحیح ناگریز به اعمالآن است در واقع مدیری با استفاده از شیوه ها و متدهای مختلف از مهارت های متعددی استفاده می کند تا این مهارت او را در راه رسیدن به اهداف سازمانی یاری دهد. از مهمترین این مهارتها همانطور که ذکر شد ایجاد انگیزه در کارکنان است، «ضروری ترین تکلیفی که بر عهده مقامات رهبری در جامعه اسلامی در ایجاد انگیزش برای مدیریت ها مقرر است این است که برای تامین سعادت مردم جامعه آنان را از هدف اصلی حیات بطور کلی و انگیزش اصلی و انگیزشهای ثانوی و فردی آن آگاه ساخته و آنها را برای مردم چنان تعلیم دهد و قابل پذیرش سازد که مردم فعالیت های خود را در جامعه و در هر موقعیتی که باشند آگاهانه و از روی آزادی انتخاب نمایند هدف اصلی حیات انسانها در این زندگانی عبارت است از قرار گرفتن در جاذبه کمال اعلی ازمسیر ذیل که عبارت است از تکاپویی آگاهانه در حیات هر یک از مراحل زندگی که در این تکاپو سپری می شود و با نظر به عظمت انگیزش هدف در اشتیاق حرکت به مرحلهم بعدی می افزاید» از انگیزش تعاریف متعددی بعمل آمده است که ذیلا به برخی ازآنها اشاره می کنیم.
تعریف انگیزش
انگیزش عبارتست از هنر اداره کردن یک گروه برای رسیدن به اهداف با رغبت و تلاش پیگیر درونی (آیین مدیریت ص 142)
انگیزش عبارتست از: بکارگیری توانایی فکری، خلاقیت، تجربه وجهان بینی با توجه به عوامل بوم شناسی و محیطی همراه با طرح ریزی عقلانی برای حرکت جمعی بسوی اهداف سازمان (آیین مدیریت ص 142)
انگیزش عبارتست از ریشه های محرکی که فرد را وادار به بروز نوعی عمل یا رفتار می کنند تا نیازهایی را که آرزو دارد برطرف سازد (روابط انسانی در مدیریت، کمال پرهیزکار، ص 178)
انگیزش علت ها و سبب هایی که کلیه سلوک و رفتار آدمی را چه بصورت انفرادی و چه بصورت گروهی بوجود می آورند می باشد (روابط انسانی در مدیریت، کمال پرهیزگار، ص 178)
انگیزش عبارتست از عامل محرکه ای که مدیران در اعضاء سازمانی خود ایجاد می نمایند تا بتوانند برای حصول به اهداف سازمانی راه را هموار سازند (همان منبع ص185)
یکسان بودن همه در برابر مقررات: یکی از راههایی که باعث تشویقو تهییج افراد در سازمانها می شود این است که مدیر همه آنها را به یک چشم بنگرد، وقتی که انسانها در اصل آفرینش و خلقت با هم بطور مساوی آفریده شده اند دلیلی وجود ندارد که امتیازات خاصی برای گروهی از ایشان قائل شویم (البته با توجه به نوع تخصص و کیفیت کارمدیر ناگزیر به بعضی اعمال نظر ها در چهارچوب قانون می باشد) هرچند که استعداد و لیاقت ها متفاوت است ولی در پیشگاه قانون و در برابر مقررات همه یکسان هستند. «یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده» (نساء آیه 1) ای مردم از پروردگارتان بترسید و تقوا پیشه کنید که همه شما را از یک انسان آفرید است.
«هوالذی خلقکم من نفس واحد (اعراف189)
او است خدایی که شما را از نفس واحد آفرید.
«یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم» (حجرات آیه 13)
ای مردم ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شعبه ای بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا همدیگر را بشناسید، همانا گرامی ترین شما نزد پروردگار پرهیزگارترین شماست.
حضرت علی (ع) در خطبه 126 نهج البلاغه می فرماید:
«اتامرونی ان اطلب النصر بالجور فیمن ولیت علیه؟ والله لااطور به ما سمر سمیر و ما ام نجم فی السماء نجما و لوکان المال لی لویت بینهم فکیف و انما المال مال الله».
از سخنان آن حضرت است که وقتی از او پرسیدند که چرا عطا و بخشش (بیت المال صدقات و غنایم) را میان مردم بالسویه تقسیم می نماید و اشخاصی را که سبقت در اسلام داشته یا دارای شرافت و بزرگی بودند برتری نمی دهد امام علیه السلام فرمود: آیا دستور می دهید مرا که یاری بطلبم به ظلم و ستم بر کسی که زمامدار او شده ام (به سنت پیامبر اکرم رفتار نکرده، به زیردستان ستم رواداشته و خود را مشمول خشم پروردگار گردانم سوگند بخدا این کار را نمیکنم مادامیکه شب و روز دهر مختلف و ستاره ای در آسمان باقوه جاذبه ستاره ای را قصد می نماید هرگز چنین نخواهم کرد اگر بیت المال مال شخص من هم بود آن را بالسویه بین مسلمانان تقسیم می کردم، پس چگونه یکی را بر دیگری امتیاز دهم حال آنکه مال خداست و زیر دستان و مستمندانجیره خوار او هستند. با دقت در فرمایشات حضرت روشن می شود که یکی از راههایی که می توان افراد را وادار به انجام آنچه می خواهیم واداشت، این استکه همه را یکسان بدانیم و از این طریق انگیزه کار کردن درست را در آنها ایجاد نماییم. «هرکاری که آگاهانه از یک انسان سر زند نیازمند اشتیاق جدی برای وصول به هدفی است کهبرای انسان دارای انگیزش می باشد در این خصوص موارد زیر قابل توجه است.
سالم بودن عناصر روانی و غرایز طبیعی و همچنین اعتدال و هماهنگی مقتضیات و شرایط برون ذاتی اولین عامل بوجود آمدن زمینه برای انگیزش صحیح است اشخاصی که فاقد این شرط هستند نمی توانند مدیریت صحیح داشته باشند.
کار اختیاری نیاز به درک هدف و قبول انگیزش آن دارد هر اندازه اجزاء مجموعه ای که مدیریت درباره آن انجام می گیرد انسانی و انسانی تر بوده باشد آگاهی و آزادی بیشتر در شخصیت مدیر مورد نیاز خواهد بود.
مراتب شدت و ضعف اراده و تسهیل برای وصول به هدف تابع شدت و ضعف انگیزش آن هدف است.»
قرار دادن هر کس در جایگاه خودش: یکی دیگر از راههای ایجاد انگیزه در کارکنان قراردادن هرکسی در جایگاه مخصوص خویش است، گاهی اوقات اتفاق می افتد که مدیران در سازمان از اعضاء زیر دست خود شکایت می کنند که کارهای محوله خویش را در حد مطلوب انجام نمی دهند. این شکوه و گله و شکایت شاید در بعضی اوقات درست و صحیح باشد ولی در بیشتر مواقع چون کلیه کارکنان سازمانی در بدو استخدام ممکن است مورد ارزیابی و سنجش استعداد و توانایی لازم برای کارشان قرار نگیرند، لذا افراد در قسمت هایی مشغول کار می شوند که با توانایی هایشان سازگار نیست یا علاقه و کشش لازمه را ندارند. این قاعده هم در مورد توانایی سطح بالا و هم سطح پایی صدق می کند اگر شخصی را که دارای قابلیت های فراوان و توانمندی زیادی است در یک پست ورده پایین قرار دهیم به همان اندازه کار دچار خلل خواهد شد که شخصی با حداقل توانایی را در سمت بالاتر قرار دهیم، در هر دو نفر انگیزه های لازم برای کار کردن از بین خواهد رفت. علت اساسی این نوع انحرافات در قضاوتها یک موردش به عدم شناخت از انگیزه های افراد بر می گردد، در واقع هم وقت هم نیروی انسانی و هم مادی سازمان به هدر خواهد رفت پس یکی از بارزترین رموز موفقیت سازمان همانطور که در فصول قبل آمده است تشخیص دقیق جایگاه هر فرد می باشد، دقت مدیر درجذب نیروهای کارآمد و جایگزینی دقیق افراد محیط کاررا نیز به محیطی گرم و صمیمی تبدیل خواهد کرد و خشکی و سردی ها جای خود را به صمیمیت و دلگرمی خواهد داد.
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 7 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 60 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 53 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
تعریف انگیزش
اصطلاح انگیزش نخستین بار از واژه لاتین Move که به معنی حرکت است گرفته شده اما این واژه برای توضیح واژه انگیزش بسنده نیست.
از دیدگاه اتکینسون[1] انگیزش عبارت است از: تاثیرهای همزمان در هدایت، قوت و تداوم تلاش.
جونر[2] میگوید:انگیزش عبارت است از اینکه چگونه رفتار آغاز میشود، نیرو میگیرد،نگاهداری و هدایت میشود،باز می ایستد و چه نوع واکنش ذهنی در موجود زنده به هنگامی که همه اینها در جریان است وجود دارد (ستیرز و پورتر 1375، 7).از نظر ستیرز انگیزش یعنی نیروهایی که موجب میشوند افراد به گونهای خاص رفتار کنند (مورهد و گریفین 1377، 8).
همچنین برای انگیزه تعاریف زیادی ارائه شده که به ذکر چند تعریف بسنده میکنیم:
انگیزه عبارت است از یک محرک درونی که انسان را به انجام کار بر میانگیزد.
انگیزه عبارت است از حالت یا شرایطی که انسان را به انجام کار یا قبول عقیدهای ترغیب میکند.
انگیزه عبارت است از ایجاد شوق رسیدن به چیزی یا انجام کاری یا درک عقیدهای.
خلاصه: انگیزهها چراهای رفتار هستند، آنها موجب آغاز و ادامه فعالیت میشوند و جهت کلی رفتار یک فرد را معین میکنند.
مدیران برای حرکت به سوی «اهداف سازمانی یا عملیاتی» و پیشبرد کارها انسانهایی را در امور مختلف به کار میگیرند و همهی آنها را برای وصول به اهداف مزبور بسیج میکنند.
به طور کلی شیوههای بسیج به کارگیری و حرکت دادن انسانها برای انجام دادن کار بر دو نوع است:
1 - براساس میل و رغبت؛
2 - براساس زور و جبر.
مقصود از اجبار آن نیست که افراد مانند بردگان قدیم در انتخاب سازمان یا شغل خود اختیار نداشته باشند، زیرا امروزه به کارگیری به این شکل، تقریباً وجود ندارد، بلکه مقصود از اجبار آن است که فرد با میل و علاقهی خود برای بدست آوردن لقمهای نان یا مسائلی از این قبیل، شغلی را انتخاب کند، و لکن به کارهایی که انجام میدهد، علاقهمند نبوده و با تحکم و دستور مافوق به کار گرفته میشود و برای این که اخراج نشود، ناچار دستورات را عمل میکند.
امروزه برای به کارگیری انسانها قبل از استفاده از زور بر میل و علاقهی آنان تکیه میکنند و معتقدند باید به گونهای مدیریت کرد که کارکنان با علاقهمندی فعالیت کنند و برای رسیدن به این مقصود لازم است مشخص شود که حرکتهای انسانها از چه چیزهایی سرچشمه میگیرد، وقتی آن عوامل که محرکها هستند شناخته شد، میتوان به گونهای بر آن محرکها تأثیر گذارد و در او علاقه مندی و انگیزش ایجاد نمود که بر رفتار او تأثیر گذارد و حرکت در مسیر «اهداف سازمانی» محقق شود.
با توجه به مطالب بالا ضرورت بحث از انگیزش های انسانی معلوم میگردد. عدهای از دانشمندان با استفاده از دانش روانشناسی و انجام آزمایش هایی در این زمینه، مطالبی تحت عنوان رفتار سازمانی مطرح نمودهاند که در این جا در حد ضرورت به مسائلی از آن اشاره میشود.
عامل ایجاد انگیزش محرک هایی هستند که بصورت روانی و زیستی مطرح میشوند. دست یابی به محرک های روانی ارضاء خاطر را بوجود می آورد و بدست آوردن محرک های زیستی رفع نیازهای جسمی را برای زنده ماندن موجب میشود که در هر صورت فرد را به طرف انجام امری، تحقق هدفی یا برآورده شدن خواستهای سوق می دهند.حالات ایجاد شده بوسیله محرکها انگیزش است که فرد را رواناًبه حرکت وادار می سازد(عسکریان1370، 125).
در بحث انگیزش عمدتاً به موارد ذیل توجه میشود:
1 – چه چیزی به رفتار انسان انرژی می بخشد؟
2 – مسیرها و کانالهای رفتار چیست؟
3 – رفتار چگونه حفظ میشود و تداوم می یابد؟
عامل اول مشخص کننده نیروهای محیط و نیروهای انرژی زا جهت انجام رفتار افراد به طرز معین می باشد که اغلب این محرکها را به جریان می اندازد.
عامل دوم نشان دهنده هدف گرایی افراد است.
عامل سوم بیانگر بازخورهایی است که منجر به تشدید رفتار و مسیر انرژی افراد میشود و یا اینکه آنها را از ادامه عمل باز میدارد و مسیر تلاش آنان را تغییر میدهد (رحیمی 1374، 64).
2-2-1 انگیزش و رفتار
رفتار بطور اساسی هدف مدار است. بعبارت دیگر رفتار انسانها عموماً با میل رسیدن به هدفی خاص برانگیخته میشود. هر رفتاری مجموعهای از فعالیتهاست و برای اینکه یک مدیر بتواند بفهمد که یک شخص در یک لحظه معین در چه فعالیت یا فعالیتهایی ممکن است درگیر شود و چگونه می تواند رفتار او را پیش بینی یا حتی کنترل کند باید بداند که کدام انگیزه ها یا نیازهای مردم عمل معینی را در زمان بخصوصی موجب میشوند.
[1] - Etkinson
[2] - Jouner
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 39 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 41 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
*تحقیق درباره انگیزش*
تعریف انگیزش :
روانشناسان انگیزش را فرآیند هایی می دانند که در برانگیختن ، جهت دادن و پایایی رفتار نقش آفرین هستند. در واقع انگیزش یک حالت فرض در موجود زنده است که برانگیزانندهی رفتار می باشد و ارگانیسم را به قسمت یک هدف سوق می دهد .
تفاوت انگیزه و انگیزش :
از نظر دستور زبان فارسی انگیزه اسم و انگیزش اسم مصدر از مصدر «انگیختن» است . بنا به نوشتة لغت نامة دهخدا ، انگیختن یعنی حرکت درآوردن .
انگیزه یعنی سبب ، علت و چیزی که کسی را به کاری وادار کند . انگیزش یعنی تحریک و ترغیب : تحریک حالتی است که در اثر دخالت یک محرک (انگیزه) به وجود می آید . فرق این دو ، تا اندازه ای مثل فرق محرک با تحریک است می دانیم که تحریک حالتی است که در اثر دخالت یک محرک بوجود می آید . حال اگر انگیزش را تحریک بنامیم انگیزه محرک است ، برای نمونه انقباض و انبساط مردمک چشم بر اثر نور (مثال محرک و تحریک) .
انواع انگیزه :
1-نیازها 2-تمایلات 3-مشوقها 4-سائقها
نیاز : یعنی حالت کمبود ، اصطلاح نیاز دست که در دو معنی مختلف به کار رفته است :
1-نیازهای جسمی یا فیزیولوژیک
2-نیازهای روانی
نیازهای روانی حتماً باید ارضاء شوند تا بتوانیم زنده بمانیم .
برخی از نیازهای جسمی ، در صورتی که بخواهیم زنده بمانیم حتماً باید ارضاؤ شوند . این نیازها عبارتند از نیاز به اکسیژن ، غذا ، آب ، اجتناب از درد ،درجه حرارت مناسب و حذف مواد زائد .
برخی نیازهای جسمی یا فیزیولوژیک مثل گرسنگی و تشنگی حالت هایی هستند که کمبود فیزیکی را نشان می دهند . بعنوان مثال وقتی برای مدتی غذا نخوریم یا آب ننوشیم ، احساس می کنیم که به غذا یا آب نیاز داریم، پس بدن ارگانیسمی است که به اکسیژن ، مایعات ، کالریها ، ویتامین ها ، مواد معدنی و غیره نیاز دارد .
در میان نیازهای روانی ، می توان نیاز به پیشرفت ، قدرت ، عزت نفس ، تایید اجتماعی و تعلق را نام برد . نیازهای روانی ، از دو جنبة مهم ، با نیازهای فیزیولوژیک تفاوت دارند . از یک طرف نیازهای روانی الزاماً به حالت های کمبود استوار نیستند . مثلاً متخصصی که نیاز به پیشرفت شدیدی نشان می دهد ممکن است در گذشته ، بارها موفق شده باشد . از طرف دیگر ممکن است نیازها از پیش آموخته شده باشند یا حتی بتوان به کمک تجربه آنها را آموخت ، در صورتی که نیازهای فیزیولوژیک ،در ساخت فیزیکی ارگانیسم وجود دارند . از آنجا که انسانها از یک ساخت زیستی مشابهی برخوردار هستند . فرض بر این است که نیازهای فیزیولوژیک همانندی نیز خواهند داشت و چون تجربه های یادگیری انسانها متفاوت استا . فرض بر این است که از نظر نیازهای روانی کاملاً متفاوت باشند .
2-میل : عبارت است از حالت برانگیختگی ارگانیسم بر اثر یک نیاز .
تمایلات زیستی و فیزیولوژیکی : نیازهای فیزیولوژیک ، تمایلات فیزیولوژیک را به وجود می آورند . تمایلات فیزیولوژیک یعنی حالتی که در درون ارگانیسم فعال می شوند و رفتاری را بوجود می آورند که این نیازهای فیزیولوژیک را کاهش می دهد . این تمایلات ذاتی هستند یعنی اکتسابی نیستند . بنابراین به آنها تمایلات اولیه گفته می شود . اما یادگیری می تواند رفتاری را که موجب ارضاء آنها می شود تحت تاثیر قرار دهد .
در ایجاد انگیزش علاوه بر عوامل درونی که شامل دستگاه عصبی ، درون ریز و اندام های بیرونی است . عوامل بیرونی مانند عوامل شناختی ، محیطی و اجتماعی و فرهنگی نیز دخیلند .
تمایلات اجتماعی : پول ، موفقیت ، قدرت و ... نمونه هایی از تمایلات اجتماعی هستند . تمایلات اجتماعی از این نظر با تمایلات اولیه تفاوت دارند که از طریق یادگیری اجتماعی آموخته می شوند اما درست مثل تمایلات فیزیولوژیک و تمایلات تحریک خواهی ، تمایلات اجتماعی نیز ما را بر می انگیزد و رفتاری ایجاد می کند که متوجه یک هدف است .
3-سائق : اصطلاح روانی است نه زیستی . سایق نه نیازهای فیزیولوژیکی به تنهایی بلکه ویژگی انگیزشی نیز دارند . زیرا رفتار را نیرومند می سازند و آن را هدایت می کنند . برای مثال ، میل ما به خوردن از احساس اشتها ناشی می شود ، نه لزوماً از پایین بودن قند خون یا سلول های چربی چروکیده . به عبارت دیگر ما از سایق روانی آگاهیم نه از نیاز واقعی بدن . وقتی که سایق به اندازة کافی برای جلب توجه فرد ، نیرومند می شود او را برای انجام دادن رفتارهای هدف گرایی آماده می کند که می تواند سایق را کاهش دهد .
4-مشوق : یک شی مشخص یا موقعیتی است که می تواند نیازی را برطرف کند یا به خودی خود جالب باشد و فرد را برای پرداختن یا نپرداختن به یک زنجیرة رفتار جذب یا دفع کند . برخی از مشوقها تقویت کنندة نخستین نامیده می شوند چون بدون یادگیری قبلی در نقش پاداش عمل می کنند . برای مثال طعم شیرین غذا ، برخی دیگر تقویت کننده های ثانویه هستند که اثربخشی آنها حداقل تا حدودی ناشی از یادگیری نوعی رابطه بیان آنها و سایر رویدادهاست برای مثال پول و یا نمره و ...
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
بازدید ها | 13 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 138 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 105 |
چکیده:
به منظور بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری مادران با انگیزش پیشرفت فرزندان آنها دربین دانش آموزان سال سوم دبیرستانهای دخترانه و پسرانه شهر اردبیل نمونه ای با حجم 200 نفر انتخاب شوند. (50 نفر پسر، 50 نفر دختر، 100 نفر مادران آنها)
سپس پرسش نامه شیوه های فرزند پروری بر مبنای الگوی بامریند روی مادران و پرسش نامه انگیزش پیشرفت هرمنس روی فرزندان آنها اجرا گردید.
پس از جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها توسط نرم افزار کامپیوتریSPSS نتایج نشان داد که مادرانی که شیوه تربیتی آنها دموکراتیک و آزادگذاری است انگیزش پیشرفت فرزندان آنها بیشتر است.
در این تحقیق از نظر انگیزش پیشرفت تفاوت معنی داری بین دو جنس مشاهده نشد.
فصل اول
چکیده:
مقدمه
بیان مسئاه
فصل دوم: ادبیات تحقیق
ساختار نظریه اتکینسون
ساختار نظریه اتکینسون
کارایی نظریه اتکینسون :
نظریه مورای
ویژگی های افراد پیشرفت گرا
فصل سوم : ابزار و روش تحقیق
- مقدمه
- روش تحقیق
- جامعه آماری، نمونه گیری و روش نمونه گیری
- مشخصات ابزار اندازه گیری
- متغیر مستقل و وابسته
- روشهای آماری
فصل چهارم: بررسی فرضیه ها
- مقدمه
- جداول ونمودارها واطلاعات توصیفی
- آزمایش تک تک فرضیه ها
فصل پنجم: بحث ونتیجه گیری
- نتیجه گیری از آزمایش فرضیه ها
- بحث درمورد نتایج
- پیشنهادات کاربردی
- پیشنهادهایی برای پژوهش
منابع