بررسی آسیب های زیست محیطی معدن بوکسیت جاجرم و کارخانه فرآوری آلومینای جاجرم
دسته بندی | معدن |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 2.659 مگا بایت |
تعداد صفحات | 122 |
فرآیندهای استخراج مقدار زیادی انرژی مصرف می کنند که اغلب از احتراق سوخت های فسیلی تامین می گردد. این سوخت ها تجدید ناپذیر بوده و محدودیت های تولید و مصرف آن در فرآیندهای مورد نظر ، ضرورت های حیاتی و گریز ناپذیر ، بهینه کردن مصرف آن را ایجاد می کند. ازسوی دیگر مشکلات ناشی از آلوده سازی محیط ، رعایت مسائل زیست محیطی و شرایط و تعهدات بین المللی لازم می باشد. مصرف بی رویه سوخت های فسیلی و عدم رعایت استانداردهای جهانی می تواند عرصه زندگی را برای انسان این عصر هرچه بیشتر تنگ نماید. به همین منظور در این مقاله ابتدا فرآیند استخراج آلومینیوم به اختصار بیان شده و بعد الودگی و مسائل زیست محیطی مرتبط با این فرآیند مورد بحث قرار می گیرد.
آلومینیوم یکی از فلزات پر مصرف و استراتژیک می باشد. این فلز پس از آهن با تولیدی در حدود 17 ملیون تن در سال بالاترین تولید جهانی فلزات را دارد. روش های تولید آلومینیوم را می توان در پنج روش مختلف گنجاند و بررسی کرد. ولی در حال حاضر آلومینیوم از الکترولیز ملح مذاب اکسید آن ( آلومین ) بدست می آید. با وجود آنکه آلومینیوم سومین عنصر فراوان پوسته زمین ( پس از اکسیژن و سیلیسیوم) است و مقدار آن در پوسته زمین 8.8% است. ولی تنها منبع اقتصادی برای تولید اکسید آلومینیوم (Al2O3) ، سنگ معدنی به نام بوکسیت می باشد. بوکسیت یک کانی نبوده و مینرال های آن بوهمیت و ژیپست است. بوکسیت از نظر عیار 50 تا 60 درصد آلومینا(Al2O3) داردو مهمترین ناخالصی های آن Fe2O3 SiO2 Tio2 می باشند.
فهرست مطالب
چکیده1
استخراج و آماده سازی بوکسیت 2
تولید Al2O3خالص3
مقدمه5
اهداف و منافع ارزیابی اثرات زیست محیطی6
قوانین مقررات مرتبط با پروژه های ارزیابی در ایران8
فصل اول9
چکیده غیر فنی 9
هدف از اجرای پروژه و لزوم انجام آن:10
فصل دوم18
تشریح پروژه18
فصل سوم23
مراحل آماده سازی و اقدامات زیربنایی23
مراحل آماده سازی زمین ساخت احداث ونصب تجهیزات24
فصل چهارم30
آلاینده ها و پسماندهای پروژه در فاز ساخت و ساز31
فصل پنجم36
خطرات سوانح و عدم ایمنی مرتبط با طرح36
فصل ششم49
تشریح وضعیت محیط زیست در محل احداث49
پروژه واحد تولید آلومینیوم جاجرم49
تعیین محدوده مطالعاتی و نمایش آن روی نقشه50
فصل هفتم80
پیش بینی آثار مثبت و منفی پروژه احداث واحدتولید آلومینیوم جاجرم بر محیط زیست منطقه
پیش بینی آثار مثبت و منفی پروژه بر محیط زیست منطقه
اثر بر محیط فیزیکی
اثر بر اقلیم
اثر بر زمین و خاک
اثر بر اکولوژیکی
اثر بر کاربری اراضی و توامندی های محلی
اثر بر چشم اندازهای طبیعی
اثر بر خطرات و سوانح
فصل هشتم99
شیوه های پیشگیری کاهش و کنترل99
مدیریت و پایش زیست محیطی پروژه 100
کیفیت هوا113
کمیت و کیفیت آب های زیر زمینی113
بافت و ساختار خاک114
منابع 118
پاورپوینت جزوه درسی پیام نور درس ++C
دسته بندی | سی ++c |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 907 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 567 |
پاورپوینت جزوه درسی پیام نور درس ++C
زبان C یک زبان همه منظوره است. دستورالعملهای این زبان بسیار شبیه عبارات جبری و نحو آن شبیه جملات انگلیسی می باشد. این امر سبب میشود که C یک زبان سطح بالا باشد که برنامهنویسی در آن آسان است
++C که از نسل C است، تمام ویژگیهای C را به ارث برده است. اما برتری فنی دیگری هم دارد: C++ اکنون «شیگرا» است. میتوان با استفاده از این خاصیت، برنامههای شیگرا تولید نمود. برنامههای شیگرا منظم و ساختیافتهاند، قابل روزآمد کردناند، به سهولت تغییر و بهبود مییابند و قابلیت اطمینان و پایداری بیشتری دارند.
جلسه اول: «مقدمات برنامهنویسی با C++»
جلسه دوم: «انواع اصلی»
جلسه سوم: «انتخاب»
جلسه چهارم: ‹‹تکرار»
جلسه پنجم: «توابع»
جلسه ششم: « آرایهها»
جلسه هفتم: «اشارهگرها و ارجاعها»
جلسه هشتم: «رشتههای کاراکتری و فایلها در ++Cاستاندارد»
جلسه نهم: «شیئگرایی»
جلسه دهم: «سربارگذاری عملگرها»
جلسه یازدهم: «ترکیب و وراثت»
نظام حسابداری شرکت باربری وحیدبار
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 39 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 83 |
مقدمه
در چند دهه گذشته، گسترش تکنیکهای جدید حسابداری در تمامی رشته ها و کاربرد آن، نوآوری و دگرگونیهای بسیاری را در زمینه های اقتصادی و بازرگانی پدید آورده است . به خوبی آشکار است که حسابداری شرکتها نیز طی سالهای اخیر، تحولات شگرفی را پذیرا شده و، علاوه بر ارائه اطلاعات و ارقام مربوط به عملکردها، توانسته است با بهره گیری از روشهای جدید، به فرانگری پرداخته و جهت حرکت موسسات بازرگانی و شرکتهای دولتی و غیر دولتی را به نحو مشخصی ترسیم نماید .
از سوی دیگر استحکام مبانی مالی که به تعبیر حضرت علی (ع) رگ حیات و رشته جان ملت محسوب می شود از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده که باید با استفاده از جدیدترین یافته های علمی به نحوی مطلوب و منظم برقرار گردد .
تحقق این هدف البته نیازمند بکارگماری نیروی انسانی ماهر و کارآمد و بهره گیری از روشها و ابزار مناسب می باشد که این امر اهمیت مسئولیت و رسالت مرکز آموزش مدیریت دولتی را در ایجاد زمینه های مناسب برای پرورش و تجهیز کارگزاران و افزایش توانایی های علمی و مهارتهای تخصصی آنان بیش از پیش آشکار می سازد .
نظام اقتصادی و مالی هر جامعه و نحوه و میزان فعالیت های بازرگانی موسسات تجاری در بخش خصوصی، یکی از معیارهای قابل تحقیق و پژوهش در وضعیت رشد
اقتصادی و درجه توسعه یافتگی آن جامعه است .
اقتصاد بخش غیر دولتی، در نظام های مختلف سیاسی و حکومتی، جایگاه ویژه و متفاوتی پیدا کرده است مثلاً، در نظام سرمایه داری، سهام داران و سرمایه گذاران عمده ترین نقش را در نظام اقتصادی دارا می باشند و زمینه ساز بسیاری اتفاقات و حوادث مهم اجتماعی، سیاسی، اداری و غیره نیز می گردند . در نظام سوسیالیستی، بیشترین مسئولیت به عهده نهادهای دولتی است و اقتصاد بخش خصوصی بسیار کم رنگ و ضعیف عمل می کند .
در بخش چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تحت عنوان نظام اقتصادی و مالی ، ضمن بیان هدفهای کلی و زیر بنائی، نظام اقتصادی را بر سه پایه دولتی، تعاونی و بخش خصوصی استوار ساخته است(اصل چهل و چهارم قانون اساسی ). بنابراین جایگاه قانونی اقتصاد بخش خصوصی از اهمیت خاصی برخوردار می باشد و می باید به عنوان مکمل دو بخش دیگر، رسالت بسیار مهم و موثر خود را به عهده بگیرد و انجام دهد .
در بخش نخست، نظام های مختلف حسابداری، قوانین و مقررات جاری کشور در مورد نحوه ثبت و نگهداری دفاتر قانونی، چگونگی تشکیل و انواع شرکت های تجاری و ویژه گیهای شرکت های دولتی مورد بحث قرار گرفته است .
بخش دوم به عملیات حسابداری شرکتهای سهامی اختصاص یافته است که حاوی سرمایه گذاری و تغییرات آن، انتشار اوراق قرضه، تبدیل و انحلال و تصفیه و ادغام و جذب شرکتهای سهامی و در نهایت استخراج گزارش های مالی و مباحث مربوط به آن می باشد .
برای اداره صحیح نظام اقتصادی در بخش های مختلف تولید، توزیع و مصرف ، استفاده و بکارگیری سرمایه گذاریهای دولتی و غیر دولتی به صورت برنامه ریزیهای بلند مدت اقتصادی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد . بدیهی است ایجاد تشکیلات مناسب اداری و سازمانی و استفاده از ابزار و فنون موثر از جمله نظام حسابداری و مالی کاربردی، می تواند مدیران و سرمایه گذاران را در این امر مهم یاری نماید .
حسابداری امروزین را بدرستی «زبان تجارت» می نامند . این زبان که برای ثبت و تفسیر اطلاعات مالی بکار می رود از زمان تحریر الفبای اولیه آن، یعنی ثبت دو طرفه بر اساس تمایز شخصیت واحد تجاری از شخصیت صاحب یا صاحبان آن، در جریان تغییرات شتاب آمیز و شگرف اقتصادی ـ اجتماعی جوامع بسری در طول چند قرن گذشته روز به روز تکامل یافته و به مثابه ابزاری کارآمد در خدمت پیشرفتهای صنعتی، پیدایش و گسترش شرکتهای بزرگ سهامی و توسعه فعالیتهای اقتصادی قرار گرفته است .
زبان تجارت یا حسابداری در جریان تحول و تکامل خود، متناسب با نیازها و در واکنش به ضرورتها، پذیرای ابتکارات و نوآوریهای فراوانی شده و با انباشت واژگانی از روشها و رویه ها، اینک به فرهنگی گسترده و پیچیده مبدل گردیده است که شاخه ها و رشته های گوناگونی را در بر دارد .
برای این زبان نیز ، همانند دیگر زبانها ، دستور زبانی به شکل اصول و ضوابط پذیرفته شده تدوین گردیده است که شیوه صحیح نوشتن، راحت بیان کردن و استفاده درست را فراهم می سازد و درک اطلاعات مالی را برای افراد، واحدهای اقتصادی، سازمانها و موسسات خصوصی و عمومی تسهیل و استفاده دلخواه از آن را امکان پذیر می سازد. در تدوین دستور زبان حسابداری؛ یعنی اصول، ضوابط ئ استانداردهای حسابداری؛ شرط اساسی، پذیرش همگانی بوده و هست، اما در چند دهه اخیر توصیف و تبیین ضوابط و کوشش در سنجش اصول مزبور برمبنای استدلال و برخورد منطقی رایج شده است که این مقوله“ تئوری حسابداری ” نام دارد .
تئوری در معنای عام آن چنین تعریف شده است :“ مجموعه ای منسجم از اصول مفروض، مفهوم و عملی که چارچوبی کلی برای استدلال منطقی و آگاهی و تحقیق در زمینه خاصی از دانش را تشکیل می دهد ”. تئوری حسابداری در معنای خاص آن چنین تعریف شده است :“ مجموعه ای مستدل از اصول فراگیر حسابداری که چارچوبی کلی برای استدلال منطقی در زمینه درک مفاهیم، سنجش و ارزیابی رویه ها و عملکردهای حسابداری را فراهم می آورد و راهنمای پژوهش ، توسعه و ابداع رویه های نوین حسابداری قرار می گیرد ”.
شاید برای ما که هنوز در نخستین مراحل آگاهی از دانش حسابداری هستیم و از لحاظ کتابهای پایه حسابداری با کمبودها و نارسائیهای فراوان مواجهیم، پرداختن به مباحثی چون تئوری حسابداری بلند پروازی و نابجا جلوه کند، اما تئوری حسابداری می تواند:
• بستر تاریخی ضرورتها و نیاز های اقتصادی ـ اجتماعی جوامع پیشرفته صنعتی را که به ابداع، رشد و تکامل دانش حسابداری انجامیده به ما بنمایاند و از این راه انتخاب، انطباق، تدوین و کاربرد اصول، رویه ها و روشهای متناسب با اوضاع و احوال خاص اقتصادی ـ اجتماعی کشورمان را تسهیل کند .
• چگونگی پیدایش، شکل گیری و توسعه اصول ، میثاقها، مبانی، ضوابط و استانداردهای حسابداری را توصیف کند و از این طریق مفاهیم و کاربردهای اصول و معیارهای مزبور را روشن سازد و بدین ترتیب، امکان انتخاب منطقی رویه ها و استانداردهای متناسب را از بین استانداردهای وضع شده توسط مجامع حرفه ای بین المللی و ملی فراهم آورد .
• و بالاخره تئوری حسابداری ما را با ابزار کارآمد استدلال منطقی در این رشته از دانش آشنا می سازد و می تواند از تعصب و پیش داوریهای ناشی از پیشینه های متفاوت آموزشی جلوگیری و راه انتخاب مستدل از بین متون و منابع گوناگون را هموار سازد .
از این رو تدوین و انتشار مباحثی از تئوری حسابداری در برنامه کار این مرکز قرار گرفت . اما چون امکانات و نیروی کافی برای عرضه یک کتاب کامل تئوری حسابداری را نداشتیم بر آن شدیم که مباحث مختلف تئوری حسابداری را به صورت نشریات جداگانه و با توجه به اولویت رفع نیاز های جاری و در محدوده امکانات موجود تهیه و منتشر نمائیم تا در نهایت کتابی جامع فراهم آید، اگرچه به درستی می دانیم که در طول زمانی که این کتاب آماده می شود ، روند شتاب آمیز پیشرفت دانش حسابداری بسیاری از مطالب را کهنه و رنگ باخته خواهد کرد .
جوش فلزات رنگی و جوش لیزری
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 30.864 مگا بایت |
تعداد صفحات | 103 |
جوش فلزات رنگی و جوش لیزری
چکیده:
اغلب خواص جوش به دلیل تفاوت بین ترکیب و مراحل حرارتی با خواص فلز مادر فرق دارد این مسئله لزوماً یک نقطه ضعف نیست به عنوان مثال در جوشکاری لب به لب استحکام بهتر جوش معمولاً مفید است البته به شرطی که از نرمی و شکل پذیری خوبی بهرهمند باشد. پس با عنوان این مسئله به این نکته خواهیم رسید که جوشکاری فلزات نرم مانند مس و AI و Ni و به طور کلی فلزات رنگی همانگونه که نسبت به سایر فلزات آسانتر است احتیاج به دقت بالاتری دارند.
در این پژوهش به چند مسئله پرداخته شده است که سر فصل مطالب به عنوان روشهای جوشکاری فلزات رنگین همچنین جوشکاری با گاز محافظ و جوشکاری با ماشین لیزر میباشد و میتوان با مطالعه هر فصل اطلاعات کاملی راجع به موضوع مورد نظر به دست آورد.
مقدمه:
همواره در ایران صنعت دستخوش تحولاتی بوده است. که بعضی مثبت و برخی منفی بوده است. صنعت جوشکاری و جوش یا به عبارتی بهتر علم جوش نیز همواره دچار تغییر و تحول شده است و امروز از صورت سنتی خود به یک علم پیشرفته تبدیل شده است. آنچه در این مقاله مورد بحث قرار میگیرد بیان گوشهای از پیشرفت این علم میباشد که در قالب جوشکاری فلزات رنگی و غیر فولادی و جوشکاری لیزری مورد بحث قرار میگیرد. جوش لیزری باعث شده که امروز کیفیت جوشکاری به طور فزایندهای بهبود یابد و امروز بیشترین کاربرد را در صنعت داشته باشد. با امید به اینکه این مقاله بتواند کمکی هر چند کوچک در این زمینه باشد .
فهرست مطالب:فصل اول
1-3 خواص حرارتی مس 1
2-3 نکاتی در مورد جوشکاری مس 1
3-3 جوشکاری مس با الکترود دستی 4
4-3 جوشکاری مس با شعله گاز 5
5-3 جوشکاری مس با فرآیند TIG 7
6-3 جوشکاری مس با فرآیند MIG 8
7-3 جوشکاری مقاومتی مس 11
8-3 تعریف 12
9-3 جوشکاری برنج 14
10-3 جوشکاری آلومینیوم – برنز 20
11-3 جوشکاری سیلیسیم برنز 25
12-3 جوشکاری مس – نیکل 31
فصل دوم
4- جوشکاری با گاز محافظ 35
1-4 تعریف 36
2-4 تاریخچه 37
3-4 روشهای کاربرد 38
4-4 مزایا و محدودیتها 40
5-4 نحوء انتقال قطرات و تجهیزات از مفتول در فرآیند جوشکاریMIG 42
1-6-4 عیوب جوش MIG 50
2-6-4 تاثیر ولتاژ در نرخ تغذیه 55
3-6-4 تنظیم میزان حجم گاز 57
4-6-4 حالتهای از نفوذ ناقص 60
7-4 پارامترهای جوشکاری سیلیسلم برنز 67
8-4 پارامترهای جوشکاری مس – نیکل 69
فصل سه
9-4 جوشکاری با ماشین لیزر 72
1-9-4 مواد قابل جوش با لیزر 76
2-9-4 فولاد 77
3-9-4 فولاد ضد زنگ 78
4-9-4 آلومینیوم 79
5-9-4 مس 79
6-9-4 نیکل 80
7-9-4 تیتان 80
9-4 پارامترهای 80
10-4 نمودارهای از جوشکاری لیزری 82
11-4 جوشکاری اشعه لیزر دو لبه 88
12-4 آزمایشات 98
13-4 نتایج و بحثها 100
14-4 چکیده مقاله جوش لیزر 106
منابع و مأخذ 109
مقاله در مورد جامعه شناسی
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 424 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 325 |
نقد جامعهشناسی برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر میآید، تنها بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره نیست و برخلاف بسیاری مکاتب دیگر نمیتوان یک مقطع معین تاریخی و یک محدودهی مشخص جغرافیایی و فرهنگی برای آن درنظر گرفت. بلکه در طول سالها افت و خیزهای فراوانی را پشت سرگذاشته و با جریانهای بسیار در پیوسته است.
یکی از مهمترین این جریانها که پیوندی گسستناپذیر با جامعهشناسی دارد، نقد فمنیستی است. بسیاری از منتقدان، فمنیسم را شاخهای از نقد جامعهشناسی میدانند که در آن به جامعه از رهگذر امکانات و شرایطی مینگرد که همواره از زنان دریغ داشته شده است.
این رساله ابتدا به معرفی مشروح رویکرد جامعهشناسی میپردازد و ویژگیهای اصلی آن را جست و جو میکند و مهمترین گرایشهای این گونهی نقد ادبی را معرفی میکند. فصل دوم رمان سووشون را براساس شیوههای این رویکرد تحلیل میکند و مناسبات سووشون را با جامعهای که در آن شکل گرفته و نیز جامعهای که روایتش میکند مورد کنکاش قرار میدهد. در فصل سوم از رویکرد فمنیستی و نقد ادبی سخن میرود و در فصل پایانی سووشون از چشمانداز این رویکرد نوآیین و در حال شکلگیری بررسی میشود.
فصل اول
معرفی رویکرد جامعهشناسی
پیوندهای جامعه و ادبیات در نگاه نخستین
نخستین تصوری که از شنیدن ترکیب جامعهشناسی ادبیات در ذهن نقش میبندد، احتمالاً بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره و به ویژه نمودهای معین آن در آثاری خاص است.
اما حتی پیش از آنکه به سراغ آنچه ناقدان کهنه و نو در این باره گفتهاند، برویم با تأمل در مجموعهی نسبتهای محتمل میان ادبیات و جامعه میتوانیم آرام آرام دریابیم که این ماجرا بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که در آغاز میپنداشتیم، ببینیم پیوندها و تأثیر و تأثرات متقابل میان دو مفهوم گستردهی جامعه و ادبیات چه ابهاماتی در ذهن ما برمیانگیزند:
1ـ آیا میتوان از عکس این نسبت یعنی تأثیر ادبیات بر جامعه نیز سخن گفت؟
2ـ آیا میتوان این رابطه را تأثیر و تأثری دوجانبه و دیالکتیکی دانست؟
3ـ آیا جامعه مستقیماً بر متن ادبی تأثیر میگذارد یا به واسطهی تأثیر بر نویسنده؟
4ـ آیا حوادث جامعه مستقیماً براثر ادبی تأثیر مینهند یا آنکه حوادث اجتماعی با تحولی که در فضای فرهنگی و ادبی ایجاد میکنند، اثر را تحت تأثیر قرار میدهند؟
5ـ آیا نویسنده حتماً باید تحت تأثیر فضای اجتماعی قرار گیرد یا آنکه در مواردی باید در برابر این تأثیر ایستادگی کند و حتی آن را خنثی و یا دیگرگون سازد؟
6ـ تأثیر جامعه بر ادبیات در قلمرو خود آگاه نویسنده جای دارد یا ناخودآگاه؟
7ـ تأثیر جامعه بر ادبیات به جنبهی هنری ـ ادبی متن باز میگردد یا اثر از طریق تأثیر بر فضای فکری دوران و ذهنیت نویسنده از جامعه رنگ میپذیرد؟
8ـ آیا تأثیرپذیری از جامعه صرفاً در آثار رئال تحققپذیر است؟
9ـ آیا تأثیرپذیری از جامعه محدود به انواع و قالبهای خاصی است؟ آیا اثرپذیری شعر و داستان با اثر تغزلی و تعلیمی به یک نسبت است؟
10ـ آیا میتوان از اثرپذیری اجتماعی نظریههای ادبی سخن گفت؟
11ـ آیا منظور از جامعه در این تعابیر صرفاً جنبههای سیاسی را دربر میگیرد؟ آیا تأثیر جامعه به معنای تأثیر حکومت و ایدئولوژی خاصی است؟
12ـ آیا ممکن است تأثیرات اجتماعی در مورد دو نویسنده، یا دو متن متفاوت و یا حتی متضاد باشد؟ آیا ممکن است اثری به گونهای منفی و واکنشی تحت تأثیر جامعه قرار گیرد؟
13ـ واقعیتهای اجتماعی براثر تأثیر مینهند یا آرمانهایی که هنوز تحقق نیافتهاند؟
14ـ آیا نشانههای اثرپذیری اجتماعی اثر ادبی به طور پراکنده در متن منتشر است یا آنکه ساخت کلی متن از جامعه اثر میپذیرد؟
15ـ آیا اثر تحت تأثیر و نمایشگر بخش و طبقهی خاصی از جامعه است یا میکوشد تصویری از همهی جوانب اجتماع به دست دهد؟
16ـ آیا اثر با مقطع معینی از جامعه نسبت دارد یا با گسترهای تاریخی از اجتماع در ارتباط است؟
17ـ آیا روابط اثر و جامعه به گونهای آشکار مطرح شده است یا به صورتی پنهان و نامستقیم؟
18ـ آیا اثر همواره صرفاً به روایت بیکم و کاست فضای جامعه دست میزند یا در آن تصرف و اغراق میکند و احیاناً با دیدگاهی ناقدانه به آن مینگرد؟
19ـ آیا آثار نویسندگانی که ظاهراً به جامعه توجهی نشان نمیدهند، برکنار از هرگونه تأثیر اجتماعی است؟
20ـ آیا نگاه اجتماعی به ادبیات الزاماً به معنای داوری ارزشی و نگاه تعهدآمیز است؟
بیتردید با تأمل بیشتر میتوان بر این پرسشها افزود و یا بسیاری از آنها را به شکلی دقیقتر و فنیتر مطرح کرد.
مسألهی پیوند جامعه و ادبیات بسیار پیچیده و دارای جوانبی گوناگون است و همواره در مباحث نقد ادبی حضور داشته است. در حقیقت گرایشهای گوناگون جامعهشناسی ادبیات یا مکاتب دیگری که به نحوی با این قلمرو ارتباط یافتهاند، هرکدام به بخشهایی از این زمینهی پهناور توجه کردهاند و در پی پاسخ تنها تعدادی از پرسشهای بیست گانهی پیش گفته، برآمدهاند.
چشمانداز تاریخی جامعهشناسی ادبیات
گزارش تمام تأملات پیرامون مسائلی که به گونهای به نسبت جامعه و ادبیات پیوند دارد، به صورتی دقیق، سزاوار و منسجم و در عین حال موجز بسیار دشوار است. تقریباً همهی شاخههای خرد و کلان نقد ادبی، بعدی جامعهشناسی نیز دارند. جامعهشناسی ادبیات برخلاف بسیاری مکاتب دیگر در یک مقطع معین تاریخی و یک محدودهی مشخص جغرافیایی و فرهنگی، دارای سیر تکوین، اوج و افول آشکاری نیست و پیوسته در حال اُفت و خیز و بازگشت به جریانهای پیشین بوده است. از اینها گذشته مناسبات جامعه و ادبیات چندان عام و گسترده است که میتوان ادعا کرد هیچ دورهی تاریخیای خالی از ذهنیتی هر چند مبهم و کلی و نظریهای هرچند خام و نارسا در این باره نبوده است.
به هر روی می کوشیم در این مجال اندک پس از اشارهای گذرا به ریشههای تاریخی جامعهشناسی ادبیات در مفهوم فنی امروزی آن، جریانهای عمده، چهرههای ممتاز و مفاهیم کلیدی این قلمرو پهناور را معرفی کنیم و با اشاراتی کوتاه به واپسین جریانها که در زمانی نزدیک به ما متولد شدهاند، به مسیر تحولات در پیش رونگاهی بیندازیم.
هنر و جامعه: همزادان دیروز
ارتباط هنر و جامعه از اساسیترین مسائلی است که توجه تاریخنگاران هنر و زیباییشناسی را به خود جلب کرده است.
بیگمان یکی از نامدارترین و گستردهترین پژوهشها در این زمینه، کتاب تاریخ اجتماعی هنر نگاشتهی آرنولد هاوزر است، که تاریخ هنر را از منظری کاملاً اجتماعی بررسی کرده است و پیوند تحولات هنری و ایجاد سبکهای جدید و از میان رفتن سبکهای پیشین را با تحولات مختلف اجتماعی آشکار ساخته است و تولد یا زوال جریانات را با وقوع حوادث معین اجتماعی گره میزند.1
ارنست فیشر در ریشهیابی ارتباط هنر و جامعه به اصل «تصورناپذیری ابزار بدون انسان و انسان بدون ابزار» توجه میدهد. فیشر میپندارد انسان از آغاز همان گونه که ابزار و سلاح میساخت و در جست و جوی خوراک و پناهگاه بر میآمد، به کارهای هنری نیز دست مییازید، نقاشی و پیکرتراشی میکرد و به هنگام کارهای دستهجمعی، ترانه میخواند.2
دکتر آریانپور ـ از پیشگامان جامعهشناسی و جامعهشناسی هنر در میهمن ما ـ نیز پس از بررسی دیدگاههای گوناگون دربارهی منشأ هنر، نگرشها یی را که به شیوهای هنر را با فردیت هنرمند پیوند میدهد، به یک سو مینهد و به این نتیجه میرسد که اجتماع، مهمترین منشأ پرورش شکوفایی هنر ابتدایی است.3
در زندگی ابتدایی، جمع انسانی اهمیت بسیار داشت. زندگی معنای خویش را از جمع و روابط انسانی به دست میآورد ـ ذهنیتی که تا امروز همچنان تداوم یافته است. اشکال گوناگون هنری زبان، آوازهای موزون و مراسم جادویی ـ کوششی جمعی بود که همهی انسانها در آن مساهمت داشتند. هنر وسیلهای برای تسخیر طبیعت و حیوانات توسط جامعهی انسانی به شمار میرفت. هنر فردی اساساً مفهومی متأخر و حتی امروزین است. پیشرفت زندگی اجتماعی انسانها، یک جانشینی و رویآوری آدمی به کشاورزی مفهوم هنر را دیگرگون ساختند.4
تقسیم کار و تخصص که پیامدهای مستقیم و ضروری شکلگیری تمدن بود، رفته رفته هنر را پدیدهای ویژه و هنرمندان را گروههای ممتاز ساخت. در این جامعهی تازه شکل گرفته دیگر نه هنرمند، هنر خویش را به منزلـهی ابزار مینگریست و از آن تنها برای بهرهبرداری از طبیعت سود میجست و نه هنر و جامعه میتوانستند یگانگی آغازین خود را پاس دارند. پنداری «من» هنرمند و بسیاری مسائل غیراجتماعی دیگر این دو را از هم جدا میکرد.
با آنکه از آن سالهای دیرینه و جادویی هم نهادی و همانی هنر و جامعه دور افتادهایم اما آثار پدیده آمده، هنوز هم این ارتباط دوسویه را می نمایانند.
پیشینهی گره خوردگی مطالعات ادبی با مسائل اجتماعی
به سهولت و قطعیت نمیتوان نقطهی آغاز معینی برای آمیزش مطالعات ادبی با مسائل اجتماعی سراغ کرد. در این زمینه اجماعی میان پژوهندگان وجود ندارد و شاید بهتر باشد اندکی دورتر رویم و زمینههای اجتماعی پدیداری این رویکرد را تا اندازهای شناسایی کنیم ـ رویکردی اجتماعی به رویکرد جامعه شناختی ادبیات!
از حدود سال 1830م رمانتیسم در بیشتر کشورهای اروپایی جای خود را به واقعگرایی داد. از نویسندگانی که چندان واقعگرا نبودند، چون دیکنز، گوگول و بالزاک به گروهی واقعگراتر رسیدیم؛ مانند جرج الیوت، تولستوی و فلوبر. جنبشن رماننویسان واقعگرا را میتوان واکنشی در مقابل کلگرایی رمانتیکها دانست. واقعگرایی رمان سدهی نوزدهم ریشه در شیفتگی به «چنین استی» زندگی بود و برخلاف رمانتیسم توجه خود را نه به آینده و نه به گذشته، بلکه به زمان حال معطوف میکرد. رمان در میانهی سدهی نوزدهم «منظری گسترده بر بخشهای متعدد جامعه و شمار بزرگی از گونههای شخصیت میگشاید و البته این گونههای شخصیت برحسب کنشها و رابطه های اجتماعیاشان به تصویر کشیده میشوند. انتقال محوری میان رومانتیکها و نسل نخستین واقعگرایان، بیش از هر چیز انتقال از تخیل است به دیدی اجتماعی و همین انتقال در نظریه ادبی خود را نشان داد.5»
روان بنیادی و جامعه بنیادی از دیگر جریان های فکری بودند که تناقضاتشان در تولد نقد جامعهشناسی تأثیر قطعی داشت، مباحثات و مجادلـههای فراوانی در این زمینه به طور همزمان در فرانسه (سورل، لانسون، گراسری، پوسینه، اَرِآ، موفیه، گاستینه و لالو)، آلمان (بورکهارت و هوسن اشتاین و شمارلو) و انگلستان (ایرجوهیرن) به وجود آمد. مناقشاتی که سرانجام باعث توجه بیشتر منتقدان ادبی به مسألهی اجتماع شد اما ناقدان همچنان روانشناسی فردی را در آفرینش هنر مؤثرتر میدانستند. از این رو م.لالو در کتاب طرح یک زیباییشناسی موسیقی علمی برای توصیف هنر سه جنبه را برمیشمارد: «جنبهی فیزیولوژیک، جنبهی روانی و جنبهی جامعهشناسانه.» و نیز از همین روست که ای هیرن برآن است که «انگیزهها یا محرکهای درونی Impulsions هنر، محرکهای فردی هستند و ماهیت آنها احساسی است و در نتیجه فقط از وضع روانی فرد ریشه میگیرند ولی نمیتوانند منشأ هنری به خود بگیرند. مگر وقتی که هنرمند از تصویرهای ذهنی و وسیلههای بیانیای استفاده کند که محیط اجتماعی برای او فراهم میآورد.6 آنچه در زندگی هنری و سیر و تکامل آن توجه ناقدان را همیشه به خود جلب کرده است، تحولاتی است که در آن روی میدهد. دستهای آن را نشانهای از یک انحطاط کلی میدانستند و آن را با «زوال آرمان های سیاسی و اجتماعی خود» نزدیک میدیدند. از همین رو منتقد و مورخ فرانسوی فردینان برونیتر در تبیین و توجیه جهشها و انقلابات بزرگ در تحول ادبیات بسیار کوشید. برونیتر هنر را به نوعهای زنده تقسیم کرد و کوشید تا اصول «گزینش انواع» داروین را در مقیاسی وسیع، در قلمرو هنر و ادبیات به کار گیرد.7
هرچند نظریهی برونیتر ناکام ماند، راه را برای طبیعتگرایان گشود. ناقدانی برسرکار آمدند که برای عامل طبیعی نقش بسیاری قائل بودند و میکوشیدند تا هنر را با توجه به محیط طبیعی آن بررسی و تبیین کنند. اینان میپنداشتند که هنر عبارت است از ترکیب، تلفیق و بازپردازی Transposition عوامل طبیعی، از همین رو «الیفور» هنر نقاشی را که از دید او نسبت به سایر هنرها همبستگی بیشتری با طبیعت دارد، میستاید.8
ناقدان بعدی عوامل محیطی را به دو گروه عوامل طبیعی و عوامل اجتماعی تقسیم کردند. اکثر آنها همچون سوروکین و بهکر و بارنس تاکید میکردند که عوامل اجتماعی در مقایسه با عوامل طبیعی تأثیر افزونتری برهنر و ادبیات دارند و رها کردن زمینهی اجتماعی فرآیند هنری را خطایی سخت نابخشودنی خواندند.
برخی مورخان نقد ادبی مانند ادموند ویلسن، سابقهی نقد ادبی برمبنای جامعهشناسی را به پژوهشی دربارهی حماسهی هومر اثر «ویکو» در قرن هجدهم میرسانند. ویکو در این پژوهش به شرایط اجتماعی دوران زندگی شاعر یونانی توجه میکند. اما نقطه آغاز این مکتب به صورت یک جریان گسترده و ممتد را در سدهی نوزدهم باید جست و جو کرد. در آثار منتقدانی چونان مادام دواستان (1817-1766) و هیپولیت تن (1893-1828) و فیلسوفانی مانند هگل و مارکس که اصولی را پیریزی کردند که بسط و پرورشهای بعدی، آگاهانه یا ناآگاهانه با آنها پیوند مییابد.9
هرچند نمیتوانیم تن را بنیانگذار یکه و تنهای نقد جامعهشناسی و پدر جامعهشناسی ادبیات معرفی کنیم، اما بیگمان او یکی از طلایهداران این مکتب به شمار میآید. تن در مواجهه با منتقدانی که طبیعت را یگانه عنصر تأثیرگذار در ادبیات میدانستند، زیستشناسی، جغرافیا و تاریخ را در کنار یکدیگر جای داد و عوامل مؤثر در ظهور آثار ادبی را نژاد، محیط و زمان معرفی کرد.10
محیط از نظر تن یک ذهنیت اجتماعی یک دست و اثیری است که از پیچیدگی ساختارهای قدرت تاریخی فاصلهی بسیار دارد. تأثیر محیط اجتماعی جزئی است از زمان ـ برداشتهای فراگیر عصر ـ یا جزئی از محیط ـ شرایط خاصی که بر تولید ادبی تأثیر میگذارد.
«محیط یعنی حال و هوای کلی اجتماعی و فکری که گونهی اثر ادبی را تعیین میکند. محیط گونههایی را مجاز میداند که با آن همسان و همخوان باشند و گونههای دیگر را با موانعی که ایجاد میکند و حملاتی که در هرگام از تکاملشان تجدید میکند، نابود میسازد.»11
در نظر تن «عظمت اجتماعی یا تاریخی با عظمت هنری یکسان دانسته میشود. هنرمند بیان کنندهی حقیقت و ضرورتاً بیان کنندهی حقایق اجتماعی و تاریخی است. آثار هنری از این جهت که یادگار دورانی هستند، سند به حساب میآیند و فرض براین است که بین نابغه و عصر خودش هماهنگی وجود دارد.»12
دنیای درون هنرمند و شخصیت فردی نویسنده یکسره به سویی نهاده میشود. تن تحت تأثیر فلسفهی اسپینوزا و تجربهگرایان انگلیسی بود. از اسپینوزا بی چون و چراترین جبرگرایی را آموخت و تجربهگرایان نیز به او آموختند که نظریات و عقاید ما چیزی نیستند «جز استحالههای تأثیراتی که از طریق حواس به ما منتقل میشوند»13
بیشک تن در عقیدهی خود راه اغراق و مبالغه پیموده است. نمیتوان تمام جلوههای ذوق و هنر را مطلقاً محصول علل خارجی دانست و تأثیر ذوق و ابتکار انسانی را به کلی نادیده گرفت. در میان منتقدان کسانی بودند که تنها یکی از سه اصل مورد نظر تن را عامل عمدهی آفرینش ادبی میدانستند.14
گوایو کار تن را به نحوی تکمیل میکند و دومین جنبهی زیباییشناسی جامعه شناختی را مینمایاند. او به تأثیر ادبیات برمحیط اجتماعی تکیه میکند. تن میپنداشت که جامعه نابغه و نویسنده را برمیانگیزد و در عین حال او را مقید میکند. در نظر گوایو، نابغه به نوبهی خود جامعهای جدید خلق میکند. آمیزهی آرای این دو را میتوان این گونه بیان کرد: با آن که «نابغه از این یا آن محیط اجتماعی برمیخیزد، خود آفرینندهی یک محیط اجتماعی جدید یا دگرگون کنندهی محیط اجتماعی قدیم است.»15
شاید بتوان جامعهشناسی در معنای امروز را شکل تکامل یافتهی نظریههای تن و گوایودانست. یکی دیگر از سرچشمههای نقد اجتماعی در آراء برخی اندیشگران سدهی نوزدهم روسیه یافتنی است که بر جامعهشناسی ادبیات به ویژه صبغهی مارکسیستی آن تأثیر بسیار گذاشته است.
گفته میشود که آموزهی رئالیسم سوسیالیستی از مارکس و انگلس است ولی حقیقت این است که نیاکان این آموزه منتقدان «دموکرات انقلابی» روسیه در سده ی نوزدهم یعنی و یساریون گریگوریویچ بلینسکی (1848-1811) و پیروانش بودند. اینان به چشم نقد و تحلیل به ادبیات مینگریستند و هنرمند را روشنگر اجتماعی میدانستند و میپنداشتند «ادبیات میبایست از تکنیکهای هنری پیچیده پرهیز کند و به صورت ابزار تکامل اجتماعی درآید. هنر بازتاب واقعیت اجتماعی است و میبایست ویژگیهای نمونه نمای واقعیت اجتماعی را تصویر کند.»16
البته بلینسکی واقعگرایی را تا آنجا لازم میداند که ادبیات را با زندگی پیوند دهد و سیر این پیوند به شکلی منطقی و کارآمد برای دستیابی به یک تأثیر اجتماعی به کار برده شود.17 بسیاری او را پدر نقد ادبی اجتماعی، نه تنها در روسیه بلکه شاید در سراسر اروپا، مینامند. البته بلینسکی هنر را تنها از نظر گاه تاریخی و اجتماعی نمینگریست و حتی سعی نمیکرد تا
«هنرمند یا اثر هنری را به فلان زمینهی خاص اجتماعی نسبت دهد و تأثیرات خاصی را در هنرمند باز نماید و به بررسی و توصیف روشهایی که او به کار برده، بپردازد و دلایل روانشناختی یا تاریخی توفیق یا شکست شگردهای خاص او را توضیح دهد، البته گاه این کارها را میکرد و در واقع نخستین و بزرگترین مورخ ادبیات روسیه بود اما از جزئیات بیزار بود و میلی به تحقیقات دقیق نداشت.»18
معروفترین پیروان بلینسکی نیکالای گاویلوویچ چرنیشفسکی (1889-1828)، نیکالای آلکساندروویچ دابرالیوبوف (1861-1836) و دمیتری ایوانویچ پیسارف (1868-1840)، آن مایه راه افراط پیمودند که اساساً در این نکته تردید کردند که آیا «ادبیات آن مایه و مقدار رسالت اجتماعی در خود دارد که آن را مستحق یک هستی ماندگار کند»19 آنان میپنداشتند تنها زمانی هنر دارای ارزش است که سراپا از حقیقت زمانه سرچشمه گرفته باشد. آنان برای منتقد حتی ارزشی والاتر از نویسنده قائل بودند و او را دارای نیرویی خارقالعاده میدانستند که میتواند دنیای توصیف شده در داستان را ژرفتر از خود نویسنده درک کند.
دابرالیوبوف حتی میگفت که هنر نه اثری ادبی یا هنری بلکه سندی اجتماعی است. او در نقد یک اثر چنان از شخصیتها سخن میگفت که گویی اشخاصی واقعیاند که در برابر محیط واقعی خود واکنش نشان میدهند نه موجوداتی آفریدهی ذهن نویسنده.20
تکوین و تکامل جامعهشناسی ادبیات
جامعهشناسی ادبیات از سدهی بیستم به شکل رویکردی تخصصی و فراگیر مورد توجه قرار میگیرد، گسترش پیدا میکند، به شاخههای گوناگونی بخش میشود و تقریباً بر همهی رویکردهای دیگر تأثیر میگذارد و رویکردهای تلفیقی تازهای را نمایان میسازد.
در آغاز سدهی بیستم به سال 1904 تأملاتی از لانسون دربارهی پیوند تاریخ ادبیات و جامعهشناسی در مجلهی «فلسفهی اولی و اخلاق» مییابیم که در کنار نگاشتههای امیل دورکیم جامعهشناس مشهور نشر مییافت. این نوشتهها و نگاشتههای مشابه خبر از حضور جریانی تازه در این سده میداد. اما نقطهی عطف رویکرد جامعهشناختی به ادبیات را باید در دورهی رواج مارکسیسم ـ دهههای 1920 و 1930 ـ جست و جو کرد. منتقدان مارکسیست از منظری متفاوت با چشمانداز اومانیسم، به ادبیات توجه کردند. در این دو دهه نقد عملاً معطوف به رئالیسم بود. از این رو در ابتدا توجه نقد مارکسیستی بیشتر به رمان بود، به ویژه رمان سدهی نوزدهم. اگر شخصیتی را به عنوان نقطهی عطف جامعهشناسی ادبیات، چه از نظر پدید آوردن نظام فکری و زبانی گسترده و منسجم و چه از نظر تأثیر برجریانها و شخصیتهای پس از خود سراغ کنیم، بیهیچ تردید او کسی نیست جز گئورک لوکاچ ناقد و اندیشگر مجارستانی.
لوکاچ در سال 15-1914 کتاب دورانساز نقد نظریه رمان را منتشر میکند. مبانی نظری جامعه شناختی این اثر مهم از هگل، دیلتای و مارکس و بر است. همچنین از انگلس و مارکس باید یاد کرد. اما اهمیت کار لوکاچ آن است که این مبانی جامعهشناسی را به گونهای روشمند و عمیق وارد قلمرو نقد ادبی میکند. این کوشش پیش از او به این دقت و سامانمندی صورت نگرفته بود. لوکاچ چندین دهه در پروردن جامعهشناسی ادبیات پیشتاز بود. البته در این سالیان دراز لوکاچ، پیاپی تغییر و تکامل مییابد. او شاخصترین چهرهی این رویکرد در نیمهی نخست قرن بیستم است. البته شاخصترین چهرهی نیمه دوم قرن یعنی لوسین گلدمن به شدت تحت تأثیر اوست و در حقیقت مبانی فکری و روشهای او را گسترش بخشیده است. جریان مارکسیستی تنها به شوروی و کشورهای بلوک شرق منحصر نیست. مثلاً اندکی پس از دهههای بیست و سی که از آن یاد کردیم، رالف فاکس مارکسیست انگلیسی کتاب شاخص رمان و مردم را به سال 1937 منتشر میکند. گرامشی نیز در ایتالیا در دههی 1930 آغازگر مباحث مهمی در این زمینه میشود. دو نویسندهی آلمانی مارکسیست دههی سی یعنی برشت ـ هم در مقام عمل در صحنهی تأتر و هم در مقام نظر ـ و والتر بنیامین با پژوهشهای گسترده، چشماندازهای تازهای را در این قلمرو مطرح میکنند که با منظر لوکاچ تفاوتهایی دارد. بنیامین در مقالهی مهم «اثر هنر در عصر باز تولید ماشینی» (1933) به گونهای، برنوگرایی و خلاقیت و آشنایی زدایی ـ برخلاف نقد دههی بیست و سی مارکسیستی ـ تکیهی بسیار میکند. در همین سالهاست که جمعی از ناقدان و فیلسوفان مارکسیست چون آدرنو، هورکهایمر و مارکوزه مؤسسهی پژوهشهای اجتماعی فرانکفورت را پایهریزی میکنند. این جریان که با نام مکتب فرانکفورت شهرت دارد در سال 1932 از آلمان رانده میشود و در سال 1950 دوباره به آلمان باز میگردد. مکتب فرانکفورت دیدگاه کاملاً متفاوتی را با برشت، بنیامین و لوکاچ مطرح میکند. این مکتب در عین تکیه براهمیت تحلیل جامعهشناختی اثرهنری، برنفی رئالیسم اصرار میورزد. چهرهی مهم تأثیرگذار برنیمهی دوم سدهی بیستم چنانکه یادآور شدیم لولسین گلدمن رومانیایی است. نقطهی شروع فعالیت جدّی او را باید سال 1947 انگاشت. او از این زمان شالودهی روش خویش را ضابطهبندی میکند. گلدمن با این اصل بنیادین آغاز میکند که «از دیدگاه ماتریالیسم تاریخی، عنصر اساسی در تحلیل آفرینش ادبی این واقعیت است که ادبیات و فلسفه در سطوح مختلف بیانگر نوعی جهان بینیاند و جهانبینیها مسائل فردی نیستند بلکه اجتماعیاند.»21
گلدمن در تثبیت و استقرار جامعهشناسی ادبیات به عنوان یک رویکرد فنی و کارآمد نقشی بیبدیل دارد به ویژه آنکه او در آمیختن این جریان با جریان دیگری که چه بسا رویاروی با رویکرد جامعهشناسی شناخته میشود یعنی ساختارگرایی بسیار نقش آفرین است. اساساً در ترسیم دامنهی جامعهشناسی ادبیات، توجه به آمیزشهایی از این دست بسیار اهمیت دارد. بسیاری از ناقدانی که بر این مکتب تأثیر گذاشتهاند، ممکن است متعلق به رویکردهای دیگر باشند مثلاً میخائیل باختین اندیشگر بزرگ روسی در بسیاری پژوهشهای خود به عمیقترین معنا به جامعهشناسی ادبیات میپردازد.
جریان نقد جامعه شناختی مارکسیستی پس از 1960 تحت تأثیر ساختارگرایی و پیامدهای آن مانند پسا ساختارگرایی و ساخت شکنی قرار گرفت. در همین دههی 1960 زبان و رویدادهای اجتماعی ـ تاریخی به طرزی جداییناپذیر با یکدیگر مرتبط میشوند.22
جریان نوآیینتر موسوم به «نقد اجتماعی» از دههی هفتاد و هشتاد با چهرههایی چون کلود دوشه و پیرزیما شکل میگیرد که عمدتاً متن را قلمرو مدّاقهی انتقادی قرار میدهند و شاید بهتر باشد آن را جامعهشناسی متن خواند. جریان نسبتاً نوظهور دیگر «زیباشناسی دریافت» یا «جامعهشناسی خواندن» است که شکل خام و ابتدایی آن را در کتاب با داستان و خوانندگان (1932) نگاشتهی خانم لیویس میتوان بازیافت. از پیش روان این جریان داگلاس ویپلر است که به سال 1937 یادداشت تحقیقی دربارهی جنبههای اجتماعی خواندن در بحران را منتشر میکند و نیز روبر اسکارپیت را میشناسیم با جامعهشناسی ادبیات (1958). اما شکل فنیتر آن را در این دو کتاب مهم میتوان ملاحظه کرد: در باب زیباشناسی دریافت (5-1972) نگاشتهی روبرت یاوز و خواندن را بخوانیم (1982) به قلم ژاک لنار و پییرپوژا.23 از جمله نامآورترین منتقدان معاصر نظریه مارکسیستی جامعهشناختی ادبیات میتوان از ایگلتون و جیمسون یاد کرد.
توضیح این نکتهها ضرورت دارد که اولاً جریان نقد مارکسیستی و نقد جامعهشناسی همواره به یک معنا به کار نمیرود. حتی خود نقد مارکسیستی در مراحل متفاوت تاریخی و در قلمروهای فرهنگی ـ جغرافیایی مختلف، معناهای چندگانهای را القا میکند. اساساً «هرگز یک چشمانداز واحد مارکسیستی در مورد ادبیات پیدایش نیافت.»24 ثانیاً جامعهشناسی ادبی چه به معنای مارکسیستی آن و چه به معنای عام، با افت و خیزهایی همراه بوده است که با تحولات اجتماعی مانند انقلاب شوروی، اختناق استالینستی، جنگهای جهانی، جنگ ویتنام و دیگرگونیهای فرهنگی به ویژه در قلمرو نقد هنری و ادبی مانند رواج ساختارگرایی ومدرنیسم در ارتباط نزدیک بوده است.25
پس از تأمل در سیر تاریخی جریانهای این رویکرد به تحول مفهومی جامعهشناسی ادبیات میرسیم. به راستی جامعهشناسی به معنای سدهی بیستمی آن چیست؟ تمایز آن با رویکردهای دیگر کجاست و اساساً ضرورت وجودی این رویکرد کدام است؟
بسیاری از نظریههای ادبی را میتوان به علت کم توجهی به ارتباط میان ادبیات و جهانی که آن ادبیات را در خود پرورانده است، نقد کرد. نظریههایی که متن ادبی را جدا از جامعهی پدید آورندهی آن و تنها از طریق واژه، سبک، ساختار و... بررسی میکنند و چشم بر روی رویدادهای تاریخی میبندند که زمینهی مساعد تولید یک اثر را فراهم آوردهاند و مردمی را که همان گونه که بر فضای کلی ادبیات اثر مینهند، از آن تأثیر نیز میگیرند، نادیده میانگارند.
دربارهی تأثیر و تأثر متقابل ادبیات و جامعه در جای خود به تفصیل سخن خواهیم گفت. در اینجا تنها به اصلیترین چشماندازهای اثرگذاری دوسویه و دیالیکتیکی اشاره میکنیم زیرا تحلیل تعاملهای پیچیده و متنوع ادبیات و اجتماع در شکلگیری نقد جامعهشناسی ادبیات نقش بسیار داشته است. چشمانداز نخستین، تحلیل موقعیت اجتماعی نویسنده است که ممکن است بر پایهی گفتارها و کردارهای غیرادبیاش تبیین شود.26 زندگینامهی نویسنده و کنکاش در محیط زندگانی و پرورش نویسنده به ویژه خانواده و محیط تربیتی او نیز گاه مورد توجه قرار میگیرد. البته، پیداست این زمینه چهبسا مجال افراط و گزافکاری را برای برخی ناقدان ساده انگار فراهم کند.
اگر ادبیات را صرفاً بازتاب مستقیم جامعه و تاریخ و عکس برداری از آنها بدانیم و به تعبیر دیگر ادبیات را مدرکی اجتماعی بیانگاریم که نقد جامعهشناختی تنها ابزار بازنمایی ارجاعات آن به مسائل معین اجتماعی است، بیشک از ژرفا و پیچیدگی آن کاستهایم.
جامعهشناسی ادبیات در معنای فنی و راستین آن، رابطهی جامعه و اثر ادبی را بسیار پیچیدهتر و متنوعتر فهم میکند. مثلاً چنان که ولک یادآور میشود در مرحلهی نخستین باید تصویرهایی را که متن از اجتماع به دست میدهد از این نظر بخشبندی کنیم که کدام یک تعمداً واقعگرایانه است و کدام یک کاریکاتور یا هجو یا آرمانسازی رمانتیک است.27
چشمانداز دیگر این رابطه که گاه مغفول میماند، قلمرو مخاطبان و اثرپذیری آنها از متن است که در برخی مطالعات جدیدتر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. وسعت دامنهی مخاطبان نیز در همین زمینه قابل تأمل است. یعنی در کنار جامعهشناسی خواندن و قرائت و فهم واکنش خوانندگان و بررسی متن، از جامعهشناسی مخاطبان نیز میتوان سخن گفت. پس جامعه و تحلیل اجتماعی، سه دنیای پیش از اثر، در اثر و پس از اثر را دربر میگیرد.28
توضیح این نکته ضرورت دارد که مکتب نقد جامعهشناسی مبتنی برواکنش خواننده، خوانندگان عام را در نظر دارد، در حالی که مکتب نقد مارکسیستی برحسب «طبقه» تمایزات و تفاوتهایی را بین خوانندگان و مخاطبان درنظر میگیرد و این یکی از تفاوتهای عمدهی این دو مکتب است.29
مکتب جامعهشناسی را با مکاتب دیگر نیز میتوان سنجید. اکثر مورخان ادبی نقد اجتماعی را واکنشی به نقد نو و نقد روانشناختی ـ که شارل مورون در فرانسه آن را تبلیغ میکرد ـ معرفی میکنند. برخلاف نقد روانکاوانه که به روانشناسی فردی توجه دارد و میکوشد بازتابهای روانشناختی را در متون ادبی کشف کند، نقد جامعهشناسی به تودهی مردم ـ عام وخاص ـ و تأثیر و تأثرات آنها توجه نشان میدهد. نقد جامعهشناسی راه خود را از مکتبهای دیگر جدا میکند؛ از ناقدان نقد نو که در «جستجوی متن» خود را به «واژههای روی صفحه» محدود میکنند یاصورتگرایانی که در اصل به آنچه ادبیات را از دیگر روشهای کاربرد زبان متمایز میکند، توجه نشان میدهند و نیز ساختارگرایانی که به دنبال تثبیت ساختارهایی هستند که زیربنای روایتاند و معنا را میسازند. جامعهشناسان ادبی در موقعیتها و شرایط تاریخی و مسائل سیاسی مربوط به متون ادبی تأمل میکنند.30
تأثیرها و امتزاجهای جامعهشناسی ادبیات
هیچ کدام از رویکردهای نقد ادبی به ویژه جامعهشناسی ادبیات در چشمانداز تاریخی خود رویکردی ثابت، لایتغیر، خالص و به دقت مرزبندی شده نیست. جامعهشناسی ادبیات از یک سو تقریباً برتمام رویکردهای دیگر تأثیر گذاشته است و آن رویکردها را با مبانی و جهتگیریهای خویش در آمیخته است و از سوی دیگر از رویکردهای بسیاری تأثیر پذیرفته است. این رویکردهای دیگر حتی شامل جریانهایی میشود که در اساس یکسره با اصول جامعهشناسی ادبیات رویاروی قرار میگیرند یا دست کم معارض شمرده میشوند. اساساً در تشکیل شاخههای گوناگون جامعهشناسی ادبیات این اثرپذیری از رویکردهای دیگر نقش برجستهای دارد. میکوشیم به اهمّ این اثرپذیریها و آمیختگیها نگاهی گذرا افکنیم:
الف. رویکرد روانشناختی: پایان سدهی نوزدهم نقطهی گرهخوردگی نقد روان بنیاد و جامعه بنیاد است. شاید بتوان اشخاصی همچون تارد و ادموند ویلسون را نماد و نمایندهی این گرهخوردگی دانست. شخصیتهای دوچهرهای که آمیزهای از روانشناسی و جامعهشناسند. تارد میکوشد نشان دهد که چگونه جامعه بر روی «من» نویسنده تأثیر میگذارد و به درون حساسیتهای او نفوذ میکند و شخصیت روانی او را شکل میدهد. ادموند ویلسون نیز همچون تارد شیوهای را به کار میگیرد که میتوان آن را ترکیبی از روانشناسی و جامعهشناسی دانست. برخلاف مارکسیستها که به تحلیل عوامل اجتماعی مؤثر در آفرینش اثر اصرار میورزند، ویلسون میکوشد تا با عناصر روانشناختی، احساسات نویسنده نسبت به طبقهی خود و تأثیراتی که تلاشهای اقتصادی در زندگی او بر جای میگذارند، توصیف کند. ویلسون همچنین به برخوردها و واکنشهای روانی نویسنده به عرف و قراردادهای اجتماعی توجه نشان میدهد.
موضوع نوشتههای منتقدان مارکسیست عمدتاً اجتماعی است و در آنها غالباً به فرد توجه خاصی نمیشود و بررسی جنبه های جامعهشناختی متون ادبی وجههی همت قرار میگیرد که چنان که پیشتر گفتیم، ممکن است در پارهای موارد با روانشناسی شخصیتهای منفرد در تضاد باشد. منتقدان مارکسیستی در بررسی شخصیتها، معمولاً عوامل اجتماعی و تاریخی گستردهای را مورد بحث قرار میدهند و شخصیتها را محصول آن شرایط تلقی میکنند و فراموش میکنند که «روانشناسی فردی هم فراوردهای اجتماعی است.»31
ب. نظریه اخلاقی: یکی از گرایشهای نزدیک به مباحث روانشناسی است و از آنجایی که ادبیات را به عنوان بخش مکمل فعالیت یک گروه اجتماعی درنظر میگیرد و با توجه به وضعیت آن گروه به تفسیر و سنجش آن دست مییازد، با جامعه شناسی ادبیات هم مرز میشود.
«یک نظریهی اخلاقی اگر با سعهی صدر امور را تجزیه و تحلیل کند، باید با توجه به کلیت اجتماعی، ادبیات را تفسیر کند و ارج نهد. گروه اجتماعی یک نظریهی اخلاقی هر قدر مشخصتر باشد نظریهی اخلاقی قاطعتر و صریحتر خواهد بود»32
البته متأسفانه سوء تعبیری که از نظریههای معطوف به ساخت و صورت اثر و نیز آرایی که تکیه بر اعتبار و ارزش درونی و مستقل اثر دارند، ایجاد شده است، این تصور را رواج داده که منتقد تنها با خود اثر سروکار دارد و بس. از جمله باید به مجموعهی نتایج بیرون از اثر و تأثیر اثر بر مخاطب کاملاً بیاعتنا و خونسرد باشد. «توجه به این نتایج را میتوان به دیگران واگذاشت. شاید به یک کشیش یا پلیس»33 اما حقیقت این است که سخن از جنبههای اخلاقی اثر همواره نه به معنای طرح مسائل بیرون از اثر است و نه به معنای داوری ارزشگذارانه. به هر روی ارزشهایی که از طریق یک اثر ادبی مطرح میشود، ممکن است در نظر یک گروه، یک طبقه، یک ملت یا یک فرد، مهم جلوه میکند.
بدین ترتیب نظریههای اخلاقی ادبیات نیز نظریههایی اجتماعی هستند اما این بدین معنا نیست که تمام اخلاقیات، اخلاقیات اجتماعی است و یا این که قضاوتهای اخلاقی همان قضاوتهای اجتماعی است.
ج. رویکرد تکوینی و ساختارگرایی: از دیگر رویکردهایی است که هرچند با جامعه شناسی ادبیات تفاوتهای بنیادین دارد، اما در نقطهای با آن در میآمیزد. نقد تکوینی اساساً به بررسی مراحل تکوین اثر بر پایهی «پژوهش در دست نوشتههای نویسنده در مراحل مختلف انشای اثر، دفتر یادداشتهای او، منابع و آثار مشابه»34 میپردازد.
البته گاه از تأثیرات مختلف دیگری سخن میرود که در میان آنها چه بسا خاستگاههای اجتماعی نیز مطرح شود، اما عمدهی توجه شیوهی تکوینی به معنای سنتی آن به روایتهای گوناگون اثر و روایتهای مشابه باز میگردد. بعدها لوسین گلدمن تعبیر نقد تکوینی را به مفهومی دیگر و پیچیدهتر به کار گرفت. او که میراث بر شیوهها و مبانی ساختارگرایی بود، آن را به جامعهشناسی ادبی گره زد و در حقیقت تکوین ساختار اثر را با ساختارهای اجتماعی محیط براثر در پیوست. بنابراین کوشش گلدمن بیش از آن که به معنای نزدیک کردن نقد تکوینی به جامعهشناسی ادبیات به شمار رود از نظر تلفیق سنّت ساختارگرایی که معارض و حتی عامل اصلی بیاعتنایی به جامعه شناسی ادبیات بود، اهمیت دارد.
بررسی مالی سیستم حسابداری در بیمه
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 41 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 55 |
پروژه مالی سیستم حسابداری در بیمه
فصل اول
شرح دفاتر و فرمهای مورد لوم
1- برای ثبت عملیات مالی استفاده از دفاتر حسابداری شامل روزنامه حسابهای عمومی، دفتر کل، دفتر معین، دفتر اعتبارات، دفتر صندوق، دفتر اموال و همچنین استفاده فرمهای مورد لزوم مانند موازنه حساب، سند حسابداری، دستور پرداخت، و غیره ... ضروری بوده و ذیلاً تشریح میگردد.
1-1- دفتر روزنامه حسابهای عمومی :
از آنجائیکه روش مالی سازمان بصورت ماشینی بوده و در نظر است کلاً عملیات مالی سازمان در رابطه با درمان نیز بصورت ماشینی باشد لذا دفتر روزنامه مبتنی بر استفاده از ماشین تهیه گردیده و لازم است واحدهای درمانی از این دفاتر که نمونه آن ضمیمه این دستورالعمل میباشد استفاده نمایند. بدیهی است از ستونهایی که در روش دستی مورد نیاز نبوده استفاده بعمل نخواهد آمد. دفتر روزنامه حسابهای عمومی شامل 11 ستون و بشرح زیر مورد استفاده قرار خاهد گرفت و واحدها مکلفند کلیه عملیات مالی را منحصراً از روی سند حسابداری که بعداً توضیح داده خواهد شد در دفتر روزنامه حسابهای عمومی ثبت نمایند.
ستون 1- تاریخ روز، ماه، سال در این ستون ثبت خواهد شد.
ستون 2- این ستون مخصوص ثبت شماره اسناد خواهد بود که از ابتدای هر سال از شماره یک شروع به بطور مسلسل تا پایان همان سال ادامه می یابد ضمناً به هر سند فقط یک شماره اختصاص داده خواهد شد.
ستون 3- در این ستون شماره شناسائی حساب سایر اشخاص ثبت خواهد شد که مختص روش مکانیزه است.
ستون 4- در این ستون شرح عملیات عیناً ز سند حسابداری به دفتر منتقل خواهد شد.
ستون 5- شماره صفحه دفتر کل در این ستون قید خواهد شد.
ستون 6- این ستون برای درج شماره حساب است که واحدهای درمانی از این ستون استفاده نخواهند کرد.
ستون 7- در این ستون مبلغ جزء بدهکار (معین حساب) ثبت خواهد شد.
ستون 8- در این ستن جمع مبالغ جزء بدهکار در مقابل سرفصل کل حساب و برای انتقال به دفتر کل ثبت خواهد شد.
ستون 9- این ستون برای درج شماره حساب بوده که مانند ستون 6 فاقد ثبت خواهد بود.
ستون 10- در این ستون مبلغ جزء بستانکار ثبت خواهد شد.
ستون 11- جمع مبالغ جزء بستانکار در مقابل سرفصل کل حساب و برای انتقال به دفتر کل ثبت خواهد شد.
تبصره یک – جمع ستونهای 7و8و10و11 هر صفحه به صفحه بعد منتقل و این عملیات تا پایان ماه ادامه خواهد داشت و درپایان هر ماه جمع عملیات ماه قبل نیز در ستون مربوط ثبت میگردد تا جمع کل لغابت ماه مورد عمل بدست آید. توجه خواهند داشت که جمع ستونهای 7و 8و 10و 11 با هم برابر خواهد بود.
تبصره دو- نسخ اول دفتر روزنامه حسابهای عمومی هر ماه واحد که به امضاء مسئولین مربوط رسیده است حداکثر تا پنجم ماه بعد به انضمام سایر مدارک قید شده در این دستور العمل به اداره کل امور مالی ارسال خواهد شد.
2-1- دفتر کل
این دفتر دارای 7 ستون بشرح زیر می باشد که برای ثبت عملیات مالی واحدهای درمانی از روی ستونهای 8 و 11 دفتر روزنامه حسابهای عمومی با توجه به سرفصل کل حسابهای مندرج در دستورالعمل مورد استفاده قرار میگیرد.
ستون 1- در این ستون تاریخ روز، ماه ، سال درج میگردد.
ستون 2- در این ستون شماره صفحه دفتر روزنامه ثبت میگردد.
ستون 3- در این ستون شرح مختصری با توجه به سرفصل کل حساب ثبت خواهد شد.
ستون 4- اقلام بدهکار مندرج در ستون 8 دفتر رزونامه ثبت خواهد شد.
ستون 5- اقلام بستانکار مندرج در ستون 11 دفتر رزونامه ثبت خواهد شد.
ستون 6- در این ستون کلمه بدهکار (بد) و یا بستانکار (بس) با توجه به مانده نوشته می شود.
ستون 7- تفاوت ستون بدهکار با ستون بستانکار ثبت خواهد شد.
3-1- دفتر معین
این دفتر مانند دفتر کل دارای 7 ستون به شرح ذیل میباشد که برای ثبت عملیات مالی واحد درمانی از روی ستونهای 5و 8 سند حسابداری با توجه به سرفصل جزء حسابهای مندرج در این دستورالعمل مورد استفاده قرار میگیرد.
ستون 1- در این ستون تاریخ روز، ماه ، سال درج میگردد.
ستون 2- در این ستون شماره صفحه دفتر روزنامه ثبت میگردد.
ستون 3- در این ستون شرح عملیات عیناً از سند حسابداری به دفتر مزبور منتقل خواهد شد.
ستون 4- در این ستون مبالغ بدهکار ستون 5 سند حسابداری به این دفتر منتقل خواهد شد.
ستون 5- در این ستون مبالغ بستانکار ستون 8 سند حسابداری به این دفتر منتقل خواهد شد.
ستون 6- در این ستون کلمه بدهکار (بد) و یا بستانکار (بس) با توجه به مانده حساب نوشته میشود.
ستون 7- در این ستون تفاوت ستون مبالغ ثبت شده در ستون بدهکار بامبالغ ثبت شده در ستون بستانکار نوشته می شود.
تبصره : بدیهی است جمع مانده حسابهای جز دفاتر معین پس از استخراج موازنه ماهیانه بایستی همواره برابر با مانده سرفصل کل همان حساب باشد.
4-1- دفتر اعتبارات
به منظور کنترل اعتبارات واگذاری و جلوگیری از انجام هرگونه هزینه فاقد اعتبار و تهیه و تنظیم بودجه مقایسهای(هزینههای انجام شده با اعتبارات ابلاغی) ثبت دفتر اعتبارات الزامی بوده و دفتر مزبور مانند دفتر معین و بر اساس سرفصلها و مواد تعیین شده تقسیم بندی و کل اعتبارات واگذاری مربوط به هر ماده و سرفصل در دفتر اعتبارات ثبت و هزینههای مورد عمل پس از تامین اعتبار در این دفتر بر اساس ریز مواد ثبت خواهد گردید. بدیهی است در هنگام وقوع هر نوع هزینه مهمور نمودن دستور پرداخت به مهر (تامین اعتبار شد) ضروری خواهد بود ضمناً دفتر اعتبارات شامل 8 ستون و بشرح زیر میباشد:
ستون 1- در این ستون از شماره یک شروع و تا پایان سال بطور مسلسل ادامه می یابد.
ستون 2- در حال حاضر نیاز به تکمیل این ستون از طرف واحد درمانی نبوده و پس از اتخاذ تصمیم نهایی در جهت استفاده از سیستم کامپیوتری مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
ستون 3- این ستون مخصوص ثبت تاریخ واگذاری اعتبار و همچنین ثبت تاریخ و نوع هزینه که عملاً همان تاریخ دستور پرداخت خواهد بود می باشد.
ستون 4- توضیحات مختصری در ارتباط با نوع هزینه و اعتبار دریافتی در این ستون ثبت خواهد گردید ضمناً شماره و تاریخ مجوزات اعتبارات ابلاغی و همچنین شماره دستور پرداختهای صادره در این ستون ثبت میگردد.
ستون 5- مبالغ اعتبار ابلاغی در این ستون ثبت میگردد.
ستون 6- در این ستون هزینههایی که بطور علیالحساب پرداخت میشود یا تعهد انجام هزینه قبل از پرداخت وجه بعمل میآید ثبت میگردد و بعد از قطعیت هزینه از این ستون به ستون شماره 7 منتقل میگردد. توضیح اینکه به میزان مبلغ مندرج در ستون 6 (تعهدات) اعتبار تقلیل پیدا میکند که اگر هزینه قطعیت نیافت از ردیف تعهدات برگشت و به مانده اعتبار مصرفی تلفیق نشده و اگر در این خصوص ثبت در ستون 6 (تعهدات انجام یافته باشدمیباید عیناً برگشت گرد.
ستون 7- این ستون مخصوص ثبت هزینههای قطعی می باشد.
ستون 8- این ستون نشانگر میزان باقیمانده اعتبار که از مابهالتفاوت اعتبارات ابلاغی و هزینههای انجام شده قطعی و تعهد حاصل می شود میباید در هر ثبتی مانده اعتبار مشخص باشد.
5-1- دفتر اثاثیه واموال
این دفتر دارای 9 ستون به منظور ثبت ریز کلیه اثاثیه و اموال منقول اعم از اداری و وسایل پزشکی به شرح ذیل می باشد.
ستون 1- در این ستون ردیف حسابها بصورت مسلسل ثبت میگردد.
ستون 2- در این ستون تاریخ خرید اموال و تاریخ حواله انبار ثبت میگردد.
ستون 3- در این ستون مشخصات کامل اثاثیه و اموال ثبت میگردد.
ستون 4- این ستون مربوط به ثبت شماره جنس و اموال واثاثیه می باشد که در صورت لزوم از طرف اداره کل خدمات تعیین و ابلاغ می شود.
ستون 5- در این ستون شماره پلاک منصوبه بر روی اموال ثبت میگردد.
ستون 6- در این ستون نام محل مورد استفاده اموال ثبت میگردد.
ستون 7- در این ستون قیمت کالای خریداری شده و یا انتقالی ثبت میگردد.
ستون 8- چنانچه اموالی از طریق انبار به آن واحد ارسال گردد شماره حواله انبار مربوط در این ستون ثبت میگردد.
ستن 9- هر نوع اطلاعات دیگری جهت مشخص شدن وضعیت اموال در این ستون ثبت میگردد.
تبصره : برای حفظ و نگهداری و همچنین نظارت بر اثاثیه و لوازم پزشکی میباید ریز اثاثیه و لوازم پزشکی که در هر یک از قسمتها و اطاقها مورد استفاده قرار میگیرد و در فرم مخصوصی که در این رابطه تهیه گردیده و در دو نسخه ثبت و نسخا ول در محل مورد استفاده بر روی دیوار الصاق و نسخه دیگر در واحد حسابداری نگهداری گردد نقل و انتقال کلیه اموال از واحدی به واحد دیگر به اطلاع صاحب جمع اموال و اصلاح فرم مربوطه صورت خواهد گرفت.
6-1- دفتر صندوق
جهت تهیه کلیه دریافته و پرداختهای نقدی از این دفتر استفاده میگردد و دارای 8 ستون بشرح ذیل می باشد:
ستون 1- در این ستون تاریخ روز، ماه ، سال درج میگردد.
ستون 2- در این ستون شرح دریافت و پرداخت ثبت میگردد.
ستون 3- در این ستون شماره قبوض فروش رفته و یا شماره قبوض علیالحساب دریافتی و یا فیشهای واریزی ثبت خواهد شد.
ستون 4- در ین ستون وجوهات دریافتی از بابت تنخواهگردان ثبت میگردد.
ستون 5- مبالغ دریافتی از بابت فروش ثبت میگردد.
ستون 6- در این ستون مبالغ دریافتی از بابت ودیعه ثبت میگردد.
ستون 7- در این ستون خسارات پرداختی نقدی ثبت میگردد.
ستون 8- مبالغ پرداختی به بانک در ارتباط با وجوه دریافتی از بابت قبوض و ودیعه و مانده تنخواه در این ستون ثبت می گردد.
اهم فرمهای مورد نیاز در واحدها
7-1- سند حسابداری
چون روزنامه حسابهای عمومی بر اساس سند حسابداری تنظیم می گرد بنابراین برای کلیه عملیات مالی واحدها، از سند حسابداری بشرح ذیل استفاده میگردد.
تاریخ سند بر حسب روز، ماه، سال نوشته میشود.
شماره سند که از ابتدای سال از یک شروع و بطورمسلسل ادامه خواهد یافت با استفاده از ستون شماره 2 (شماره سند) دفتر روزنامه حسابهای عمومی و در زمان ثبت سند در دفتر روزنامه تعیین و در محل مخصوص سند ثبت می گردد.
ستون 1- در این ستون شرح موارد بدهکار یا بستانکار که گویای عملیات انجام شده باشد ثبت میگردد.
ستون 2- چون ثبت دفاتر معینی از روی اسناد تنظیمی (ستونهی جزء بدهکار و بستانکار) میباشد بنابراین شماره صفحهایکه اقلام جزء بدهکار و یا بستانکار در آن ثبت گردیده در این ستون ثبت میگردد.
ستون 3- در این ستون شماره شناسایی سایر اشخاص ثبت میگردد.
ستون 4- این ستون مخصوص شماره حساب بوده و با توجه به اینکه روش نگهداری حسابهای واحد درمانی بصورت دستی می باشد لذا از این ستون تا مکانیزه شدن حساب استفاده نخواهد شد.
ستون 5- در این ستون مبالغ جزء بدهکار ثبت خواهد شد.
ستون 6- در این ستون جمع مبلغ جزء بدهکار با توجه به سرفصل کل برای انتقال به ستون 8 دفتر روزنامه حسابهای عمومی ثبت خواهد شد.
ستون 7- این ستون نیز مخصوص شماره حساب بوده و با توجه به توضیح مندرج در ستون 4 از این ستون استفاده نخواهد شد.
ستون 8- در این ستون مبلغ جزء بستانکار ثبت خواهد شد.
ستون 9- جمع مبالغ جزء بستانکار با توجه به سرفصل کل برای انتقال به ستون 11 دفتر روزنامه حسابهای عمومی در این ستون ثبت خواهد شد.
تبصره: اسناد تنظیمی پس از امضاء صادر کنده و کنترل و امضاء آن توسط مسئول حسابداری جهت ثبت در دفتر روزنامه حسابهای عمومی به متصدی ثبت ارائه خواهد شد.
نظر به اینکه ثبت دفتر روزنامه حسابهای عمومی بر اساس اطلاعات سند حسابداری انجام می گیرد بنابراین می بایستی در تنظیم آن نهایت دقت مبذول گردد.
فهرست:
فصل اول شرح دفاتر و فرمهای مورد لزوم
دفتر روزنامه حسابهای عمومی
دفتر کل
دفتر معین
دفتر اعتبارات
دفتر اثاثیه و اموال
دفتر صندوق
فرمهای مورد نیاز در واحدها
سند حسابداری
موازنه حساب
دستور پرداخت
دستور پرداخت نقدی
دستور پرداخت چک
برگه دریافت ودیعه
برگه رسید انبار
حواله انبار
صورت آمار داروی مصرفی روزانه
فرم آمار مصرفی ماهیانه
فرم صورت مجلس موارد اختلاف اجناس تحویلی با حواله
فصل دوم طبقهبندی حسابها
گروه ذخائر
گروه اموال غیرمنقول و منقول و امتیازات
گروه اشخاص
گروه وجوه
گروه درآمدها
گروه روابط
گروه حسابهای انتظاری
فصل سوم تشریح حسابها
گروه ذخائر 1- ذخائر قانونی
2- ذخائر استهلاک
گروه اموال غیرمنقول- منقول- امتیازات
1- اموال غیرمنقول
2- اموال منقول
3- حساب انبار و موجودیها جنسی
عملیات حسابداری انبار مواد مصرفی و خوراک و انبار داروئی
اجناس ارسالی از بیمارستانها به درمانگاههای تابعه
خروج اجناس از انبار برای مصارف داخلی
اجناس مرجوعی از قسمتهای مختلف واحد مراکز درمانی به انبار واحد درمانی
اجناس انتقالی و یا مرجوعی از قسمتهای درمانگاههای وابسته دارای حسابداری مستقل به بیمارستانها
اجناس و کالاهای اهدائی
ضایعات
حساب انبار اثاثیه اداری و ملزومات پزشکی
حساب امتیازات
گروه اشخاص
حساب اشخاص (بدهکاران و بستانکاران)
گروه وجوه
صندوق
تنخواه گردان
قبوض درمانی
بانکها
گروه درآمدها
درآمد حاصله از ارائه خدامات درمانی به غیر بیمهشدگان
درآمد حاصله از موسسات طرف قرارداد
درآمد حاصل از کمک و هدایا
سایر درآمدها
درآمدهای تحصیل نشده
گروه هزینهها
بخش اول :هزینههای درمان مستقیم واحدهای درمانی تحت مالکیت و استیجاری
بخش دوم : هزینههای درمانی مستقیم بیمارستانهای عمومی طرف قرارداد
بخش سوم: هزینه درمان غیرمستقیم طرف قرارداد
بخش چهارم : هزینههای درمان اورژانس
گروه روابط
1- تراز افتتاحیه
2- حساب رابط
3- حساب درآمد و هزینه نهایی درمان
حساب تراز اختتامیه
گروه حسابهای انتظامی و طرف حسابهای انتظامی
بخش چهارم تلفیق حسابها
طراحی نظام های مالی شرکت خاک صحرا (سهامی خاص)
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 200 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 86 |
گزارش طراحی نظام های مالی شرکت خاک صحرا (سهامی خاص)
مقدمه
دربسیاری مواردبنابرضرورت های عملیاتی ،انجام مخارج جزیی وپاره ای پرداخت های به فروشندگان کالاویاعرضه کنندگان خدمات،به صورت مستقیم صورت می گیرد به دلیل تعدد دفعات وقوع اینگونه هزینه ها وبه منظور ایجادسهولت وتسریع درامرفوق وجلوگیری ازبروزوقفه درعملیات جاری ،این قبیل پرداخت ها ازمحل وجوه تنخواه گردان ها حسب موردانجام می گیرد.
فهرست مطالب:
بخش اول :
مدیریت و وظایف آن
بخش دوم :
طرح حسابداری مالی
طرح دریافت و پرداخت
آیین نامه تنخواه گردان
بخش سوم :
طرح سیستم حقوق و دستمزد
طرح مجوزهای مالی
بررسی مالی سیستم انبار و خرید در شرکت تجهیزات ایمنی راهها
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 141 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 90 |
پروژه مالی سیستم انبار و خرید در شرکت تجهیزات ایمنی راهها
پیشگفتار
منظور از طرح سیستم اطلاعاتی انبار در کارخانه ، بطور کلی ایجاد روشی سیستماتیک و منطقی است برای اجرای عملیات مربوط به کالاهای موجود در انبار و همچنین اعمال کنترلهای لازم روی مراحل مختلف این عملیات .
جزئیات سیستمهای طرح شده در واحدهای مختلف صنعتی با توجه به نوع فعالیت و سازمان داخلی آنها ممکن است با یکدیگر تفاوت داشته باشد ولی نتایج زیر از طرح هر سیتم اطلاعاتی انبار عاید می گردد :
1) ایجاد رابطه های بهتر و منطقی تر در داخل کارخانه برای تبادل اطلاعات .
2) تسریع عملکرد قسمتهای مختلف به کمک طرح فرمهای مناسب .
3) انجاد کنترلهای بهتر در کارخانه .
4) کمک به شناسائی بهتر کالاهای موجود در انبار با توجه با تنوع آنها .
5) طرح فرمهای مناسبتر برای نگهداری حساب موجودیهای انبار ( مثل کـارت انبـار و… ) .
6) طرح فرمهای بهتر برای نقل و انتقالات کالاهای موجود انبار ( مثل برگ درخواست جنس از انبار و …. ) .
7) نگهداری اطلاعات بروز درآمده از وضع موجودیهای انبار که در مقاطع مختلف مورد استفاده قرار می گیرد ( مثلاً برای محاسبه قیمت تمام شده و …. ) .
8) سفارش به موقع کالا و به میزان مورد نیاز به آن .
9) افزایش اطلاعات مدیریت از میزان کالاهای موجود در انبار ، مصرف آنها و مسائل مشابه .
10) ایجاد اطمینان در مدیریت از عدم وجود سوءاستفاده در موجودیهای انبار .
11) کاهش اشکالات احتمالی ناشی از غیبت افراد شاغل در سیستم ، بخصوص انباردار .
12) کاهش هزینه ها و کارهای زائد اداری از طریق حذف فرمها و یا عملیات غیرضروری.
13) شناسائی کالاهائی که بعلل مختلف به صورت بلااستفاده در انبار باقیمانده اند و سبب اتلاف فضای انبار و راکد نگهداشتن قسمتی از سرمایه کارخانه میشوند.
فصل اول کلیات
تاریخچه شرکت
نگاهی اجمالی به سیستم انبار و خرید در شرکت تجهیزات ایمنی راهها و همچنین توضیحاتی مختصر در مورد تاریخچه شرکت و اهداف آن :
شرکت تجهیزات ایمنی راهها در سال 1317 هجری شمسی تأسیس گردید ، این شرکت هنگام تأسیس به نام شرکت سهامی رنگ نامگذاری گردید . با توجه به سوابق این شرکت می توان به عملکرد این شرکت در سالهای اولیه فعالیت اشاره کرد ، از عمده ترین اهداف اصلی این شرکت ساخت وسائل و تجهیزات تخصصی از قبیل ماسک ، لباس ضد حریق و … بود .
اما در حال حاضر تولیدات این شرکت شامل گاردریل کنار جاده ، علائم راهنمائی و رانندگی ، علائم هشداردهنده بازتاب ( رفلکترر ) ، گابیون و … میباشد .
سهام این شرکت تماماً متعلق به دولت میباشد و زیر نظر وزارت راه و ترابری اداره می گردد .
انبارها
این شرکت دارای هشت انبار میباشد که عبارتند از :
1- انبار مواد اولیه 2- انبار ضایعات 3- انبار لوازم یدکی 4- انبار کالای تجاری 5- انبار محصول 6- انبار ابزار مصرفی 7- انبار سوخت 8- انبار متفرقه .
نقشه هوائی و موقعیت فیزیکی این انبارها پیوست میباشد .
کدینگ در شرکت تجهیزات ایمنی راهها
کدینگ اقلام انبارها در این شرکت ، شامل 10 رقم می باشد که رقم اول و دوم از سمت چپ کد کالا ، بیانگر نوع انبار میباشد ، یعنی انبار مواد اولیه با پیش شماره 11 انبار ضایعات با پیش شماره 12 ، انبار لوازم یدکی با پیش شماره 21 ، انبار کالاهای تجاری با پیش شماره 41 ، انبار محصول با پیش شماره 51 و انبار ابزار مصرفی با پیش شماره 62 ، انبار سوخت با پیش شماره 81 و انبار متفرقه با پیش شماره 91 شروع می شوند .
پس از دو رقم اول از سمت چپ چهار رقم بعدی صرفاً برای گسترش انبار برای آینده پیش بینی شده است و به اصطلاح باز می باشد و پس از آن رقم هفتم و هشتم نشانگر نوع جنس کالا می باشد و در آخر دو رقم پایانی بیانگر واحد شمارش یا اندازه گیری کالا میباشد . یعنی اگر دو رقم آخر کد کالایی 01 باشد واحد اندازه گیری آن کالا کیلوگرم است و همچنین 02 نشانگر عدد ، 03 متر ، 07 لیتر ، 08 قوطی ، 09 یارد ، 10 دست ، 12 جلد ، 13 اصله ، 14 جین ، 15 شاخه و 16 رول میباشد .
بعنوان مثال اگر کد کالایی 6202400402 باشد از رقم 62 مشخص می شود که این کالا در انبار ابزار مصرفی میباشد و اعداد 0240 باز میباشد و اعداد 04 نشانگر نوع ابزار مثلاً سنگ برش میباشد و اعداد 02 نشانگر این است که واحد شمارش این کالا عدد میباشد .
نحوه ورود و خروج کالا از انبار
نحوه ورود جنس به انبار
در شرکت « تجهیزات ایمنی و راهها » ورود کالا به انبار بدین صورت است که استفاده کننده از جنس مورد نظر با توجه به نوع جنس مانند مصرفی بودن ، ملزومات ، مواد اولیه و … فرمی به نام درخواست کالا تنظیم مینماید و با ذکر نام خود و نام واحد درخواست کننده ، شرح و تعداد جنس مورد نیاز خود را اعلام می نماید و پس از استعلام از انبار مبنی بر نبود این جنس در انبار ، جهت خرید به واحد تدارکات ارجاع می گردد . واحد تدارکات نیز پس از طی مراحل قانونی ( دریافت استعلام بها ، پیش فاکتور و … ) نسبت به خرید جنس مورد نظر اقدام می نماید و جنس خریداری شده وارد انبار شده و برای آن رسید انبار صادر می شود . رسید انبار در سه نسخه ( یک نسخه 3 برگی ) تنظیم می گردد که یک نسخه از این برگها نزد آورنده جنس ( تحویل دهنده ) ، یک نسخه نزد تحویل گیرنده ( انبار ) و نسخه دیگر هم به همراه فاکتور ، درخواست خرید ، استعلام بها و غیره جهت ثبت و تنظیم سند خرید تحویل امور مالی می گردد .
نحوه خروج جنس از انبار
همچنین در این شرکت برای خروج جنس از انبار ، ابتدا تکمیل فرم درخواست کالا توسط واحد متقاضی جنس صورت می گیرد و در صورت وجود جنس مورد نظر در انبار ، حواله صادر می گردد و پس از تکمیل و تأئید حواله مربوطه جنس مذکور به تعداد ( یا مقدار ) حواله شده از انبار خارج می گردد . در صورت لزوم برگ خروج از انبار نیز توسط انباردار یا مسئول انبار صادر می گردد .
فرمهای مورد استفاده در انبارهای تجهیزات ایمنی راهها
1- حواله : جهت خروج کالا از انبار مجوزی بنام حواله صادر می گردد . حواله انبار شامل : ردیف ، کد کالا ، شرح جنس ، واحد ، مقدار ، شماره سفارش و مبلغ میباشد که در سه نسخه تنظیم می گردد . نسخه اول برای حسابداری ، نسخه دوم برای انبار و نسخه سوم برای تحویل گیرنده میباشد ، همچنین حواله انبار دارای کد انبار ، شماره سریال حواله ، نام واحد درخواست کننده و تاریخ میباشد که توسط رئیس اداره انبارها (مسئول ابنارها ) و انباردار و تحویل گیرنده امضاء می گردد . نمونه این فرم ضمیمه پیوست میباشد .
2- رسید : جهت ورود کالا به انبار مجوزی بنام رسید انبار صادر می گردد ، قسمتهای اصلی رسید انبار عبارتند از : ردیف ، کد جنس ، نام جنس ، واحد ، مقدار ، شماره سفارش و مبلغ میباشد که در سه نسخه تنظیم می گردد ، نسخه اول برای حسابداری ، نسخه دوم برای انبار و نسخه سوم هم برای تحویل دهنده جنس ( واحد تدارکات ) است . نمونه این فرم ضمیمه پیوست میباشد .
3- برگشت رسید : گاهی اوقات اتفاق که کالایی در اثر عوامل مختلف باید به فروشنده و یا سازنده آن عودت گردد ، در این صورت کالای رسید شده در انبار را باید برگشت رسید کرد ، و یا به عبارتی با عودت آن به فروشنده یا سازنده آن ، برگشت از خرید تنظیم می گردد این سند شبیه حواله انبار میباشد ، با این تفاوت که در آن علت برگشت نیز ذکر میشود . نمونه این فرم ضمیمه پیوست میباشد .
4- فرم برگشت کالا : گاهی اتفاق می افتد که کالایی از انبار درخواست می گردد اما پس از صدور حواله و خروج کالا ، این کالا به انبار عودت می شود . ثبت ورود کالا به انبار در سندی بنام برگشت کالا به انبار انجام می شود . این فرم شبیه رسید انبار است ، با این تفاوت که در این فرم علت برگشت کالا به انبار نیز قید می گردد . نمونه این فرم ضمیمه پیوست میباشد .
انبارگردانی
همانگونه که میدانید موجودی مواد و کالا یکی از اقلام دارایی های جاری و همچنین یکی از مهمترین اقلام ترازنامه است ، در پایان هر دوره مالی جهت اثبات مقدار ( مبلغ ) واقعی موجودیهای مواد و کالا و همچنین جهت دستیابی به مقدار و مبلغ اجناس انبار عمل انبارگردانی انجام می گیرد .
در شرکت تجهیزات ایمنی و راهها این عمل در سال مالی منتهی به 1382 با حضور نمایندگان سازمان حسابرسی صورت گرفت . بدین صورت که کمیته ای تشکیل گردید که کمیته انبارگردانی نام دارد . برای این کمیته مسئولی انتخاب شد که وظیفه این کمیته اجرای دقیق دستورالعمل انبارگردانی بود و شخصی بعنوان هماهنگ کننده تعیین گردید که مسئولیت هماهنگی بین انبارها ، مسئولین انبارها و شمارشگران و نمایندگان سازمان حسابرسی بود .
انبارگردانی در این شرکت به مدت 30 روز طبق دستورالعمل و اجرای موارد زیر انجام گردید :
1- کنترل اجناس : از آغاز انبارگردانی موجودی انبارها چک گردید . برای اطمینان از اینکه جنسهای مشابه در چند جای مختلف قرار نگیرند و یکجا جمع شوند و مواردی بود که رفع شد .
2- تگ گذاری : برگه های شمارش شامل سه قسمت مشابه که در آن شماره سریال برگه ، کد کالا ، شرح کالا ، تعداد شمارش شده ، واحد و نیز دو محل امضاء برای شمارش کنندگان وجود داشت . این تگهای شمارش قبل از آغاز انبارگردانی بصورت کامپیوتری پرینت شده و هر کدام روی جنس مربوطه قرار گرفته بود .
3- شمارش اول : شمارش کنندگان در چند تیم دو نفری تقسیم شده که یک نفر مسئول شمارش و دیگری مسئول ثبت مقادیر بود . شمارش از یک طرف انبار و در جهت خاصی شروع شد . شمارش کنندگان به ترتیب قفسه ها و ردیفهای انبار را طی کردند و به هر جنس که رسیدند قسمت اول تگ را جدا کرده و پس از شمارش دقیق مقادیر شمارش شده در آن ثبت کردند ، سپس قسمتهای مربوط به شمارش دوم و سوم را در جای قبلی خود ( روی جنسها ) قرار می دادند . طبق استانداردها این عمل ( شمارش اول ) توسط گروه دیگری نیز انجام می گیرد و در قسمت مربوط به شمارش دوم ثبت و توسط شمارش کنندگان ( تیم دوم ) امضاء می گردد .
جمع آوری برگه های شمارش
در پایان هر روز برگه های شمارش به تفکیک شمارش اول و دوم توسط ناظرین انبارگردانی ( حسابرسان ) جمع آوری و نگهداری می شد . پس از آنکه کلیه موجودیهای انبار شمارش گردید با حضور بازرسان قانونی شرکت ( حسابرسان ) پاکت حاوی برگه های شمارش باز شده و موجودیهای شمارش شده وارد کامپیوتر گردید .
لیستهای مغایرت
اگر بین شمارش اول و شمارش دوم گروههای شمارش اختلافی وجود داشته باشد ، این موارد در لیستی به عنوان مغایرت اولیه چاپ ( تهیه ) می شود و شمارش مجدد این اقلام انجام می گیرد . سپس این شمارشها وارد کامپیوتر گردیده ( پاسخ ) و با موجودی کالاها طبق کاردکس مقایسه می گردد . در صورت وجود هرگونه اختلاف بین آنها لیست مغایرت ثانویه تهیه می گردد و اینبار با حضور مسئول انبار یا انباردار و یا کمک انباردارهایی که مورد اطمینان مسئولین انبار هستند شمارش سوم انجام می گیرد و نتیجه این شمارش در قسمت سوم برگ شمارش ( تگ ) ثبت می شود . سپس برای آخرین بار این شمارشها وارد کامپیوتر ( پاسخ ) شده و لیست مغایرت نهایی گرفته ( چاپ ) می شود . لازم به ذکر است کلیه این فعالیتها باحضور حسابرس انجام می گیرد و برگه های شمـارش سوم بـه تـأیید و امضـاء انبـاردار می رسد .
که در این شرکت مواردی مغایرت وجود داشت که پس از طی این مراحل رفع گردید .
پس از اتمام انبارگردانی صورتجلسه انبارگردانی و همچنین تأییدیه انباردار نیز تهیه گردید . کلیه لیستهای فوق به امضاء مسئول هماهنگ کننده انبارگردانی ، مسئول انبار و انباردار رسیدند . جهت شروع اعمال انبارداری در سال جدید مالی لیست کسری و اضافی انبار مورد استفاده قرار گرفت . بدین ترتیب که کلیه کسری انبار به حساب هزینه ها و کلیه اضافات انبار به حساب سایر درآمدها یا درآمدهای متفرقه منظور گردید
فهرست:
پیشگفتار
فصل اول : کلیات
تاریخچه شرکت
انبارها
کدینگ
نحوه ورود و خروج کالا از انبار
فرمهای مورد استفاده در انبارهای شرکت تجهیزات ایمنی راهها
انبارگردانی
فصل دوم : شناسایی انبار
مقدمه
هدف و اهمیت انبارداری
انبار و انواع آن
انبارهای سازمانهای تولیدی و صنعتی
موجودیهای انبار ( انواع انبار )
محل سازمانی و تشکیلات داخل انبار
مشخصات انباردار
اهم وظایف انباردار
رعایت اصول ایمنی و حفاظت در انبار
انبار اسقاط یا انبار لوازم فرسوده
واحد کنترل انبار یا کنترل اقلام
فصل سوم : طبقه بندی کالاها ، کدگذاری و تنظیم کالاها در انبار
طبقه بندی کالاها
محاسن طبقه بندی کالاها
خصوصیات طبقه بندی صحیح
مبانی طبقه بندی کالاها
کدگذاری کالاها
ضرورت و شرایط کدگذاری
خصوصیات یک نظام کدگذاری صحیح
علل استفاده از نظام کدگذاری
روشهای کدگذاری
کدگذاری بر اساس طبقه بندی کالاها
کد میله ای ( خط نما )
استقرار کالاها در انبار
چیدن و استقرار کالاها در انبار
استفاده از حداکثر فضای انبار
وسایل کار در انبار
نظامهای خروج کالا از انبار
روشهای انبارکردن کالا
فصل چهارم : نظام نظارت بر انبار
وسایل و ابزار نظارت بر عملیات انبار
دفاتر انبار
کارت انبار
کاردکس حسابداری
مهمترین کارتهای انبار
طراحی نظام اطلاعاتی برای انبار
نتایج حاصل از استقرار نظام صحیح اطلاعاتی انبار
وظایف اطلاعاتی انباردار
طراحی فرمهای انبار
نمودار حرکت فرمها
تعریف فرم
فرمهای مورد نیاز انبار
گردش عملیات در سیستم تدارکات
دریافت و صدور کالاها
روشهای اجرای کار در انبار
عملیات حسابداری خرید و انبار
روشهای درخواست و دریافت کالا از انبار
روشهای صدور و درخواست خرید و ورود کالا به انبار
روش برگشت کالا به انبار
فصل پنجم : نظام نظارت بر موجودی
استقرار نظام نظارت بر موجودی جنسی در سازمان
هدف و فواید نظارت بر موجودی
اهمیت و فواید نظام نظارت بر موجودی
دسته بندی کالاهای مختلف
ارزش یابی کالاها
هزینه های مربوط به موجودی
نظام موجودی صفر
فصل ششم : شیوه های ریاضی نظارت بر موجودی
شیوه های ریاضی نظارت بر نظام موجودی
عوامل مؤثر در تعیین موجودی
انبارگردانی
فصل هفتم : نحوه انبارگردانی در شرکت تجهیزات ایمنی راهها
مقدمه
انبار
تقسیم انبار
سیستم انبار
فرمهای مورد استفاده در انبار
نحوه ورود جنس به انبار
نحوه خروج جنس از انبار
نحوه نگهداری موجودی حساب کالا در انبار
کدینگ ( شماره کالاهای انبار )
حفاظت فیزیکی از انبار
انبارگردانی
جمع آوری برگه های شمارش
لیستهای مغایرت
نحوه انبارگردانی
منابع و مأخذ
پیوست
بررسی مالی دانشگاه های علوم پزشکی (به صورت فرضی)
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 193 کیلو بایت |
تعداد صفحات | 102 |
پروژه مالی دانشگاه های علوم پزشکی (به صورت فرضی)
مقدمه :
اولین جلسه هیئت امنای مرکزی دانشگاههای علوم پزشکی درساعت 8 صبح روز یکشنبه 11/1/70 به ریاست جناب آقای دکتر ملک زاده وزیر محترم بهداشت درمان و آموزش پزشکی وبا حضور جناب آقای زنجانی رئیس محترم سازمان برنامه وبودجه واعضاء منتخب جناب آقای دکتر نور بخش جناب آقای دکر ایرج فاضل جناب آقای دکتر عباس شفیعی ، جناب آقای دکتر زالی وروسای دانشکده های علوم پزشکی سراسر کشور تشکیل شد . دراین جلسه پیش نویس آئین نامه امور مالی ومعاملاتی دانشگاههای علوم پزشکی دانشکده های علوم پزشکی وموسسات تحقیقاتی که توسط معاونت محترم اداری ومالی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی تهیه وقبلا در اختیار کلیه اعضای محترم هیئت امنای مرکزی گذاشته شده بود با اصلاحاتی بشرح پیوست بتصویب رسید .
دومین دستور جلسه مربوطه به نحوه اداره واحد های بهداشتی – درمانی بود که مصوب شد آئین نامه پیشنهادی وزارت بهداش درمان و آموزش پزشکی به هیئت محترم وزیران پس از تصویب جهت اجرا به دانشگاهها ودانشکدههای علوم پزشکی کشور ابلاغ گردد .
در این جلسه تصویب شد که مجموعه قوانین و مقررات آموزشی مربوط به
اعضاهیئت علمی دانشگاه ههای علوم پزشکی مصوب هیئت محترم 3 نفره جانشین هیئت امناوهمچین هیئت های امنای قبلی که توسط حوزه معاونت محترم آموزشی تهیه ودر اختیار اعضای محترم وهیئت امنای مرکزی قرار داده شده است با تصویب هر گونه مصوبه جدید توسط هیئت امنای مرکزی ملاک عمل کلیه دانشگاهها ودانشکده های علوم پزشکی قرار گیرد .
در ادامه جلسه مصوب شده که بودجه تفضیلی هر دانشگاه با حضور معاونت مالی واداری وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی جناب آ”قای دکتر نور بالا ونماینده سازمان برنامه وبودجه جناب آقای کبیری و نماینده دانشگاه مربوط بررسی ومصوبات این هئیت سه نفره بمنزله مصوبه هیئت امنای مرکزی تلقی گردد ضمنا در این جلسه پیشنهاد دانشکده علوم پزشکی بوشهر درمورد فوق العاده جذب وفوق العاده بدی آب وهوای اعضا هیئت علمی مطرح ومصوب شد مشابه بندر عباس عمل گردد .
فصل اول – کلیات
ماده 1- امور مالی ومعاملاتی دانشکده علوم پزشکی که منبعد موسسه نامیده می شود براساس این آئین نامه انجام خواهد شد .
ماده 2- موسسه شامل ستاد دانشگاه وکلیه واحد های اجرائی ( دانشکده ها مراکز آموزشی یادرمانی بیمارستانها ونظائر آن ) است که هر واحد عهده دار اجرای قسمتی از برنامه موسسه می باشد .
ماده 3- سال مالی موسسه از اول فروردین ماه هرسال شروع ودر آخر اسفند ماه همان سال پایان می یابد .
ماده 4- موسسه مکلف است با رعایت مقررات مربوطه ودر مهلت مقرر صورتحساب دریافت وپرداخت هر ماه وحساب نهائی هر سال راتهیه وتنظیم نموده وحسب مورد به هیئت امنا دیوان محاسبات و وزارت اقتصاد ودارائی ارائه نماید .
ماده 5- دریافتهای موسسه شامل اعتبارات جاری وعمرانی واعتبارات اختصاصی وهدایا وکمکهای مردمی است که می بایستی به حسابهای بانکی مربوطه واریز شود .
ماده 6 -کلیه اسناد واوراق تعهد آو رمالی وهمچنین قرا ردادهای موسسه براساس قوانین ومقررات مربوطه با امضاء رئیس موسسه یا مقامات مجاز از طرف ایشان معتبر خواهد بود .
ماده 7- به منظور انجام پرداختها موسسه مکلف است به تعداد مورد نیاز حساب پرداخت بانکهای دولتی داشته باشد .
تبصره 1- این حسابها در صورت موافقت رئیس یا معاون اداری و مالی موسسه با درخواست مشترک رئیس موسسه یامقام مجاز از طرف او با تفاق ذیحساب ومدیرکل امور مالی افتتاح وتنخواه گردان واحد اجرائی به این حساب واریز خواهد شد .
تبصره 2- برداشت از حسابهای واحد های اجرائی به امضا مشترک رئیس ومسئول امور مالی واحد خواهد بود .
تبصره 3- رئیس واحد می تواند درصورت موافقت رئیس موسسه نسبت به تفویض اختیارات مالی اقدام نماید .
تبصره 4- برداشت از سایر حسابهای موسسه با امضا مشترک رئیس موسسه ( یا مقامات مجاز از طرف ایشان وذیحساب ) ( یامقام مجاز از طرف وی ) به عمل خواهد آمد.
ماده 8- بمنظور واریز درآمدهای اختصاصی موسسه مکلف است به تعداد مورد نیاز حسابهای بانکی غیر قابل برداشت بانکهای دولتی افتتاح نماید . واحد های اجرائی موظفند در آمد های وصولی نقدی خود را به این حسابها واریز نمایند .
ماده 9- بمنظور تمرکز وجوهی که بعنوان سپرده وجه الضمان وثیقه ودیعه وبا نظائر آن دریافت می شود حساب بانکی خاصی توسط موسسه دریکی از بانکهای دولتی افتتاح می گردد واحد های اجرائی مکلفند وجوهی راکه تحت عناوین فوق دریافت می دارند به این حساب واریز نمایند . برداشت از حساب فوق فقط بمنظور استرداد وجوه فوق الذکر به واریز کننده یا ضبط آن بنفع موسسه با رعایت این آئیننامه خواهد بود .
دستور العمل اجرائی این ماده توسط موسسه تهیه وابلاغ خواهد شد .
ماده 10-0 ذیحساب ماموریست که بموجب حکم وزارت امور اقتصاد ودارائی بین مستخلفین رسمی واحد صلاحیت بمنظور اعمال نظارت وتامین هماهنگی لازم براساس قانون نحوه انجام امور مالی ومعاملاتی دانشگاهها وموسسات تحقیقاتی در اجرای مقررات مالی ومحاسباتی موسسه به این سمت منصوب می شود وانجام سایر وظایف مشروح زیر را عهده خواهد داشت .
1- نظارت بر امور مالی ومحاسباتی ونگاهداری وتنظیم حسابها بر طبق قانون وضوابط مربوطه وصحت و سلامت آنها .
2- نظارت بر حفظ اسناد ودفاتر مالی .
3- نگاهداری وتحویل وتحول وجوه ونقدینه ها وسپرده ها واوراق بهادار .
4- نگاهداری حساب اموال موسسه ونظارت بر اموال مذکور .
5- صورت الحساب زیر نظر رئیس موسسه وظایف خود را انجام می دهد .
ماده 11- معاون ذیحساب و مدیر کل امور مالی ماموریست که از بین مستخدمین رسمی واجد صلاحیت موسسه به پیشنهاد ذیحساب ومدیر کل ) امور مالی وبا موافقت وحکم رئیس موسسه با معاون اداری و مالی به این سمت منصوب می شود .
تبصره : در صورت اعلام نیاز ذیحساب ومدیر کل امو رمالی وموافقت رئیس موسسه یا معاون اداری ومالی می توان از بین مستخدمین رسمی واجد صلاحیت دیگر دستگاههای دولتی با استفاده از آیننامه ماموریتها افرادی را به این سمت منصوب نمود .
ماده 12- رئیس امور مالی ماموریست که ا زبین مستخدمین رسمی واجد صلاحیت موسسه با پیشنهاد رئیس واحد اجرایی وتائید ذیحساب ویا موافقت رئیس موسسه یامعاون اداری و مالی به این سمت منصوب می شود .
فصل دوم – بودجه ومنابع مالی ودر آمد
ماده 13- بودجه تفضیلی برنامه مالی موسسه است که برای یکسال مالی تهیه می شود و حاوی پیش بینی در بافتها ومنابع مالی وبر آورد نیازهای اعتباری اسناد وواحدهای اجرائی برای برنامه سالانه موسسه وپرداخت دیون می باشد .
ماده 14- برنامه اجرائی سالانه موسسه فعالیتهای جاری وطرحهای عمرانی وسرمایه گذاری درجهت تجهیز و بهبود و یا گسترش فعالیتهای جاری است که به هدفهای تعیین شده در مدت یکسال پیش بینی می شود .
ماده 15- فعالیتهای جاری ، عملیات وخدمات مستمر و مشخصی است که برای رسیدن به هدفهای برنامه طی یکسال اجرا می شود .
ماده 16- طرح عمرانی ، مجموعه عملیات وخدمات مشخصی درجهت اهداف موسسه است براساس مطالعات توجیهی فنی ، اقتصادی ، اجتماعی درمدت معیین وبا اعتبار مشخص که به صورت سرمایه گذاری توسط موسسه انجام وتمام یا قسمتی از هزینه های اجرائی آن ازمحل اعتبارات عمرانی تامین می گردد وهزینه های غیر ثابت دوره مطالعه وبا اجرا را نیز شامل می شود.
ماده 17- فعالیتهای سرمایه گذاری : مجموعه عملیات مشخصی است که درجهت تجهیز و بهبود وگسترش فعالیتها جاری صورت می گیرد .
ماده 18- منابع مالی موسسه عبارت است از اعتبارات جاری ، اعتبارات عمرانی ، اعتبارات اختصاصی مانده اعتبارات مصرف نشده سنوات قبل هدایا وکمکهای مردمی تحصیل وام واستفاده از تسهیلات سیستم بانکی .
تبصره 1- اعتبارات جاری : اعتبارات عمرانی هر سال موسسه در سال قبل توسط موسسه تنظیم وبه مراجع ذیصلاح ارائه می شود تابه صورت کمک در بودجه کل کشور منظور و تصویب شود.
تبصره 2- اعتبارات اختصاصی معادل کلیه در آمدهای وصولی ( درآمد اختصاصی ) موسسه می باشد که به حساب خزانه واریز شده است وکلا قابل
هزینه می باشد .
بررسی سیستم انتقال قدرت در خودروهای برقی و مقایسه آن با سیستم انتقال قدرت در خودروهای احتراق داخلی
دسته بندی | مکانیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 3.702 مگا بایت |
تعداد صفحات | 151 |
این پروژه بر اساس تحقیق و طراحی یکی از برنامه های اصلی صنعت در چند ساله اخیر در مورد خودروهای برقی تهیه و تدوین شده است واین پروژه به بررسی سیستم انتقال قدرت در خودروهای برقی و مقایسه آن با سیستم انتقال قدرت در خودروهای احتراق داخلی می پردازد .
سالهای ابتدایی ساخت خودروهای برقی به سال 1900 میلادی بر می گردد که در آن زمان از یک طرف به علت مشکلاتی که موتورهای الکتریکی دارا بودند و از طرف دیگر اکتشاف جدید نفت و تولید فراوان آن در پیشرفت چشمگیر موتورهای احتراق داخلی ساخت این خودروها مورد توجه قرار نمی گرفت . ولی با به وجود آمدن جنگهای جهانی و کشمکش های بر سرنفت باعث شد این ماده ارزش بیشتری پیدا کند و توجه ها بیشتر به خودروهای برقی جذب شود و این بود که از سال 1990 میلادی تولید خودروهای برقی به طور جدی تری مورد توجه قرار گرفت .
در خودروهای برقی سیستم تأمین قدرت شامل یک موتور الکتریکی ، کنترلر ، باتریها و شارژر آن می باشد مجموعه محرک برقی خودروی برقی وظیفه دارد جریان مستقیم تولید شده توسط باتری را به انرژی مکانیکی تبدیل نماید که منظور از مجموعه محرک کلیه قطعاتی است که جریان مستقیم باتری ها را به نیروی کششی و گشتاور لازم برای حرکت چرخها تبدیل می کنند از مهمترین ویژگیهای خودروی برقی برد و قدرت حرکت (شتاب ، سرعت ، شیب روی ، و بارگیری و انعطاف پذیری) و مدت شارژ و قیمت بالای باتریها در اغلب خودروهای برقی موجود مجموعه محرک است .
فهرست مطالب
بخش اول : نحوه تأمین انرژی و عملکرد خودروی برقی
مقدمه 2
فصل اول: خصوصیات خودرو برقی
1-1 تعریف خودرو برقی 3
1-2 تاریخچه تولید خودرو برقی 4
1-3 انواع موتورهای الکتریکی و مقایسه آن 6
1-3-1 موتورهای الکتریکی جریان مستقیم 7
1-3-2 موتورهای الکتریکی جریان متناوب 8
1-4 باتری های قابل استفاده در خودروی برقی 10
1-5 سیستم های تولید و انتقال نیروبرای خودرو های الکتریکی تولید انبوه15
1-5-1 خودرو برقی با موتورجریان مستقیم dc 17
1-5-2 خودروی برقی با موتورجریان متناوب ac 19
1-5-3 خودروهای دو منظوره 21
1-6 مشکلات تحقیقاتی و نتیجه گیری 24
فصل دوم: سیستم انتقال قدرت و محاسبه توان مورد نیاز
2-1 تأثیر وزن در خودروی برقی 25
2-1-1 تأثیر وزن بر شتاب 26
2-1-2 تأثیر وزن در شیب ها 26
2-1-3 تأثیر وزن بر سرعت 27
2-1-4 تأثیر وزن بر مسافت طی شده 27
2-1-5 توزیع وزن 27
2-2 نیروی مقاومت هوا 28
2-3رانندگی در جاده 31
2-3-1 توجه به تایر های خودرو 32
2-3-2 محاسبه نیروی مقاومت غلتشی یک خودرو 34
2-4 تجهیزات انتقال قدرت 34
2-4-1 سیستم های انتقال قدرت 35
2-4-2 تفاوت مشخصات موتور الکتریکی وموتور احتراقی36
2-4-3 بررسی دنده ها 39
2-4-4 جعبه دنده اتوماتیک و دستی 40
2-4-5 سیستم های انتقال قدرت و سیال های سبک یا سنگین برای روان کاری40
2-5 مشخصات خودروهای برقی 42
2-5-1 توان و گشتاور 43
2-5-2 محاسبه گشتاور لازم خودرو 46
2-5-3 محاسبه گشتاور خروجی موتور 46
2-5-4 مقایسه منحنی های گشتاور لازم وگشتاورخروجی موتور47
فصل سوم: طراحی سیستم انتقال قدرت پیکان برقی تبدیلی
3-1مشخصات کلی خودروی درون شهری پیکان برقی 49
3-1-1 شتابگیری مناسب 49
3-1-2 سرعت میانگین پیشینه 49
3-1-3 تأثیر شیب 50
3-1-4 برد 50
3-2 محاسبه توان مورد نیاز خودرو 50
3-2-1 محاسبه نیروی شتابگیری 51
3-2-2 نیروی حرکت در شیب 53
3-2-3 نیروی مقاومت غلتشی 53
3-2-4 نیروی مقاومت هوا 53
3-2-5 نیروی مقاومت وزش باد 54
3-2-6 رسم منحنی گشتاور و توان 54
3-3 طراحی قطعات مورد نیاز سیستم انتقال قدرت 58
3-3-1 فلایول 58
3-3-2 بوش نگهدارنده فلایول 61
3-3-3 محاسبه فلنج پوسته 63
3-3-4 طراحی شاسی زیر موتور 64
بخش دوم: نحوه تأمین انرژی و عملکرد خودروی خورشیدی
مقدمه 68
فصل اول : سلولهای خورشیدی
1-1 توضیحات کلی 72
2-1 بازدهی سلول 73
3-1 انواع سلولهای سیلیکونی 73
4-1 فناوریهای تولید 74
1-4-1 Screen printed 74
5-1 مکانیزم کارکرد سلولهای خورشیدی 74
1-5-1 نحوه کارکردن سلولهای خورشیدی(فتوولتاییکpv). 74
2-5-1 سیلیکون در سلولهای خورشیدی 76
3-5-1هنگامی که نور به سلولهای خورشیدی برخورد می کند80
فصل دوم: طراحی بدنه و شاسی
1-2 مقدمه 81
2-2 بارهای وارده به شاسی 83
1-2-2 بارهای استاتیکی 83
2-2-2 بارهای دینامیکی(مربوط به سیستم تعلیق) 83
3-2-2 نیاز مندیها 83
4-2-2 انواع شاسیها 84
5-2-2 فرم فضایی 84
6-2-2 مواد به کار رفته در شاسیها 85
7-2-2 مونوکوکهای کامپوزیتی 86
8-2-2 جای راننده 86
فصل سوم: ناحیه خورشیدی
1-3 مقدمه 87
2-3 بررسی عوامل گوناگون 87
1-2-3 خنک نگهداشتن ناحیه 87
2-2-3 چیدن سلولها 87
3-2-3 اتصال داخلی سلولها 88
4-2-3 پوششها 88
3-3 حفاظ سلولها 88
1-3-3 فناوریها 89
4-3 تکسچرد کردن و ضد انعکاس کردن پوشش AR 89
5-3 طراحی ناحیه سلولهای خورشیدی و زیر ساخت آن برای یک مدل کوچکتر 90
1-5-3 وضعیت الکتریکی ناحیه پانل خورشیدی 93
2-5-3 نکات استنتاجی 96
6-3 نتایج بدست آمده برای یک نمونه ناحیه خورشیدی.. 96
1-6-3 مشخصات ناحیه 96
فصل چهارم: تحلیل آیرودینامیکی
1-4 مقدمه 97
2-4 طراحی پیکره اصلی 97
1-2-4 قوانین مسابقه 97
3-4 نحوه طراحی با توجه به قوانین مسابقه 97
4-4 نحوه طراحی برای دراگ پایین 99
5-4 نحوه طراحی برای یک پایداری مناسب 101
6-4 نیازهای اضافی توان خورشیدی 102
7-4 نحوه طراحی ناحیه خورشیدی 103
8-4 ساختن شکل اصلی به صورت تجربی 106
9-4 تحلیل طراحی 106
10-4 خواندن نقشه ها برای CFD 107
11-4 نتایج CFD 108
12-4 طراحی دوباره براساس CFD 110
13-4 نتایج CFD از تحلیل دوم 110
14-4 نتایج بدست آمده در مورد شکل و ترکیب بدنه.. 110
فصل پنجم : سیستم های مکانیکی
1-5 مقدمه 112
2-5 سیستم رانش 114
1-2-5 بررسی عملکرد سیستم رانش 115
2-2-5 انواع مکانیزمها 115
3-2-5 انواع سیستمهای انتقال قدرت 117
3-5 سیستم تعلیق 118
1-3-5 معایب 118
2-3-5 مزایا 118
3-3-5 رفتارهای دلخواه از تعلیق 119
4-3-5 اجزا 119
5-3-5 انواع سیستم تعلیق 119
4-5 ترمزها 121
1-4-5 انواع ترمزها 121
2-4-5 مشکلات 122
3-4-5 توضیح 122
5-5 چرخ ها و تایرها 122
1-5-5 انواع چرخها 122
2-5-5 تایرها 124
3-5-5 تأثیر عوامل مختلف بر مقاومت غلتش تایرها.. 124
فصل ششم : موتور
1-6 انواع موتور 126
1-1-6 القاییAC 126
2-1-6 مقاومت متغیر 126
3-1-6 DC جارو بک شده126
4-1-6 DC بدون جاروبک 127
5-1-6 موتورهای چرخ 127
غزال ایرانی 128
چکیده غیر فارسی 139
منابع 140